صفحه اول
انوشه خیاوی- ونزوئلا یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و آمریکای لاتین است که بهدلیل برخورداری از منابع عظیم انرژی، بهویژه نفت، همواره مورد توجه قدرتهای جهانی بوده است. از زمان آغاز دولت انقلابی چاوز، آمریکا با ابزارهای مختلف از جمله طراحی کودتا، حمایت از عوامل داخلی و اعمال تحریمهای گسترده تلاش کرده است این دولت را سرنگون کند و کشور را زمینگیر سازد. ریشههای استقلالطلبی ونزوئلا به دوران «سیمون بولیوار» بازمیگردد. همین میراث تاریخی باعث شده این کشور نقشی کلیدی در تحولات منطقه ایفا کند و در برابر سیاستهای سلطهجویانه آمریکا بایستد. واشنگتن همواره آمریکای لاتین را «حیاط خلوت» خود میدانسته و به همین دلیل نسبت به دولتهای مستقل و انقلابی منطقه، از کوبا گرفته تا ونزوئلا، خصومت ویژهای داشته است. به نظر میرسد سیاستهای اخیر واشنگتن علیه کاراکاس بخشی از همین روند طولانیمدت سلطهطلبی در آمریکای لاتین است؛ روندی که بارها در کوبا، ونزوئلا و حتی کشورهای حوزه کارائیب دنبال شده و امروز با شدت بیشتری در قبال دولت مادورو پیگیری میشود. تهدید نظامی آمریکا علیه ونزوئلا، بیش از یک زورآزمایی، نبردی روانی برای ارعاب کاراکاس است؛ با این حال، پیامدهای این تنش در کارائیب، خواه به رویارویی مستقیم بیانجامد یا به دیپلماسی، در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی قابل ارزیابی است و سرنوشت آن به مقاومت ونزوئلا، اتحاد آمریکای لاتین و نقشآفرینی روسیه و چین گره خورده است. ترامپ پس از شکست راهبرد فشار حداکثری علیه کاراکاس و تحمیل یک رئیسجمهوری خود خوانده و دستنشانده در دوره نخست ریاست جمهوری خود در این کشور آمریکای لاتین، تلاش کرد تا از طریق مذاکرات معاملهگرایانه با دولت مادورو، تداوم دسترسی به منابع نفتی این کشور را تحت فشارهای داخلی تضمین کند؛ اما در حدود ۱۰ روز اخیر تیم ترامپ با تهدید نظامی، ونزوئلا را تحت فشار قرار داده است. تحریمهای آمریکا و تلاش برای محدود کردن صادرات نفت ونزوئلا، لایه دیگری از این تقابل را تشکیل میدهد که تهدید به حمله نظامی در ادامه آنها قابل ارزیابی است. وضعیت این روزهای کارائیب، پرسشهای مهمی را درباره آینده امنیتی و سیاسی منطقه آمریکای لاتین و همچنین نقش قدرتهای جهانی مطرح میکند. تهدید نظامی آمریکا علیه ونزوئلا را میبایست پدیدهای در ادامه روندهای جهانی مورد توجه قرار داد که پیامدهای آن، در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی قابل بررسی و ارزیابی است. تقابل بین آمریکا و ونزوئلا، سناریویی پیچیده از سیاست، امنیت و منافع ملی است و اینکه این تنشها به رویارویی مستقیم منجر خواهد شد، یا دیپلماسی و مذاکره راهگشا خواهد بود، به نحوه پاسخ و میزان مقاومت ونزوئلا، ایجاد جبهه متحد کشورهای همسایه آمریکای لاتینی در برابر نظام سلطه و نقشآفرینی بازیگران کلیدی همچون روسیه و چین بستگی خواهد داشت. آمریکای لاتین، سابقه طولانی از مداخله آمریکایی از طریق طیفی از اقدامات، از کودتا تا تاکتیکهای ظریفتر همچون استفاده از نهادهای نظامی و اقتصادی را تجربه کرده و همواره تحت سیطره هژمون آمریکا بوده است. با توجه به این سابقه سیاه و در شرایطی که جهان آبستن تحولاتی بیسابقه و دورهای از گذار ژئوپلیتیکی است، اقدامات واشنگتن برای این منطقه میتواند غیرقابل پیشبینیتر و حتی خشونتآمیزتر باشد؛ واقعیتهایی که ضرورت هوشیاری آمریکای لاتین در برابر تلاش آمریکا برای تضمین نفوذ خود در این نزدیکترین منطقه جغرافیایی را گوشزد میکند.