صفحه آخر
زبان فارسی همه قابلیتهای زبانهای زنده و مهم دنیا را دارد و در صورت نگهبانی از این زبان که روزگاری از بالکان تا جنوب هند را مسخر کرده بود و بخش عظیمی از آسیا از جنوب چین تا خلیج فارس میدان جلوه این زبان بود میتواند به همه نیازهای امروز ما پاسخ دهد. ما در این ستون برای پاسداری از این زبان کوشش می کنیم؛ برخی موضوعهای املایی: در دهههای اخیر در ایران نهضت جدانویسی پیدا شد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم آن را پی گرفت و رسمخطی تنظیم کرد که از تناقض و استثنا خالی نیست. چاره هم ندارد. چون مشکل مربوط به ناسازگازی خط عربی با زبان فارسی است. بهویژه، افراط در این جدانویسی سبب شده است برخی افراد شناسهها را هم جدا کنند و بنویسند «کتابام را برداشت.» «صورتاش را برگرداند.» باید همیشه این را به خاطر داشته باشیم که همۀ ایرانیان فارسیزبان نیستند و میلیونها ایرانی زبان مادریشان ترکی، کردی، بلوچی، لری، گیلکی، مازندری، تالشی، عربی، ارمنی یا آسوری است. اینان اغلب زبان فارسی را در مدرسه و از کتاب درسی فرا میگیرند. از این رو رسمخط باید طوری باشد که هرچه آسانتر و درستتر خوانده شود. به نظر میرسد آنچه در رسمخط فارسی ممکن بوده قانونمند شود، همانهاست که سالها پیش از سوی وزارت آموزش و پرورش عرضه شد، مانند جدا نوشتن می، را، ضمیر، عدد، صفت، موصوف، به پیش از مفعول. اگر حرف پیش از شناسه ساکن باشد، شناسه تغییر نمیکند ( مانند کتابم، دستتان، سرش...). اگر حرف پیش از شناسه ا یا و باشد، پیش از شناسه ی میآید (مانند پایش، جایم، مویشان، گیسویتان...). اگر حرف پیش از شناسه ی یا کسره باشد، در شناسههای مفرد ا پیش از شناسه اضافه میشود (مانند خانهام، سینهات، بینیاش.) واژههایی که حرف آخرشان ا یا و باشد، پیش از یای نسبت یا نکره، یای دیگری به آنها اضافه میشود (مانند خدایی، مینایی، جایی، ابرویی، گفتگویی، پرویی...)