جامعه
کاظم مروی- عوامل موثر بر رفاه اجتماعی را میتوان به سه لایه محیط بیرونی، محیط نهادی بخش رفاه اجتماعی و سیاستها و طرحهای رفاهی تقسیم كرد. محیط بیرونی موثر بر رفاه اجتماعی را میتوان با بررسی رشد اقتصادی و میزان تورم، كه از مهمترین عوامل اقتصادی مرتبط با رفاه هستند، توضیح داد. به زبان ساده توزیع برابر و اجرای طرحهایی همچون نظام حداقل درآمد، نظام تامین اجتماعی پایه و مشابه آن، نیازمند حداقلی از تولید ناخالص داخلی هستند. كشورهایی با تورم بالا، همواره در حال تولید نابرابری بوده و در فضای تورمی، دستیابی به رفاه اجتماعی میتواند تبدیل به رویا شود. جدیدترین آمار رشد اقتصادی نشان میدهد که رشد اقتصادی ماهانه نقطهای (چه با احتساب نفت چه بدون آن) در اولین ماه تابستان امسال منفی برآورد شده و حتی نسبت به رشد خردادماه که باز هم منفی بوده، کاهش بیشتری را تجربه کرده است.کشور ما، ایران، با وجود بهرهمندی از منابع طبیعی غنی و جمعیت جوان تحصیلکرده به لحاظ اقتصادی در دهههای گذشته از بسیاری از کشورهای همسایه عقب افتاده است. چرا ایران از توسعه باز مانده است؟ چرا درآمد سرانه هر ایرانی پایینتر از کشورهای همسایه است؟ واقعیت آن است که گرچه انگیزه رسیدن به رفاه برای همه کشورهای جهان موتور محرکه بهشمار میرود اما نه حق محسوب میشود و نه ضمانتی برای آن وجود دارد. امکان رسیدن به بهزیستی و سعادت، به اراده و عزم رهبران و شهروندان یک کشور بستگی دارد. برای رهبران سیاسی این به معنای تصمیمگیری آگاهانه برای توسعه جامعهای است که برای همه کار میکند، و برای مردم به معنای رسیدن به یک اجماع ملی است. در یک جامعه مرفه: مردم در صلح و آرامش زندگی میکنند؛ به دور از تهدید، خشونت، ظلم و جنایت. شأن ذاتی هرکس محترم است و آزادی بیان، عبادت و اجتماع محفوظ است. نهادهای حاکم یکپارچه عمل میکنند، در برابر شهروندان پاسخگو هستند و تابع حاکمیت قانوناند. خانوادههای پایدار و جوامع حمایتکننده، ارزشهایی را القا میکنند که فرهنگ را شکل میدهد و سبب ایجاد اعتماد مورد نیاز برای شکوفایی جامعه میشود.رفاه همچنین با یک «اقتصاد باز» حاصل میشود؛ اقتصادی که از ایدهها و استعدادها برای ایجاد مسیرهای پایدار برای خروج از فقر استفاده میکند. در یک جامعه مرفه: از حقوق مالکیت محافظت میشود، بنابراین سرمایهگذاری میتواند جریان پیدا کند. مقررات کسبوکار، کارآفرینی، رقابت و نوآوری را میسر میکند. بازارهای باز و زیرساختهای با کیفیت بالا، تجارت و بازرگانی را تسهیل میکنند. سیاستهای مالی و پولی بهطور مسوولانه برای تقویت اشتغال، بهرهوری و رشد اقتصادی پایدار به کار میروند.رفاه همچنین از سوی مردم توانمندشده (empowered people) ایجاد میشود؛ مردمی که جامعهای را تشکیل میدهند که بهزیستی در آن ارتقا پیدا میکند. در جامعه مرفه: همه میتوانند زندگی عاری از فقر بسازند. مردم از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت میکنند و به مراقبتهای بهداشتی موثر دسترسی دارند. یادگیری ارزشمند است و همه از آموزش باکیفیت برخوردار میشوند تا بتوانند به پتانسیل خود دست یابند. محیط طبیعی بهعنوان میراثی برای نسلهای حال و آینده، عاقلانه مدیریت میشود. رشد اقتصادی، شاخصی بنیادی از سلامت و پویایی یک جامعه است. رشد اقتصادی پایدار، نتیجه طبیعی تعامل آزادانه نیروهای عرضه و تقاضا، انگیزههای فردی برای سودآوری، و وجود چارچوب نهادیای است که حقوق مالکیت، آزادی مبادله و ثبات پولی را تضمین میکند. رشد اقتصادی مهم است، زیرا توان جامعه برای حل بسیاری از مشکلات -از فقر و بیکاری گرفته تا تأمین بودجه خدمات عمومی- به ظرفیت آن برای تولید ارزش افزوده و گسترش فرصتها وابسته است.