روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 چهارشنبه 15 مرداد - شماره 4886

کائنات به بهانه روز خبرنگار، وضعیت اهالی رسانه در دوران پساجنگ را بررسی می کند

صعود و سقوط روزنامه نگاران

  نادیا پهلوان- کار خبرنگار، انعکاس رخدادهایی است که قابلیت خبرشدن و اطلاع رسانی به جامعه را دارد. لازمه خبرنگار خوب بودن، داشتن علم و دانش، تجربه و جسارت است تا در کنار آن با سرعت، دقت و صحت، که سه اصل مهم در کار خبری است بتواند موفق عمل کند.در هفدهم مرداد ماه سال 1377، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاریِ جمهوری اسلامی، به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید. به همین مناسبت، شورای فرهنگ عمومی، هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری کرد.
حضور در خطوط مقدم جنگ، چه در میدان‌های نبرد و زیر آتش و گلوله و چه در عرصه‌های پیچیده جنگ نرم، نقشی است که خبرنگاران با شجاعت و تعهدی بی‌پایان به عهده می‌گیرند. این مسئولیت سنگین، آنها را به سمبل‌هایی از جسارت و صداقت در جامعه تبدیل می‌کند، زیرا آنها با هدف روشنگری و ارائه راهی صحیح به مردم، خود را وقف این راه می‌کنند.
خبرنگار به واسطه وظیفه ذاتی که همانا حلقه واسطه بین مردم و مسولان است از  واقعیت‌ها پرده‌برداری و آن را به حقیقت نزدیک می کند؛ چرا که برخی وقایع ممکن است از حقایق دور باشند و این هنر خبرنگار است که بتواند این دو مقوله را تا حد ممکن به یکدیگر نزدیک کند.
واقعیت‌ها همواره در مقابل چشمان ما قرار دارد، اما ممکن است این واقعیات و ادراک انسان با حقیقت متفاوت باشد. بنابراین، حرفه خبرنگاری، بسیار شریف است؛ چرا که واسطه بین خلق جامعه و درک صحیح خبرنگار از جامعه است و این کار دشوار است؛ لذا خبرنگار باید به بسیاری از مهارت‌ها مجهز باشد تا بتواند این وظیفه را به درستی انجام دهد.
ر دنیای پیشرفته کنونی در امر دستیابی سریع به اطلاعات و منابع مختلف، با وجود درگیری هایی که به طور آشکار در بیشتر نقاط و همچنین عرصه های داخلی کشورها فراگیر شده، کسب اطلاعات صحیح و قابل اطمینان به طور یقین تنها از سوی خبرنگاران امین و درست کار تحقق می یابد.
خبرنگاران مانند یک آینه عمل می‌کنند. آن‌ها وضعیت جامعه را، با تمام زشتی و زیبایی‌هایش منعکس کرده و تصویری واقعی از شرایط موجود ارائه می‌دهند. خبرنگاری، فرصتی است برای تأمل، درون‌نگری و رشد. وقتی یک جامعه عیوب خود را بشناسد، در موقعیت بهتری برای رفع آن‌ها قرار می‌گیرد. خبرنگاران ناهنجاری‌های اجتماعی، تصمیمات اشتباه سیاستمداران، بحران‌های اوضاع فرهنگی و ایرادات گوناگون را برجسته می‌کنند و به وسیلۀ آن، جوامع را به سوی تکامل و بهبود سوق می‌دهند.
خبرنگاران، جدا از نقش مهم‌شان در جامعه، با سختی‌ها و چالش‌های بسیاری مواجه می‌شوند. این افراد می‌بایست موانعی زیادی را از مسیر خود بردارند تا بتوانند به حقیقت برسند؛ برای همین است که این افراد، شایستۀ تقدیر و قدردانی هستند.
روایت اول؛ وظیفه خبرنگاران در جنگ روایت‌ها
روز دوشنبه ۱۳ مرداد، وزیر امور خارجه با تبریک روز خبرنگار به اصحاب رسانه و گرامیداشت یاد شهدای رسانه در جنگ ۱۲روزه اخیر گفت: فراموش نکنیم که خبرنگار، روایتگر اصلی میدان است. کار بسیار مهمی که خبرنگاران انجام می‌دهند روایت درست و واقعی از آن چیزی است که در میدان می‌گذرد. در جنگ روایت‌ها، وظیفه خبرنگار این است که به موقع روایت کند؛ روایت اول، کار شماست.  عراقچی با تبریک روز خبرنگار به بیان نکاتی درباره جایگاه و نقش خبرنگاران، به‌ویژه در شرایط جنگ رسانه‌ای و امنیتی اخیر پرداخت.
 وی در ابتدای سخنان خود گفت: پیش از هر چیز باید یاد همه شهدا، به‌ویژه شهدای خبرنگار و شهدای این جنگ ۱۲ روزه را گرامی بداریم. این جنگ، بی‌شک یکی از نقاط ماندگار در تاریخ ایران خواهد بود. قدرت‌های بزرگ و رژیم‌های متجاوز، تجاوزی را رقم زدند با امید به اینکه با فشارهای سیاسی و رسانه‌ای به توافقی یک‌طرفه برسند اما ریشه‌های عمیق و چند هزار ساله ملت ایران در این جنگ نشان داد که چگونه در شرایط حساس، دست به دست هم می‌دهند، متحد می‌شوند و در برابر دشمنان می‌ایستند و واقعاً صفحات ماندگاری در تاریخ ایران رقم خورد.
 وی افزود: صحنه‌های به‌یادماندنی از حضور خبرنگاران ایرانی را شاهد بودیم. بسیاری در دنیا مقایسه کردند که خبرنگاران کشورهای دیگر چگونه با شنیدن نخستین صدای انفجار، بلافاصله میدان را ترک می‌کردند؛ اما خبرنگاران ایرانی در صحنه عملیات، چه در خط مقدم و چه در پشت میز کارشان، ایستادند و ماندگار شدند. البته تعدادی از آن‌ها نیز شهید شدند و این مایه افتخار ماست.
 وزیر امور خارجه با اشاره به نامگذاری روز خبرنگار به نام شهید محمود صارمی، اظهار کرد: نکته مهم این است که شهید صارمی در کنار دیپلمات‌ها شهید شد؛ در حادثه مزارشریف، جمعی از دیپلمات‌های ما و خبرنگار عزیزمان با هم به شهادت رسیدند. من بارها گفته‌ام که رسانه و دیپلماسی در کنار هم هستند. شهدای مزارشریف نماد این همراهی‌اند؛ دیپلمات و خبرنگار دوشادوش هم در میدان حضور داشتند و به شهادت رسیدند. البته خبرنگاران از ما زرنگ‌تر بودند؛ این روز را به نام خودشان ثبت کردند اما فرقی نمی‌کند؛ خبرنگار و دیپلمات یار و همراه یکدیگرند.
 وی ادامه داد: خیلی وقت‌ها وقتی مذاکرات تمام می‌شود، خبرنگاران می‌پرسند که آیا دیپلمات‌ها بیرون می‌آیند و مصاحبه می‌کنند یا نه؟ آیا خبری خواهند داد؟ اما فراموش نکنیم که خبرنگار، روایتگر اصلی میدان است. کار بسیار مهمی که شما انجام می‌دهید روایت درست و واقعی از آن چیزی است که در میدان می‌گذرد. در جنگ روایت‌ها، وظیفه خبرنگار این است که به موقع روایت کند؛ روایت اول، کار شماست. این نکته را من بارها گفته‌ام و باز هم تأکید می‌کنم.
 عراقچی با اشاره به نقش رسانه‌های داخلی و خارجی در انعکاس تحولات اخیر گفت: مایلم از خبرنگاران خارجی که در این جلسه حضور دارند هم تشکر کنم. همچنین از خانواده‌های خبرنگاران و نیز مدیر محترم صدا و سیما که زحمات زیادی در این جنگ دوازده‌روزه کشیدند، قدردانی می‌کنم. رسانه ملی تحت بمباران‌ها بود، شهید داد، ولی حتی یک ثانیه شبکه‌هایش قطع نشد. همکاران ما در صدا و سیما بسیار تلاش کردند، چراغ رسانه ملی را روشن نگه داشتند و اجازه ندادند حتی یک روز صدای جمهوری اسلامی خاموش شود.
 وی افزود: صحنه‌هایی که در این جنگ رسانه‌ای آفریده شد، باعث افتخار ماست. مجدداً از همه خبرنگاران، به‌ویژه آن‌هایی که در خط مقدم روایت حقیقت بودند، تشکر می‌کنم. همچنین از صدا و سیما و همه رسانه‌هایی که در این مدت نقش ایفا کردند، باید با احترام یاد شود.
۱۵۰ خبرنگار بعد از جنگ اخراج شدند
جنگ در روزهای پایانی ماه شروع شد و کسب‌وکاری که برای ۱۲ روز نتواند دوام بیاورد در همه مدت فعالیت‌اش، چه کار کرده است؟ پس در هشت‌سال جنگ کسب‌وکارها چطور زنده ماندند و ادامه دادند؟ در این میان روزنامه های متعددی از جمله هم میهن به بررسی این موضوع پرداخته بودند. در قسمتی از گزارش هم میهن آمده است:
آنها زنده‌ترین راویان جنگ ۱۲ روزه بودند که زیر تل آوار جنگ به جست‌وجوی خبر رفتند، واژه‌ها را به‌هم دوختند و گزارش ساختند؛ به این امید که در تاریک‌ترین روزها، نور باشند به دل مردمی که وحشت بی‌خبری را هرلحظه مزه می‌کردند. آتش‌بس که از راه رسید، تعدیل‌ را هم با خودش به تحریریه‌ها آورد. خبرنگاران زیادی به خانه برگشتند اما درِ این خانه روی همه آنها باز نشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در دوران پس از آتش‌بس، مدیران بعضی رسانه‌ها، تعدیل نیروهای گسترده انجام دادند و در بعضی موارد، کل خبرنگاران حاضر در رسانه بیکار شدند.
بعضی از رسانه‌ها هم که از خبرنگاران‌شان تعدیل نکردند، حقوق‌ها را با تأخیر و نصفه‌ونیمه پرداخت کردند. مرتضی کاردر، یکی از اعضای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران می‌گوید، این تازه آغاز ماجراست و به‌نظر می‌رسد جامعه مطبوعاتی ایران درگیر این مسئله باقی بماند. مدیران رسانه، بحران اقتصادی و پاس نشدن چک‌های بخش بازرگانی روزنامه را علت این تعدیل می‌دانند. حالا در این چرخه بحران، کسی از در بیرون می‌رود که کوچکترین عضو اما اثربخش‌ترین بوده است.
رسانه‌‌های راه‌‌پرداخت، خبرآنلاین، اقتصاد نیوز، تجارت نیوز، دنیای اقتصاد، اقتصاد آنلاین و رسانه تصویری اکوایران، بخشی از رسانه‌‌هایی هستند که پس از جنگ ۱۲ روزه از تعدیل نیرو و پرداخت بخشی از حقوق به‌‌عنوان راهکاری برای خروج از بحران اقتصادی که گریبان‌‌شان را گرفته بود، استفاده کردند اما بررسی‌‌ها نشان می‌‌دهد که تعداد بیشتری از رسانه‌‌ها درگیر این موضوع شدند و آمارهای غیررسمی در جامعه مطبوعاتی، از اخراج حدود ۱۵۰ روزنامه‌‌نگار در این روزها خبر می‌‌دهند. همچنین روزنامه شهروند هم با 40 نفر پرسنل به دستور رئیس جمعیت هلال احمر تعطیل شد.
گزارش هیئت‌ مدیرهٔ انجمن صنفی روزنامه‌نگاران دربارهٔ وضعیت رسانه‌ها پس از جنگ دوازده‌روزه
در پی پایان جنگ دوازده‌روزه و پیامدهای آن بر فضای رسانه‌ای کشور، هیئت‌ مدیرۀ انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران با انتشار گزارشی نسبت به تعدیل گسترده خبرنگاران، عدم رعایت ایمنی شغلی در روزهای بحران، و بی‌توجهی به حقوق حرفه‌ای روزنامه‌نگاران هشدار داد.
در این بیانیه که با عنوان «بی‌ثباتی و کاهش امنیت حرفه‌ای؛ پاداش حراست از کیان رسانه در روزهای جنگ» منتشر شده، انجمن صنفی با اشاره به عملکرد متعهدانۀ خبرنگاران در روزهای بحرانی، از مدیران رسانه‌ها خواسته است تا با مسئولیت‌پذیری بیشتر، از راهکارهای جایگزین تعدیل نیرو برای عبور از بحران مالی استفاده کنند و حقوق قانونی روزنامه‌نگاران را رعایت نمایند.
این نهاد صنفی همچنین با ستایش از نقش پررنگ خبرنگاران حوزه اجتماعی، به‌ویژه زنان روزنامه‌نگار، خواستار توجه جدی‌تر به این حوزه و حمایت مادی و معنوی از فعالان آن شده است.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
بی‌ثباتی و کاهش امنیت حرفه‌ای پاداش حراست از کیان رسانه در روزهای جنگ
جنگ دوازده‌روزه، تنها پیامدهای سیاسی و امنیتی نداشت؛ تبعات آن به سرعت به بدنه رسانه‌ها نیز سرایت کرد. در حالی‌که بسیاری از روزنامه‌نگاران در روزهای بحران با شجاعت و تعهد، مسئولیت اطلاع‌رسانی را بر عهده گرفتند، پس از پایان جنگ با موجی از ناسپاسی و بی‌ثباتی شغلی، کاهش امنیت حرفه‌ای و تصمیمات عجولانه مدیریتی برای تعدیل و کاهش دستمزد مواجه شدند.
هیئت ‌مدیرهٔ انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران با بررسی وضعیت رسانه‌ها، روزنامه‌نگاران و شرایط شغلی آنان، گزارش زیر را بر سه محور اصلی «تعدیل گسترده نیروها»، «شرایط نامطلوب ایمنی و دورکاری در دوران جنگ»، و «تقدیر از عملکرد درخشان خبرنگاران حوزه اجتماعی»؛ با هدف ثبت وضعیت موجود، دفاع از حقوق صنفی و ارائه راهکارهایی برای عبور اخلاقی و حرفه‌ای از بحران، تهیه و جمع‌بندی کرده و در ادامه نیز راهکارهای پیشنهادی خود را ارائه می‌کند.
تعدیل گستردهٔ نیروها
متأسفانه پس از پایان جنگ، حدود ۱۵۰ روزنامه‌نگار از رسانه‌های مختلف و عمدتاً معتبر و باسابقه چون راه‌پرداخت، خبرآنلاین، اقتصادنیوز، تجارت‌نیوز، دنیای اقتصاد، اقتصاد آنلاین، اکوایران، آوش، شهروند و برخی دیگر از رسانه‌ها با عناوینی چون «کاهش هزینه‌ها»، «بازسازی ساختار مالی» و «ادغام نیروها»، از ادامه همکاری بازماندند.
این تعدیل‌ها، اگرچه ممکن است در ظاهر توجیه اقتصادی داشته باشد، در عمل به معنای نادیده‌گرفتن حقوق انسانی، حرفه‌ای و قانونی روزنامه‌نگارانی است که در سخت‌ترین روزها، نقش اطلاع‌رسانی دقیق و بی‌طرف را ایفا کردند. از نگاه انجمن صنفی، تعدیل شتاب‌زده نیروها بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشتی آنان، فاقد وجاهت اخلاقی و اجتماعی است.
ایمنی خبرنگاران در زمان جنگ
در طول روزهای پرخطر جنگ، انتظار حضور روزنامه‌نگاران در میدان یک ضرورت حرفه‌ای بود. اما برخی رسانه‌ها، به‌رغم این انتظار، هیچ تدبیری برای حفظ جان و امنیت خبرنگاران خود نیندیشیدند. عدم تمهید فضای ایمن در محل کار، رد درخواست دورکاری در شرایطی که نیاز به حضور نبود و سپس استفاده از خبرنگاران در شرایط بحران و نهایتاً کنار گذاشتن آنان پس از عبور از بحران، رفتاری غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای است که باید مورد بازنگری جدی قرار گیرد.
انجمن صنفی تأکید می‌کند که اصل «حضور در میدان» تنها زمانی موجّه است که رسانه‌ها نسبت به تأمین امنیت نسبی، بیمه حوادث، حمایت روحی و حفظ جایگاه خبرنگاران مسئولیت‌پذیر باشند.
تقدیر از خبرنگاران اجتماعی
در این میان، نباید از نقش درخشان روزنامه‌نگاران حوزه اجتماعی، به‌ویژه زنان خبرنگار غافل شد. این همکاران، با شجاعت، دقت و حساسیت انسانی، روایتگر درد و رنج آسیب‌دیدگان جنگ شدند؛ صدای خاموشان بودند و پل ارتباطی میان مردم و سیاست‌گذاران. هیئت مدیرهٔ انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران از این تلاش‌ها صمیمانه تقدیر و تشکر می‌کند و خواستار توجه جدی‌تر به حوزه روزنامه‌نگاری اجتماعی و حمایت مادی و معنوی از فعالان این حوزه است.
توصیه به مدیران رسانه‌ها
در شرایط اقتصادی بحرانی، دشواری‌های مالی بنگاه‌های رسانه‌ای درک‌شدنی است. با این حال:
یک.  انجمن از مدیران رسانه‌ها انتظار دارد با مسئولیت‌پذیری و تعهد حرفه‌ای از راه‌های دیگری بجز تعدیل نیروی انسانی روزنامه‌نگاری برای مقابله با مشکلات مالی استفاده کنند و حفظ سرمایه‌های انسانی رسانه‌ای کشور را در اولویت قرار دهند. دو.  در صورت اجبار به قطع همکاری، رعایت کامل قوانین کار و بیمه و پرداخت حق‌وحقوق قانونی ضروری است. سه. به روزنامه‌نگاران توصیه می‌کنیم در صورت اخراج یا عدم پرداخت حقوق، با مراجعه به نهادهای قانونی مانند وزارت کار از حقوق خود دفاع کرده و نسبت به دریافت بیمه بیکاری و تسویه حقوق و مزایای معوقه اقدام کنند. انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران همچنان در کنار اعضای خود ایستاده و آمادهٔ حمایت قانونی، مشاوره‌ای و رسانه‌ای از همکاران است.
تعدیل دوسوم خبرنگاران در بعضی رسانه‌ها
خانه‌نشینی اهالی مطبوعات در این روزها می‌تواند معنایی متفاوت داشته باشد. همان‌هایی که در خط اول اطلاع‌رسانی ایستادند، از جان کوشیدند که خبرها در آتش نسوزند و از بین نروند، حالا که شعله جنگ فروکش کرده، خانه‌نشین اجباری شدند.
مرتضی کاردر، عضو هیئت‌مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به روزنامه  «هم‌میهن» گفته بود که جنگ تشدیدکننده این وضعیت بود: «خبرهایی که در این مدت از رسانه‌ها می‌شنیدیم، نشان می‌داد تعدیل دوسوم کارمندان و خبرنگاران در برخی رسانه‌ها اتفاق افتاده و این درحالی‌است که سامانه توزیع مختل شده بود، به‌دلیل شرایط جنگی ماشین‌ها به‌راحتی حرکت نمی‌کردند و هواپیماها هم امکان تردد نداشتند که روزنامه‌ها را به شهرستان‌ها برسانند و همان نظام نیم‌بند توزیع هم از بین رفته بود. توزیع حداقلی در ادارات، نهادها، سازمان‌ها و دکه‌ها هم به صفر رسیده بود. درنهایت مدیران مطبوعات به این نتیجه رسیدند که ادامه این شرایط منجر به تعدیل نیروهایشان می‌شود.» او از مسکوت‌ماندن این موضوع بر اثر برخی رایزنی‌ها خبر می‌دهد: «اما من فکر می‌کنم دیر یا زود این اتفاق به‌شکلی خواهد افتاد.»
کاردر در پاسخ به این سوال که انجمن برای این مسئله چه راهکاری را می‌تواند در پیش بگیرد، می‌گوید: «انجمن در گام اول تنها کاری که می‌تواند بکند، گفت‌وگو با مدیران بنگاه‌های مطبوعاتی است که تا اطلاع ثانوی برای تعدیل صبر کنند. در عین حال می‌توانیم با برخی نهادها و صندوق‌ها هم گفت‌وگوهایی داشته باشیم که حمایت‌هایی از مطبوعات را صورت دهند.»
او اینها را راهکارهایی موقتی می‌داند: «وضعیت مطبوعات به‌گونه‌ای است که برخی از این تعدیل‌ها اجتناب‌ناپذیر است.»
به گفته او، برخی از بنگاه‌های بزرگتر مطبوعاتی به‌ویژه در بخش‌های دولتی، در برخی دوره‌ها بیش از اندازه بزرگ شدند: «در زمانی که شرایط معمولی بود، این موضوع را به‌شکلی سپری می‌کردند اما در زمان بحران، فربگی خودش را نشان می‌دهد. ممکن است در یک بنگاه مطبوعاتی هسته مرکزی بخش فنی، توزیع و بازرگانی چندین‌برابر بیش از حد نیاز باشد. در شرایط بحران این مسئله مهم‌تر می‌شود و تعدیل‌ها رخ می‌دهد.»
حمایت از روزنامه‌نگارانی که این‌روزها خانه‌نشین شدند، آن چیزی است که از نهاد صنفی‌شان طلب می‌کنند: «حمایت‌ها در شرایط فعلی، حمایت‌های موقتی و کوتاه‌مدت است و برای حمایت‌های بلندمدت باید فکری کرد.»
او راه گفت‌وگو با برخی نهادها دولتی را پیشنهاد می‌دهد: «نهادهای صنفی مانند انجمن، باید در تعامل و گفت‌وگو با معاونت مطبوعاتی یا اداره کل مطبوعات داخلی، این مسئله را بررسی کنند که حمایت‌ها از مطبوعات به چه مطبوعاتی اختصاص داده شده و آنها اساساً چقدر بدنه و نیروی واقعی دارند؟ وقتی وارد تحریریه‌ها می‌شویم متوجه می‌شویم که بسیاری از آنها تحریریه ندارند و تنها برای جذب آگهی دولتی یا سهمیه کاغذ وارد مطبوعات شدند.
اینها مواردی است که باید به آن پرداخت و این بودجه‌ها باید به اهالی واقعی مطبوعات اختصاص داده شود.» او معتقد است اگر این موضوع مشخص شود، می‌توان بخشی از حمایت‌ها را به نیروهایی که در شرایط فعلی بیکار شدند، اختصاص داد. به گفته او این مسئله به‌دلیل حل‌نشدن مشکلاتی مانند زیرساخت‌ها، نحوه تخصیص یارانه‌ها و بسیاری مشکلات دیگر، همچنان حل‌نشده باقی‌مانده و وارد مسیری شده که در نتیجه آن، با تعداد زیادی عنوان و روزنامه مواجه‌ایم.
انجمن تاکنون نتوانسته لیستی قطعی از روزنامه‌نگارانی که پس از جنگ بیکار شدند را تهیه کند، اما آنها در حال جمع‌آوری این لیست هستند: «جنگ بهانه‌ای شد که ما به این وضعیت بپردازیم اما پیش از این هم بسیاری از همکاران ما که در انجمن هستند به‌دلیل شرایط نامناسب اقتصادی در مطبوعات، مجبور شدند به روابط‌عمومی‌ها یا شرکت‌های دیگر کوچ کنند که شرایط بهتری دارند. آنها هم به‌نوعی تعدیل و کوچ از مطبوعات است؛ به همین دلیل هم آمار واقعی تعدیل، بسیار بیشتر است.»
این روزها جامعه بیش از گذشته به اهمیت حضور روزنامه‌نگاران به‌عنوان راویان و ثبت‌کنندگان وقایعی که از سرشان گذشته، پی برده است اما به‌نظر می‌رسد راه دشوار روزنامه‌نگار ماندن، همچنان برای اهالی مطبوعات پابرجاست.
در شرایط بحران دولت باید از رسانه ها و روزنامه نگاران حمایت کند
   دکتر صدیقه ببران استاد ارتباطات درباره تعدیل روزنامه‌نگاران به روزنامه قدس گفته بود: در شرایط خاص مانند بحران‌هایی که برای حوزه اقتصاد کشور پیش می‌آید یا صنایع و مشاغلی که بنا به دلایل مختلف بنیه مالی‌شان کاهش پیدا می‌کند، تعدیل نیرو موضوعی عجیب و غیرطبیعی نیست. دکتر ببران ادامه می‌دهد: اما پرسش مهم اینجاست در شرایطی که کشورها دچار بحران‌های اقتصادی کلان یا بحران‌هایی مانند جنگ و... می‌شوند آیا باید مشاغلی ازجمله روزنامه‌نگاری نیز با تعدیل روبه‌رو شود؟ آیا یک مدیر و مالک رسانه آن‌قدر تمهیدات در نظر نگرفته و سناریوهای متعدد را در حوزه کاری خود نداشته که مجبور شده است به دلیل جنگی ۱۲روزه نیروی رسانه‌ای خود را اخراج کند؟
او می‌افزاید: جنگ هنوز تمام نشده و معلوم نیست چقدر ادامه پیدا کند و همچنان در شرایط بحران هستیم. این موضوع به لحاظ مسئولیت اجتماعی و مسئولیت اخلاق حرفه‌ای مهم است که وقتی مالک رسانه عده‌ای را استخدام می‌کند باید نسبت به آن‌ها مسئولیت داشته باشد و فکر این روزها را کرده و پیش از وقوع بحران، رویکردهایی را برای دوام در شرایط اضطراری پیش‌بینی کند. برای مثال رسانه می‌تواند هزینه‌های غیرضروری خود را کاهش دهد و حتی از حوزه حقوق مدیریتی خود بسیاری از ریخت‌وپاش‌های مجموعه را حذف کند تا بتواند در چنین شرایطی، تا حد ممکن نیروهای خود را حفظ کند.
این استاد ارتباطات ادامه می دهد: نکته مهم دیگر، تنوع بخشیدن به منابع مالی و درآمدی رسانه است؛ به عبارتی باید سیستم‌های تبلیغاتی و سیستم‌های اشتراکی وارد حوزه‌های روزنامه‌نگاری شوند و تولید محتواهای سفارشی انجام شود. این در حالی است که چنانچه بخش خصوصی پس از فشار شدید اقتصادی مجبور به تعدیل کارکنان شد باید بتواند تا زمان پیدا شدن شغل جدید، تا حد قابل توجهی نیروهای تعدیل شده را از نظر مالی حمایت کند. برای مثال آن‌ها را به رسانه‌های دیگر معرفی و یا وارد پروژه‌های مستقل کند تا به این شکل تا حدی ضرر و زیان تعدیل نیرو جبران شود.از سوی دیگر چنانچه تعدیل نیرو اجتناب‌ناپذیر بود حتماً باید مدیر رسانه با شفافیت آن را عنوان کند تا اعتماد نیروها حفظ شود.
دکتر ببران که روزنامه‌نگاری را نیز تجربه کرده، عنوان می‌کند: اگر مدیر رسانه با کارکنانش صمیمی و شفاف باشد آن‌ها نیز مشکلات و فشارهای سازمان را با صبوری می‌پذیرند و حتی حاضرند برای دریافت حقوق عقب افتاده خود چندین ماه صبر کنند. مدیر می‌تواند تاب‌آوری افراد و کارکنان خود را افزایش دهد. این موضوع مستلزم اعتماد متقابل است که به رفتار صاحبان حوزه رسانه و مدیران آن وابسته است.
وی افزود: در شرایط بحرانی که منجر به تعدیل خبرنگاران می‌شود، حضور و نقش پررنگ انجمن‌های صنفی و نهادهای مدافع روزنامه‌نگاری بسیار اهمیت دارد. متأسفانه در ایران در چند مرحله نهادهایی به وجود آمدند اما برخی از آن‌ها به دلایل گوناگون تعطیل شدند و تعدادی که باقی ماندند نیز کارایی لازم را ندارند.
دکتر ببران  ادامه می‌دهد: انجمن‌های صنفی و نهادهای مدافع رسانه، باید بخش‌های حقوقی و مالی مفصلی را در خود پرورش دهند و با ایجاد صندوق‌های اضطراری برای روزنامه‌نگاران بیکار، مدافع حقوق آن‌ها باشند.علاوه بر انجمن‌ها و نهادهای صنفی، مالکان و مدیران رسانه‌ها نیز باید تدابیری را برای ایجاد این‌گونه صندوق‌ها بیندیشند و برای روزهای بحران سرمایه‌گذاری‌های لازم را پیش‌بینی کنند. بخش دیگر این موضوع مربوط به دولت است که باید هم‌راستا با نهادها و انجمن‌ها در چنین شرایطی مدافع حقوق روزنامه‌نگاران در حمایت‌های مالی و حقوقی از این حرفه باشد.دولت، نهادها و انجمن‌های حرفه‌ای به عنوان پل میان رسانه‌ها می‌توانند از طریق شبکه‌سازی، خبرنگاران بیکار شده را به دیگر رسانه‌ها معرفی و منتقل کنند. همچنین در طول مدت بیکاری، برای آن‌ها زمینه آموزش، بازآموزی و مهارت‌افزایی ایجاد کنند. از سوی دیگر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، نهادهای دولتی و غیردولتی، از طریق وکلای انجمن صنفی به خبرنگار تعدیل شده کمک کنند بتواند حقوق از دست رفته خود را پس بگیرد. این اقدامات حمایت از امنیت حرفه‌ای خبرنگاران در برابر تهدیدهای متعدد است. اما فراموش نکنیم قوی بودن مالک و صاحب رسانه بیشتر از هر انجمن یا نهادی، در حمایت از روزنامه‌نگار برای روزهای سخت اهمیت دارد.
این استاد ارتباطات با اشاره به نقش دولت در حمایت از صنایع و مشاغل مختلف می‌گوید: همه ما شاهد زیان بورس یا حوزه‌های دیگری بوده‌ایم؛ در این شرایط، دولت از طریق تزریق بودجه، برای کمتر متضرر شدن مردم کمک کرده است. بنابراین دولت با سیاست‌گذاری مناسب می‌تواند از رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران نیز حمایت کند و به آن‌ها یارانه‌های بیشتری اختصاص دهد و یا تبلیغات دولتی بیشتری به آن‌ها واگذار کند. این در حالی است که رسانه‌های دولتی که وابسته به خود دولت هستند دلشان به حضور دولت گرم است و کمتر دچار مشکلات مالی می‌شوند.دولت می‌تواند تمهیداتی در نظر بگیرد تا در شرایط بحرانی، مدیران رسانه‌ها اعم از خصوصی، دولتی، نیمه‌دولتی، خصولتی و... بتوانند برای رفع مشکلات مالی از وام استفاده کنند و به‌تدریج بدهی خود را به بانک بپردازند.
او افزود: همچنین با ایجاد فرصت‌های شغلی جایگزین برای روزنامه‌نگاران اخراج یا تعدیل شده، آن‌ها را در بخش‌های مختلف فرهنگی و اطلاع‌رسانی استخدام کنند تا استقلال حرفه‌ای این افراد فراهم شود.هرچند موضوع تعدیل نیرو گاهی غیرقابل اجتناب و از سر اجبار اتفاق می‌افتد اما با تصویب قوانین ضد تعدیل نیرو، قوانین حمایتی تقویت خواهد شد. بحران در رسانه نیز باید مانند دیگر بحران‌ها «پیش از بحران، هنگام بحران و پس از بحران» مدیریت شود، چراکه در یک رسانه ممکن است هر اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ دهد و حتی به یکباره ورشکست شود، بنابراین باید پیش‌بینی لازم را در این خصوص در نظر گرفت.‌
این استاد ارتباطات معتقد است: رسانه همچنان در کشور ما جایگاه یک صنعت را پیدا نکرده است، چراکه اگر این ویژگی را داشت می‌دانست روش‌های کسب درآمد تنها به تولید محتوای معمولی نیست.هر رسانه برای روش‌های کسب درآمد از حوزه رسانه و اقتصاد رسانه، می‌تواند علاوه بر استراتژی‌های مدیریتی، استراتژی‌های اقتصاد رسانه را نیز دنبال کند. به تعبیری دیگر باید رسانه در پی نیروهای خوب و مدیران کارآمد باشد تا استراتژی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را سامان دهند.
دکترببران به افرادی که به حرفه رسانه رو می‌آورند توصیه می‌کند حتی در صورت حمایت دولت از آن‌ها خود را به بودجه دولتی وابسته نکنند و تنوع حوزه درآمدهای اقتصادی خود را افزایش دهند که این موضوع، خود نیازمند نوآوری و ابتکار بسیار است.
عملکرد حاکمان و نقد و بررسی آن
خبرنگاران با قبول خطرهای فراوان، به واقعیت جامعه و اطراف خود پی برده و آن را به مخاطبان خود اطلاع رسانی می کنند.در زمان کنونی که همگان سرگرم کار خویش هستند و چندان به عملکرد حاکمان و نقد و بررسی آن ها توجه ندارند، خبرنگاران با تیزهوشی و دقت، نقش واسطه بین مردم و مسوولان را ایفا می کنند. آن ها، از یک طرف درد دل مردم را می شنوند و به مقامات انتقال می دهند و از سوی دیگر، پاسخ مسوولان را به آگاهی مردم می رسانند.
نقد عملکرد خوب یا بد حاکمان از وظایف خبرنگاران است که به بالندگی نظام و نیز پاسخگو بودن مسوولان یاری می رساند.
خبرنگار با حضور خود در تمامی عرصه ها برای پوشش رویدادهای خبری، چشم و گوش رسانه و مردم است. او باید با استفاده از ویژگی های خدادادی و نیز خصوصیات آموخته در دوره های آموزشی، به کشف حقیقت بپردازد و آن را در کمترین زمان به مخاطبان برساند.
گاه خبرنگاران تیزهوشی پیدا می شوند که با توجه به حوادث پیش آمده و نیز تجربه های گذشته، به پیش بینی حوادث آینده می پردازند و به مردم، درمورد منافع ملی، اعتقادات و نیز فرهنگ حاکم هشدارهایی می دهند.
خبرنگار خوب، از خطر کردن نمی هراسد و همواره به دنبال کشف حقیقت است.
یکی از مهم ترین ویژگی های خبرنگار، داشتن عشق و علاقه به این حرفه است. بر این اساس، کسی باید وارد عرصه جذّاب و در عین حال پر مخاطره خبرنگاری شود که ضمن داشتن این استعداد ذاتی، از هنر واژه گزینی، شمّ خبری، حوصله زیاد و نگاه موشکافانه و دقیق نیز برخوردار باشد و با پرهیز از احساسات، بکوشد رویدادها را همان طور که اتفاق افتاده منتشر کند.
خبرنگاری مانند معلمی از جمله اموری است که برخی آن را شغل، عده ای منزلت و بسیاری نیز آن را فراتر از یک حرفه، بلکه رسم عاشقی می دانند؛ عشق به آگاهی رسانی، تأثیرگذاری و بسیاری دیگر از صفاتی که در منظومه این عشق قرار می گیرند. این گونه است که هر آینه که تعلیم و تربیتی است، معلمی هم هست و هر جا پیام، فرستنده و گیرنده و امکانی برای انتقال پیام وجود داشته باشد، خبرنگاری نیز هست. از زمان نامگذاری رسمی یک روز از سال به عنوان 'خبرنگار' ، گرامیداشت این دسته افراد نیز سر و سامانی به خود گرفت به گونه ای که سال هاست همزمان با هفدهم مرداد ماه ، اهالی فرهنگ و سیاست و آنها که اهمیت مأموریت و رسالت خبرنگاران در انعکاس درست و سریع پیام را می دانند، فعالیت اصحاب قلم در رسانه که بی ادعا به این فعالیت شبانه روزی اهتمام دارند را ارج می نهند.
حقیقتی از میان دروغ‌ها
اگر می‌خواهید دریابید که یک کشور، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در چه وضعیتی به سر می‌برد، می‌توانید به رسانه‌های خبری آن کشور مراجعه کنید. کشورهایی که اوضاع فرهنگی و اجتماعی مساعدی دارند، معمولاً از رسانه‌های اخلاق‌مدار و قدرتمند نیز برخوردار هستند. خبرنگاری و وضعیت کلی یک جامعه، رابطۀ دوسویه دارند. کشورهایی که از لحاظ اجتماعی مترقی محسوب می‌شوند، آزادی‌های کافی را در اختیار رسانه و خبرنگاران قرار می‌دهند و از طرفی دیگر، خبرنگاران با دغدغه‌مندی و کشف و انتشار حقیقت، اجازه نمی‌دهند که سیاستمداران از مسیر درست خارج شده و به قدرت مطلقه برسند.
همۀ این‌ها حاکی از آن است که خبرنگاران در یک جامعه، نقشی مهم و حائز اهمیت ایفا می‌کنند. این افراد سخت‌کوش، در پی رسالت خود که یافتن حقیقت و انتشار آن است، اگرچه با موانع بسیاری روبه‌رو می‌شوند، اما با سخت‌کوشی و صلابت فراوان، به مقصود خود می‌رسند.

چرا نفس روزنامه‌نگاری بریده شده است؟
 بحران کاغذ به اوج خود رسیده است؛ قیمت کاغذ پس از جنگ ۱۲ روزه دوبرابر شده و تعلل دولت در واردات، بسیاری از روزنامه‌ها را به آستانه تعطیلی کشانده. کاهش شمارگان، ادغام صفحات و تعدیل نیرو از پیامدهای این وضعیت اضطراری است.
بحران کاغذ به نقطه اوج خود رسیده است. صنعت مطبوعات کشور این روزها با یکی از سخت‌ترین چالش‌های تاریخ خود روبرو شده؛ چالشی که نفس‌های آخر روزنامه‌های کاغذی را به شماره انداخته است. افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت کاغذ پس از جنگ ۱۲ روزه و تعلل چندماهه دولت در واردات، بسیاری از نشریات را به لبه پرتگاه کشانده است. گزارش‌های میدانی از تحریریه‌های روزنامه‌ها حکایت از کاهش شدید شمارگان، ادغام اجباری صفحات و حتی توقف موقت انتشار برخی عنوان‌ها دارد. این در حالی است که صورت جلسه تخصیص ارز برای واردات کاغذ ماه‌هاست که امضا خورده، اما اقدام عملی از سوی دولت دیده نمی‌شود.
به گزارش آسیا نیوز کارشناسان هشدار می‌دهند کاغذ مطبوعاتی کالایی استراتژیک برای حفظ گردش آزاد اطلاعات و تنوع رسانه‌ای است. ادامه این روند نه تنها به تعطیلی رسانه‌های مکتوب می‌انجامد، بلکه حذف تدریجی صداهای مستقل و تضعیف فضای عمومی کشور را در پی خواهد داشت. در ادامه این گزارش، جزئیات بحران، آمارهای تکان‌دهنده از وضعیت روزنامه‌ها، واکنش‌های مسئولان و راهکارهای احتمالی برای نجات صنعت مطبوعات را بررسی می‌کنیم. آیا دولت قبل از آنکه دیر شود، چاره‌ای خواهد اندیشید؟
ابعاد بحران
افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت کاغذ در چند ماه اخیر
کاهش ۴۰ درصدی متوسط شمارگان روزنامه‌ها
ادغام صفحات در ۶۰ درصد از روزنامه‌های سراسری
تعدیل نیرو در ۳۰ درصد از رسانه‌های مکتوب
علل اصلی بحران
وابستگی ۹۰ درصدی به واردات کاغذ
تعلل دولت در اجرای صورت جلسه تخصیص ارز
کمبود نقدینگی رسانه‌ها برای خرید کاغذ با قیمت جدید
عدم حمایت هدفمند از صنعت چاپ و نشر
پیامدهای بحران
تهدید آزادی بیان و تنوع رسانه‌ای
افزایش وابستگی به فضای مجازی غیربومی
از بین رفتن صدها شغل مستقیم و غیرمستقیم
کاهش نظارت مردمی بر عملکرد مسئولان
راهکارهای فوری
کوتاه‌مدت:
تزریق فوری کاغذ وارداتی با ارز ترجیحی
پرداخت یارانه هدفمند به رسانه‌های معتبر
تشکیل کارگروه ویژه حل بحران کاغذ
بلندمدت:
سرمایه‌گذاری در تولید داخلی کاغذ مطبوعاتی
اصلاح قوانین حمایتی از مطبوعات
ایجاد صندوق ضمانت برای ناشران
رسانه‌ها در آستانه تعطیلی
متن زیر هم در همین ارتباط در روزنامه سازندگی منتشر شده است:در این روزگار که مطبوعات، رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در خط مقدم جبههٔ حقیقت قرار دارند، سایه‌های تیره‌ای بر سر مطبوعات و خبرنگاران ایران افتاده است. این تلخی را کسانی بهتر می‌فهمند که در جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونی، بی‌وقفه و با کم‌ترین امکانات، چراغ تحریریه‌ها را روشن نگه داشتند و در حالی که بمب و موشک بر سر مردم فرو می‌ریخت، خبر و تحلیل به دست مخاطبان رساندند. همان‌ها که شبانه‌روز با ایستادگی، خشونت و بحران را مستندسازی کردند و بر فراز و فرود رویدادها ایستادند. امروز اما، هر روز یک مانع تازه در برابر این سربازان بی‌ادعا قد علم می‌کند؛ گویی برخی اراده کرده‌اند که این صداهای آگاه‌گر خاموش شوند. در نگاه نخست شاید بتوان گفت، جنگ تمام شده و صلح بازگشته است اما برای مطبوعات، دوران سخت تازه آغاز شده است. مشکلات مالی و فنی در حالی گریبان رسانه‌ها را گرفته است که آنها هنوز از تبعات جنگی کوتاه اما پُر خسارت رها نشده‌اند.
یکی از بزرگ‌ترین زنجیرهایی که بر پای رسانه‌ها افتاده، بحران تامین کاغذ است. مطابق با اخبار رسیده به سازندگی با گذشت چندین ماه از کم‌کاری دولت چهاردهم برای واردات کاغذ و حتی در شرایطی که صورت جلسه تخصیص ارز برای واردات به امضا رسیده هنوز اقدام عملی برای واردات کاغذ صورت نگرفته است. نتیجه این بی‌عملی آن شده که قیمت هر کیلو کاغذ که پیش از جنگ ۱۲‌روزه به‌طور میانگین در حدود ۳۵‌هزار تومان بود این روزها به رقم ۶۶ هزار تومان رسیده و حتی با این قیمت هم در بازار تهی است. مقایسه کنید با زمان دولت سیزدهم که قیمت دولتی کاغذ فقط ۸ هزار تومان بود اما امروز خبری از کاغذ دولتی نیست و همان کاغذ گران آزاد هم کمیاب است. روزنامه‌‌هایی که تنها چند ماه قبل می‌توانستند با خرید یک تن کاغذ، تولید روزانه‌اش را تضمین کند اکنون قادر نیست، نصف آن مقدار را با دو برابر هزینه خریداری کند. حتی رسانه‌هایی که توانسته‌اند مبالغ هنگفتی فراهم کنند، ناامیدانه در صف انتظار ایستاده‌اند تا شاید اندک سهمی دریافت کنند. در این شرایط این پرسش بی‌پاسخ مانده است که چرا در کشوری که رسانه‌هایش باید حامی آگاهی و بیداری باشند، تهیهٔ کاغذ به کابوسی بزرگ تبدیل شده است؟
هم‌زمان با بحران کاغذ، مشکل دیگری چون قطع ناگهانی معافیت‌های بیمه‌ای نیز اضافه شده است. وزارت کار و رفاه اجتماعی، شاید بدون درک عمق مساله، تمام تخفیف‌هایی که به‌منظور حمایت از بیمه خبرنگاران برقرار بود را لغو کرده است که این امر، باعث تحمیل افزایش نزدیک به صددرصدی در این بخش بر رسانه‌ها شده است. علاوه بر اینها؛ در دولت چهاردهم، دیگر اثری از پرداخت یارانه‌های حمایتی به رسانه‌ها نیز وجود ندارد!
در چنین فضایی، باشگاه روزنامه‌نگاران ایران و انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران از اخراج دست‌کم ۱۵۰ خبرنگار فقط طی مدت کوتاهی پس از جنگ خبر داده‌اند. این رقم ممکن است با ادامهٔ وضعیت کنونی بسیار بیشتر شود. هر خبرنگاری که بیکار شود، یک چشم ناظر بر امور عمومی کور می‌شود و یک صدا که می‌توانست حقیقت را فریاد بزند، خاموش می‌گردد.
وقتی دولت و وزارتخانه‌ها، تعهدات‌شان را عمل نمی‌کنند و با تصمیماتی چون قطع معافیت‌های بیمه‌ای و عدم تخصیص ارز برای کاغذ فشار وارد می‌کنند، چگونه می‌توان انتظار داشت، مدیران رسانه‌ها با انگیزه و توان سابق در میدان بمانند؟ فشارهای فزاینده بر مطبوعات نه تنها اعتماد عمومی را نسبت به رسانه‌ها تضعیف می‌کند بلکه در سطح جهانی نیز چهره‌ای ناخوشایند از وضعیت رسانه‌ها در ایران به نمایش می‌گذارد. در عصری که رسانه‌ها مهم‌ترین ابزار شکل‌دهی به افکار عمومی هستند و صدای کشورها در سطح جهانی به شمار می‌آیند، رها کردن رسانه‌ها در وضعیت حاد مالی و فنی یک خطر محسوب می‌شود. وقتی مطبوعات مستقل و حرفه‌ای تضعیف شوند، میدان برای جریانات مخرب و اخبار جعلی باز می‌شود؛ دشمنان داخلی و خارجی از این خلأ برای القای روایت‌های خود بهره می‌برند. اگر رسانه‌های مسئول و وفادار به منافع ملی منزوی و خسته شوند، چه کسی روایت‌های معتبر و امیدبخش را به جامعه خواهد رساند؟ در همان زمان که خبرنگاران در دو جبهه جنگ خارجی و نابسامانی داخلی می‌جنگند، مسئولان وزارت ارشاد و معاون مطبوعاتی گویی نسبت به اوضاع، سکوت اختیار کرده‌اند. تنها پاسخ به پیگیری‌های مکرر، دستور تشکیل جلسه‌های بی‌نتیجه یا وعده‌های بی‌عمل است. این در حالی است که بسیاری از نشریات با کاهش صفحات، کاهش تیراژ یا تعطیلی کامل مواجه شده‌اند. اصناف و کسب‌وکارهایی که پیش از جنگ آگهی می‌دادند به دلیل رکود شدید، قادر به تبلیغ نیستند. در این شرایط، کوچک‌ترین حمایتی از سوی دولت می‌تواند نقش حیاتی داشته باشد: واردات سریع کاغذ با نرخ عادلانه، تخصیص یارانه‌های هدفمند به رسانه‌های مستقل، بازگرداندن معافیت‌های بیمه‌ای و ارائه تسهیلات مالی برای جلوگیری از اخراج خبرنگاران. اینها اقداماتی هستند که نه‌تنها رسانه‌ها را سر پا نگه می‌دارد بلکه اعتماد عمومی را تقویت می‌کند و از فشار روانی بر جامعه می‌کاهد. اگر مسئولان کشور به «حفظ اتحاد ملی» که از سوی رهبر انقلاب مطرح شد، باور دارند باید به جای ایجاد موانع، مسیر فعالیت آزادانه و حرفه‌ای رسانه‌ها را هموار کنند. رسانه‌ها هم‌پیمانان مهم امنیت و ثبات هستند نه دشمنان. سرمایه‌گذاری در بقای رسانه‌ها، سرمایه‌گذاری در آرامش و آگاهی جامعه است. مسئولان باید بپذیرند که اولویت دادن به واردات کاغذ و اختصاص یارانه‌های واقعی، نه لطف بلکه وظیفه آنان است. همچنین باید با صاحبان صنایع و کسب‌وکارها همکاری کنند تا چرخهٔ آگهی‌دهی دوباره فعال شود و رسانه‌ها بتوانند بر پایهٔ درآمدهای قانونی خود بایستند. فرهنگ مسئولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی باید در وزارتخانه‌ها، نهادینه شود تا دیگر شاهد چنین بحران‌هایی نباشیم. رسانه‌ها در روزهای سخت همچنان در صف اول خواهند ماند؛ اما این حضور نیازمند حمایت صادقانه و سیاست‌های درست است. تاریخ نشان داده است که هر گاه دولت‌ها، رسانه‌ها را یار خود دانسته و ابزارهای لازم را در اختیارشان گذاشته‌اند، آنها توانسته‌اند در برابر توفان‌های بزرگ داخلی و خارجی بایستند. برعکس، هر زمان رسانه‌ها زیر فشار و محدودیت خسته و منزوی شده‌اند، جامعه دچار بی‌اعتمادی و بحران‌های گسترده‌تر شده است. امروز زمان آن است که مسئولان با اقداماتی جدی و سریع، گره‌های پیش روی رسانه‌ها را باز کنند و نشان دهند که دعوت به اتحاد ملی تنها یک شعار نیست بلکه یک دستورالعمل عملی برای حفاظت از جامعه و افزایش تاب‌آوری کشور است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه