صفحه اول
افزایش فشارها در قطعنامه احتمالی شورای حکام، تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه یا تکرار ادعاها در متن مکتوب ویتکاف حکایت «گرفتن به مرگ برای رضایت به تب» است اما این نسخه دستکم درباره ایران و غنیسازی هستهای نتیجهای برای غرب درپی نخواهد داشت. «همکاری کامل» ترکیب تازه و مشترک میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تروییکای اروپا و آمریکا برای تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران است؛ تکرار یک راه رفته، بینتیجه و البته هزینهافزا برای آنها و جامعه بینالملل. بازی تازه آغاز شده علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای تهران گرچه بنیان عقلایی و منطقی ندارد اما میتواند بسیاری از معادلات منطقهای و بینالمللی را دستخوش تغییرات غیرقابل بازگشت کند. برای فهم این بازی و سناریوهای طراحی شده برای آن، باید به آخرین قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران در آذرماه سال گذشته بازگردیم، جایی که حتی «رافائل گروسی» مدیرکل این نهاد هم پس از بازگشت از ایران این قطعنامه را عاقلانه یا دستکم منصفانه نمیدانست. قطعنامهای که مدیرکل را ملزم به تهیه «گزارش جامع» درباره فعالیتهای هستهای ایران و نحوه همکاری تهران با آژانس میکرد. نتیجه این التزام همین گزارش جامعی است که ۱۰ خرداد بخشیهایی از آن در رسانههای غربی منتشر شد. هم درخواست تدوین این گزارش و هم محتوای آن با توجه به همکاریهای گسترده ایران و آژانس، سیاسی است اما چنین اهرمی برای آغاز پرده دوم از بازی طراحی شده، ضروری بهنظر میرسد. پرده دوم از نیمه زمستان سال گذشته آغاز شد، جایی که «دونالد ترامپ» بار دیگر بهعنوان رئیسجمهور آمریکا به کاخ سفید بازگشت؛ اینبار با سیاستی متفاوت که در ظاهر متناقض مینمود. امضای فرمان بازگشت فشار حداکثری علیه ایران و نامه به مقامات عالی کشور به فاصله دو ماه از آن، تهدید به بمباران ایران همزمان با تأکید بر گفتوگو با تهران از تناقضاتی بود که در ابتدا عجیب بهنظر میرسید اما با آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و برگزاری پنج دور از آن و تکرار مواضعی که خط قرمز تهران است، بهنظر میرسد این تناقضات هم برای فشار بیشتر بر ایران و در تداوم سناریوی نخست بوده است. بازیگر سوم این بازی یعنی تروئیکای اروپا گرچه همیشه در میدان آن بوده اما حضور پررنگ این سه کشور در ماههای اخیر و تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، نشان میدهد که آنها برخلاف تمام ادعاهای خود تصمیم گرفتهاند ضلع سوم فشار بر تهران باشند. در نهایت و در هفتههای اخیر، در تداوم فشار این سه ضلع مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گزارشی منفی از فعالیتهای هستهای ایران تدارک میبیند تا در نشست روز دوشنبه این هفته شورای حکام منتشر شود، آمریکا و مقامات کاخ سفید مصرانه معتقدند که تهران باید برنامه غنیسازی خود را متوقف سازد و اروپا هم در پی ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و بازگشت به سال ۲۰۰۵ است. گزارش جامع آژانس که گروسی مدعی بیطرفانه بودن آن است، مدعی شده که میزان اورانیوم غنیشده ایران با غنای ۶۰ درصد نسبت به پاییز سال گذشته ۱۳۳.۸ افزایش داشته و این سطح از غنیسازی یک «گام فنی کوتاه» تا سطح ۹۰ درصد (موسوم به سطح تسلیحاتی) محسوب میشود. در این گزارش همچنین پرونده مختومهای چون ادعای وجود «مکانهای غنیسازی اعلام نشده» در ایران بار دیگر مفتوح شده و تهران مجددا متهم شده که در این زمینه با آژانس همکاری نداشته است. این گزارش مبنای یک قطعنامه احتمالی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم خواهد بود که آمریکا و سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان آن را تدوین و برای نخستین بار در ۲ دهه گذشته مدعی خواهند شد که قصورهای متعدد ایران از سال ۲۰۱۹ در پایبندی به تعهدات خود در زمینه همکاری کامل و به موقع با آژانس درباره مواد و فعالیتهای هستهای اعلامنشده در چندین محل در ایران، مصداق عدمپایبندی به تعهدات مندرج در توافقنامه پادمان است. این ادعاها در حالی مطرح میشود که سازمان انرژی اتمی یادداشتی توضیحی و البته تفصیلی درباره هریک از ادعاهای مطرح شده، منتشر و تأکید کرده است که عدموجود هرگونه مدرکی دال بر انحراف به سمت اهداف نظامی، مجدداً ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران را تأیید میکند.