روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 چهارشنبه 31 ارديبهشت - شماره 4834

کائنات سناریوهای دور پنجم گفت و گوها را بررسی می کند

خط قرمز قطعی ایران در برابر باج‌خواهی هسته‌ای

  صادق باور- در میانه مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که با میانجی‌گری عمان در حال پیگیری است و همزمان با برخی اظهار نظرها از سوی مقامات آمریکایی در خصوص ضرورت برچیده شدن برنامه غنی سازی اورانیوم ایران، رهبر انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردبیهشت با ایشان در اظهاراتی صریح و هشداردهنده، نسبت به مواضع متکبرانه و زیاده‌خواهانه طرف آمریکایی واکنش نشان دادند.
این موضع‌گیری در شرایطی بیان شد که رییس جمهور و سایر مقامات آمریکا  طی چند روز اخیر، صراحتاً اعلام کردند که توافق با ایران تنها در صورتی ممکن است که برنامه غنی‌سازی ایران به‌طور کامل متوقف شود؛ خواسته‌ای که آشکارا فراتر از حقوق مندرج در معاهده NPT است.
رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی، خطاب به مقامات آمریکایی هشدار دادند: «سعی کنند یاوه‌گویی نکنند. اینکه بگویند ما به ایران اجازه‌ی غنی‌سازی نمی‌دهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازه‌ی این و آن نیست. جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب می‌کند.» این سخنان، نه‌تنها بیانگر یک موضع اصولی و ثابت از سوی رهبری نظام در دفاع از حقوق هسته‌ای ایران است، بلکه نشانه‌ای از درک عمیق نسبت به ماهیت واقعی مطالبات طرف مقابل می باشد.
رهبر انقلاب همچنین تاکید کردند که در آینده، دلایل اصلی اصرار غرب بر توقف غنی‌سازی در ایران را با مردم در میان خواهند گذاشت: «البته در یک مناسبت دیگری به ملت ایران توضیح خواهم داد که علت اینکه اینها روی غنی‌سازی تکیه می‌کنند چیست، چرا اینقدر طرف‌های غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد.» این وعده حاکی از آن است که نظام جمهوری اسلامی با شفاف‌سازی، قصد دارد فضای داخلی را برای مواجهه مقتدرانه با زیاده‌خواهی‌های طرف آمریکایی در مذاکرات جاری آماده کند.
واقعیت این است که تأکید غرب به ویژه آمریکا بر توقف کامل غنی‌سازی، صرفاً ناشی از نگرانی هسته‌ای نیست، بلکه بخشی از راهبرد مهار بلندمدت جمهوری اسلامی ایران در حوزه قدرت ملی است. حذف توان غنی‌سازی، به معنای حذف بخش راهبردی از استقلال علمی و فناوری ایران است. به همین دلیل، پاسخ قاطع رهبری به این موضوع، فراتر از یک موضع دیپلماتیک، در واقع تبیین یک راهبرد ملی برای صیانت از استقلال ایران محسوب می‌شود.
اظهارات استیو ویتکاف درباره این‌که آمریکا نمی‌تواند حتی «یک درصد» توان غنی‌سازی ایران را بپذیرد و اینکه «ما اجازه رسیدن یک بمب به اینجا را نمی‌دهیم» به وضوح بازتابی از همان منطق سلطه‌جویانه است که در صدد تحمیل معادلات امنیتی مطلوب غرب بر منطقه است. این در حالی است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده هیچ انحرافی در برنامه هسته‌ای ایران مشاهده نشده و غنی‌سازی صرفاً برای مصارف صلح‌آمیز انجام می‌شود.
رهبر انقلاب با استفاده از عبارت «غلط زیادی»، در واقع خط قرمز قطعی نظام جمهوری اسلامی در برابر باج‌خواهی هسته‌ای را ترسیم کردند؛ خط قرمزی که هرگونه توافق احتمالی باید بر اساس احترام به آن شکل بگیرد. این واکنش، نه‌فقط پیام سیاسی به طرف آمریکایی، بلکه یک سیگنال روشن برای تیم مذاکره‌کننده ایران نیز محسوب می‌شود؛ سیگنالی که بر لزوم عدم عقب‌نشینی از حقوق قانونی و تثبیت‌شده ایران در حوزه فناوری هسته‌ای تاکید دارد.
در شرایطی که آمریکا پس از سفر دونالد ترامپ رییس جمهور این کشور به منطقه  تلاش می کند از طریق ایجاد دو قطبی های کاذب‌ جایگاه منطقه‌ای ای ایران را تضعیف کند، هشدار سریع و صریح رهبری به این روند، در حقیقت نوعی مداخله راهبردی برای اصلاح مسیر مذاکرات و هشدار به ساختار تصمیم‌سازی در کشور نیز تلقی می‌شود.
در مجموع، هشدار اخیر رهبر انقلاب حامل چند پیام مهم است: نخست آن‌که جمهوری اسلامی ایران هرگز تحت فشار حاضر به عقب‌نشینی از حقوق هسته‌ای خود نخواهد شد. دوم، اینکه ساختار مذاکراتی باید نسبت به پیام‌های فریبنده و طرح‌های به‌ظاهر «بی‌طرفانه» اما در واقع هدایت‌شده از سوی آمریکا، هوشیار باشد. و سوم، اینکه ادامه مذاکرات تنها در صورتی مشروعیت دارد که عزت، حکمت و مصلحت نظام در آن لحاظ شود.
در شرایط کنونی، لازم است تیم مذاکره‌کننده با تکیه بر اصول مشخص‌شده توسط رهبر انقلاب، مسیر مذاکرات را به گونه‌ای مدیریت کند که نتیجه آن، نه تثبیت محدودیت‌ها، بلکه احیای کامل حقوق و رفع تحریم‌های غیرقانونی باشد. هرگونه توافقی که بر پایه «محروم‌سازی ایران از غنی‌سازی» باشد، همان‌گونه که رهبر انقلاب تصریح کردند، از پیش مردود است و نباید وارد محاسبات استراتژیک کشور شود. این مسیر، تنها با ایستادگی و راهبرد اقتدار قابل طی شدن است.
دیروز کاظم غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه گفت: پیشنهادی درباره دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا دریافت کرده‌ایم که در حال بررسی است. از سوی دیگر پوتین، در جریان گفت‌وگوی دیروز خود با ترامپ، از پیشرفت در مذاکرات میان ایالات متحده و ایران درباره برنامه هسته‌ای تهران استقبال کرد و پیشنهاد کمک روسیه در این زمینه را مطرح کرد. این خبر را یوری اوشاکوف، دستیار کرملین، اعلام کرده است. عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و سفیر باسابقه ایران، معتقد است دور پنجم مذاکرات سرنوشت ساز خواهد بود و مذاکره با اروپا نیز به مذاکرات با آمریکا گره خورده است.
توافق دست یافتنی است؛ به شرط پرهیز از قلدری و تناقض
مواضع رئیس‌ دولت وفاق و همچنین سکاندار دستگاه دیپلماسی و مذاکره کننده ارشد ایران ، چشم اندازی که نظام جمهوری اسلامی در مذاکرات به دنبال آن است را ترسیم کرده و نشان می دهد که ایران در مذاکرات چه می‌خواهد. حال باید نظاره‌گر بود و دید طرف مقابل برای رسیدن به توافق، واقعا به دنبال مذاکره واقعی بوده و حاضر است دست از قلدری بردارد یا همچنان به اظهارات و اتخاد مواضع متناقض ادامه خواهد داد.
گفت‌وگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا با موضوع هسته ای به راند پنجم رسیده و «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، از اروپا به عنوان محل برگزاری دور جدید گفت‌وگوها خبر داده و ابراز امیدواری کرده است که نتایج آن مثبت باشد. البته سید عباس عراقچی وزریر امور خارجه کشورمان نیز با بیان اینکه زمان برگزاری دور پنجم مذاکرات میان ایران و آمریکا تقریبا مشخص شده و جزئیات آن به‌زودی از طریق میزبان و واسطه مذاکرات اعلام خواهد شد، گفته بود: زمان دقیق و محل برگزاری این دور از گفت‌وگوها از سوی وزیر خارجه عمان اطلاع‌رسانی خواهد شد.
تاکنون خروجی مذاکرات حکایت از پالس‌های مثب از جانب دو طرف دارد، البته هیأت ایرانی همچنان محتاط است و جوانب را دقیق و موشکافانه واکاوی می‌کند تا پاسدار حقوق به حق و قانونی مردم در مذاکرات باشند، از این رو تا به اینجای کار پیش بینی می‌شود گفت‌وگوها به نتیجه مثبتی منجر شود به شرط آنکه ایالات متحده آمریکا دست از قلدری و یکجانبه گرایی و اظهارات متناقض در پشت میز مذاکره و تریبون رسانه ها، بردارد و از تهدید و فشار و نادیده انگاشتن و لجاجت درمورد حقوق مسلم ایران در دانش هسته‌ای که به نظر می رسد با شیطنت ها، مداخلات و القائات رژیم جنگ طلب صهیونی انجام می شود، دست بردارد.
تا به اینجای کار پیش بینی می‌شود گفت‌وگوها به نتیجه مثبتی منجر شود به شرط آنکه ایالات متحده آمریکا دست از قلدری، یکجانبه گرایی و اظهارات و مواضع متناقض دست برداشته و حقوق مسلم ایران در دانش هسته‌ای به رسمیت شناخته شود
حمد بن بدر بوسعیدی، وزیر امور خارجه سلطنت‌نشین عمان، فواد حسین معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه عراق، سراج‌الدین مهرالدین، وزیر امور خارجه جمهوری تاجیکستان، امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت سرپرستی طالبان، نیچروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق، آرمن گریگوریان، دبیر شورای عالی امنیت ملی ارمنستان از مقامات حاضر در این نشست بودند.
مجمع تهران و اظهارات صریح رئیس‌جمهور درباره مذاکرات
مگر می‌شود دیپلمات‌ها از سایر کشورها دور هم جمع شوند و مهمترین موضوع این ایام که همان گفت‌وگوهای غیر مستقیم ایران و آمریکا است در آنجا مطرح نشود، ضمن آنکه میهمان ویژه نشست تهران در روز نخست «مسعود پزشکیان» رئیس دولت بود. او در مقدمه، کوتاه سخن گفت و ترجیح داد بیشتر وقت خود را به پاسخ به سوالاتی که از سوی «سعید خطیب زاده» معاون وزیر خارجه و رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی پرسیده شد، اختصاص دهد. این نکته هم جالب توجه است که تاکنون رئیس‌جمهوری از ایران در میز گفت‌وگوی مجمع تهران حضور نیافته بود اما پزشکیان تابو را شکست و با حوصله و با زبان منطق با صراحت و شفافیت در میان دیپلمات های ارشد منطقه به همه پرسش‌ها پاسخ داد و در عین حال به نکات مهمی درقبال مذاکراتِ تهران و واشنگتن اشاره کرد.
رئیس قوه مجریه با بیان اینکه استفاده از فناوری صلح آمیز هسته‌ای را حق خود می‌دانیم، تصریح کرد: رئیس‌جمهور آمریکا (ترامپ) گفته است که "باید مطمئن شویم ایران سلاح هسته‌ای ندارد. " بسیار خب، بیایند بررسی کنند. ما چیزی برای پنهان کردن نداریم. ما نه به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای هستیم و نه به آن باور داریم. حق داریم از دانش و فناوری برای پیشرفت کشور استفاده کنیم، اما نه برای ساخت سلاح، بلکه برای زندگی بهتر.
پزشکیان تاکید کرد ما بر این باوریم که حقوق همه کشورها، از جمله حق استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای (مطابق با NPT)، باید به رسمیت شناخته شود. اینها می‌گویند ما نمی‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد. رهبر معظم انقلاب ما استفاده از سلاح‌های هسته‌ای را از نظر شرعی ممنوع اعلام کرده‌اند، و این موضع، مانع از تلاش برخی برای حرکت به سمت داشتن سلاح هسته‌ای در ایران شده است.
مواضع رئیس‌جمهور و سکاندار دستگاه دیپلماسی، چشم اندازی که ایران در مذاکرات به دنبال آن است را ترسیم کرد و نشان داد ایران در گفت‌وگوها چه می‌خواهد.
البته قبل از سخنان رئیس‌جمهور، مرد شماره یک ساختمان ۳۰ تیر در سخنگاه قرار گرفت و با اشاره به مذاکرات ایران و آمریکا، با تاکید بر اینکه ما خواهان توافقی عادلانه و متوازن هستیم، گفت: توافقی که در چارچوب معاهده NPT، با احترام کامل به حقوق هسته‌ای ایران شکل گرفته و به طور عینی رفع جامع تحریم ها را تضمین نماید. جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی پایبند است و انتظار دارد تحریم‌های ظالمانه و یکجانبه‌ای که مستقیماً مردم ما را هدف قرار داده‌اند، به‌طور واقعی و ملموس لغو شوند. ما معتقدیم چنین توافقی می‌تواند منافع طرفین را تأمین و به تحکیم صلح، امنیت و ثبات در منطقه کمک کند.
نکات بیان شده از سوی رئیس‌جمهور و سکاندار دستگاه دیپلماسی، چشم اندازی که ایران در مذاکرات به دنبال آن است را ترسیم کرد و نشان داد ایران در گفت‌وگوها چه می‌خواهد. مجمع تهران فرصتی را هم فراهم کرد تا میهمانان رایزنی‌های خود را با مقامات بلندپایه کشورمان انجام دهند. زمانی که صحبت‌های رئیس دستگاه اجرا پایان یافت، او در سالن مجاور، وزیران خارجی مجمع تهران را به حضور پذیرفت. در این بین، دو دیدار ضریب بیشتری در رسانه‌ها و فضای مجازی داده شد، آن هم به واسطه مطالبی بود که رئیس‌جمهور بیان کرد.
رئیس جمهور پزشکیان در دیدار وزیر امور عمان که نقش رابط گفت‌وگوهای مسقط را ایفا می‌کند، باردیگر به مسئله مذاکرات پرداخت و ضمن تمجید از سطح بسیار مطلوب روابط دوجانبه و همچنین نقش خیرخواهانه، متعهدانه و سازنده دولت عمان در میزبانی از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، گفت: «امیدواریم با تلاش‌ها و نیت‌های خالصانه و صادقانه سلطان هیثم بن طارق، این گفت‌وگوها به توافقی عادلانه و تضمین‌کننده ثبات پایدار در منطقه بینجامد.»
از دوره‌ای که گفت‌وگوهای هسته ای بین ایران و آمریکا در دولتِ چهاردهم کلید خورد، تحلیل‌هایی ارائه و نگاشته شد، مبنی براینکه آیا توافق صورت می‌گیرد یا نه؟ بهترین پاسخ باز توسط شخص دوم کشور در دیدار نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر داده شد.
پزشکیان خطاب به محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر، تصریح کرد: دستیابی به توافق با آمریکا امری دست‌یافتنی است، اما تحقق آن نیازمند یک شرط اساسی است و آن اینکه طرف آمریکایی از رویکرد تحمیل و زورگویی پرهیز کند؛ چرا که ما تحت هیچ شرایطی تن به زور نمی‌دهیم.
سه اصل کلیدی ایران در مذاکرات
آنچه از مواضع مسئولان ارشد نظام یافت می‌شود این است که ایران با قوت به اصول و «بایدهای» خود در مذاکرات پایبند است و بر مبنای همان اصول تاکنون میز مذاکره را ترک نکرده و از مواضع به حق خود نیز عقب نشینی نیز نمی‌کند.
ابراهیم عزیزی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه مواضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات کاملاً روشن، شفاف، قاطع و مبتنی بر منافع ملی و راهبردهای نظام اسلامی است، گفت: این مواضع بر اساس راهبردهایی است که نظام اسلامی در بخش‌های مختلف هسته‌ای تفسیر کرده و اساساً ارتقا صنعت هسته‌ای، رشد و پیشرفت این صنعت به‌عنوان موضوع اصلی در طول این گفتگوها مورد تأکید قرار گرفته و جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای مذاکرات هسته‌ای به طور غیرمستقیم با آمریکایی‌ها، روی این مواضع ثابت‌قدم ایستاده است.
عزیزی به تشریح سه اصل کلیدی در موضع ایران پرداخت و تصریح کرد: اولاً، اصل غنی‌سازی موضوعی غیرقابل‌مذاکره است. ثانیاً، ایران هرگز در طول این سال‌ها تصمیمی برای تسلیحاتی‌کردن غنی‌سازی هسته‌ای خود نداشته و این آمادگی را دارد که شفافیت لازم را برای این امر داشته باشد تا سوءبرداشت‌ها، سوءتفاهم‌ها و برخی ذهنیت‌های غلط که عمدتاً هم با جهت‌گیری‌های برخی نظام‌های سیاسی بوده، برطرف شود.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تأکید بر سومین اصل یعنی انتفاع اقتصادی و رفع کامل همه تحریم‌های ظالمانه آمریکا و شرکایش، بیان کرد: ایران اسلامی در این مذاکرات و در این چند دور، روی این چارچوب پیش رفته و گفتگو کرده است.
غنی سازی به عنوان بخشی از چرخه طبیعی صنعت هسته‌ای ایران، به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست و نباید توقع داشت، آن را متوقف یا تعلیق کنیم؛ غنی سازی یک فناوری محسوب می‌شود که اطمینان می‌دهد صنعت هسته‌ای ما بدون وقفه به کار خود ادامه خواهد داد. بنابراین انتظار می‌رود مطالبات آمریکایی‌ها هم در مذاکرات منطقی باشد
پس توپ کامل در زمین آمریکایی‌ها است
به هرحال، ایران چه در ادوار گذشته و چه در عصر وفاق با جدیت در مذاکره نشان داد که به معنای واقعی اهل صلح و گفت و گو است، حرفی برای گفتن دارد و همواره بر آمادگی‌اش برای همکاری با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکید کرده است، حتی به تازگی اعلام شد که حاضر هستیم سازوکارها و تدابیر مختلف را با نظارت و همکاری آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اتخاذ کنیم برای آنکه نشان دهیم برنامه هسته‌ای ایران به هیچ عنوان به سمت تسلیحاتی شدن نخواهد رفت. اما در عین حال هیچگاه از حقوق مسلم خود در زمینه هسته‌ای عبور نمی‌کنیم.
همان طور که مسئولان کشوری از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه تاکید کرده‌اند ما در ریل مذاکرات حرکت میکنیم، به دلیل آنکه درباره مسئله هسته ای هیچ چیزی برای نگرانی یا پنهان کردن نداریم. برنامه هسته‌ای ایران، صلح آمیز است و این موضوع بارها در گزارش های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی اثبات شده و این رویکرد ایران نشانگر جدیت برای حل و فصل موضوع از مسیر دیپلماسی است. فلذا استمرار تحریم‌ها هیچ تاثیری بر عزم و اراده ملت ایران برای پیگیری حقوقشان نخواهد داشت. فقط این واقعیت را دوباره آشکار می‌کند که سرمداران ایالات متحده آمریکایی، نگاه خصومت آمیزی به ملتِ ما دارند پس نباید ادعاهای آنها پیرامون گفت‌وگو و دیپلماسی را باور کرد.
نکته دیگر آنکه غنی سازی به عنوان بخشی از چرخه طبیعی صنعت هسته‌ای ایران، به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست و نباید توقع داشت، آن را متوقف یا تعلیق کنیم؛ غنی سازی یک فناوری محسوب می‌شود که اطمینان می‌دهد صنعت هسته‌ای ما بدون وقفه به کار خود ادامه خواهد داد. بنابراین انتظار می‌رود مطالبات و خواست‌های آمریکایی‌ها هم در مذاکرات منطقی باشد و با واقعیت مواجه شوند، تا به یک قدمی توافق دست یابیم.
بنا به اعلام وزیر امور خارجه ایران «در صورت وجود اراده واقعی در طرف مقابل و احترام به حقوق مشروع ایران وفق معاهده منع اشاعه، آمادگی داریم تعاملی برد-برد را در ازای خاتمه تحریم‌ها شکل دهیم.» پس توپ کامل در زمین آمریکایی‌ها است، براین اساس اگر نیت هیأت آمریکایی توقف صنعت هسته‌ای و غنی سازی باشد، مسیر کاملا تغییر خواهد کرد. باید منتظر ماند و دید مُهره‌ها در مذاکرات چگونه حرکت می‌کنند و به کجا خواهند رسید.
کل دستاوردهای سودآور ترامپ با جرقه جنگ از بین می‌رود
موضع تند استیو ویتکاف درباره غنی سازی اورانیوم ایران از یک سو و واکنش عباس عراقچی به این اظهارات از سوی دیگر، نشان می دهد، مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، با چالش‌های جدی روبه رو است. طرف آمریکایی خواهان توقف کامل برنامه هسته ای شده اما طرف ایرانی معتقد است غنی سازی حق غیرقابل مذاکره ایران است.
حشمت الله فلاحت پیشه تحلیلگر ارشد سیاست خارجی و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم گفت: «چند عامل در موضع گیری های اخیر آمریکایی ها در خصوص مذاکرات نقش دارد. عامل اول این است که تا هفته گذشته، آمریکایی ها سعی کردند سفر ترامپ به منطقه در یک فضای آرام رخ دهد و این مواضع را مطرح نمی کردند. بنابراین دیدیم که دقیقا بعد از سفر ترامپ بود که مواضعی تند از سوی ترامپ و ویتکاف درباره ایران مطرح شد. آمریکایی ها در درجه اول به دنبال توافق موقت با ایران خواهند بود. درواقع آمریکایی ها به دنبال نوعی از توافقند که بر اساس آن، ایران برنامه های خود را به حالت تعلیق در آورده و تغییر معناداری نیز در تحریم ها شکل نگیرد. اما اصل توافق به عنوان یک گزارش کار شش ماهه اول دولت ترامپ اعلام شود. این بخشی از برنامه گام به گام ترامپ است و او ترجیح می دهد بعد از اعلام این موضوع، به سراغ اجرای سایر برنامه های خود در منطقه و در سطح بین الملل بپردازد.»
وی افزود: «اگر چنین توافقی شکل بگیرد، دوباره مدتی بعد، آمریکایی ها مواردی جدید را مطرح می کنند تا ایران را پای مذاکراتی تازه بکشانند و فقط ایران باشد که عقب نشینی می کند و در مقابل عقب نشینی معناداری در سیاست های ایالات متحده شکل نگیرد. این درواقع مهمترین هدفی است که آمریکایی ها دنبال می کنند و من معتقدم برخی از مسئولان ایرانی در دیپلماسی عمومی اشتباهاتی جدی داشته اند. از جمله این اشتباهات می توانم به مسئولی اشاره کنم که در شرایطی که هنوز طرح مشخصی از طرف آمریکایی ها اعلام نشده، یک طرفه اعلام کرده اند که ایران سوخت غنی شده خود را تحویل می دهد و به گونه ای سخن گفته شد که یاداور لیبی بود و آمریکایی ها نیز باور نمی کردند در ایران، مسئولی به گونه ای صحبت کند که شبیه به الگوی لیبی باشد.»
وزارت خارجه در تکاپوی رهایی از بن بست دیپلماسی اقتدارگرایانه ترامپ است
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت:«معتقدم ترسِ قبل از دعوای برخی مسئولان ایران باعث شد آمریکایی ها مواضعی تندتر و جدی تر اتخاذ کنند. آن چه که وزارت خارجه ایران، در نهایت دنبال می کند این است که برنامه هسته ای ایران، شامل دستاوردهایی باشد که همه کشورهای عضو NPT  دارند. ایران با این شرایط می تواند فعالیت های هسته ای خود را با نظارت های مورد نظر آژانس ادامه دهد و این درواقع مشابه همان چیزی است که همه کشورهای دنیا و حتی کشورهای فاقد بمب هسته ای نیز دارند. هرچه شرایط امنیتی شود، بهانه به دست آمریکایی ها و دوستان اسرائیلی آن ها خواهد داد که ایران را از حق مبتنی بر NPT خود دور کنند. بنابراین تکاپوی وزارت خارجه برای مذاکره با کشورهای اروپایی، کشورهای شرقی و کشورهای غربی نیز در همین راستا انجام می شود. این تکاپو بیشتر حاصل تلاش وزارت خارجه ایران برای رهایی از بن بست دیپلماسی اقتدارگرایانه ترامپ است. بسیاری از مسئولانی که تنگناهای امروز سیاست خارجی و به ویژه تنگناهای هسته ای حاصل اشتباهات گذشته آنان است، افرادی را شامل می شوند که از آن سوی بام افتاده اند.»
وی افزود: «وقتی آمریکایی ها ببینند برخی از افراطیون ایرانی مانع هر توافقی شده اند و 2 فرصت ایران را برای هر نوع توافقی از بین برده اند، اکنون نیز از سوی دیگر بام افتاده اند، طبیعتا دستور کارهای سنگین تری را برای تیم وزارت خارجه ایران مشخص می کنند. مشخص است که «جنگ» در حال تبدیل شدن به خط قرمز، هم برای ایران و هم برای آمریکا است. به ویژه پس از قراردادهایی که ترامپ در منطقه بست، که بیش از 4 تریلیون دلار قرارداد را شامل می شد، فقط یک جرقه جنگی باعث می شود که کل دستاوردهای ترامپ در قالب سودآورترین اثر یک سیساتمدار از بین برود. همین موضوع باعث می شود که جنگ به خط قرمزی برای طرفین تبدیل شود. اگر مسئولان وزارت خارجه بتوانند از این موضوع استفاده کنند، خواهند توانست از بن بست دیپلماسی اقتدار طلب ترامپ خارج شوند.»
ضرورت به رسمیت شناسی غنی‌سازی در ایران
در نشست «مذاکرات هسته‌ای ایران: ساختن آینده‌ای پایدار» در روز دوم مجمع گفت‌وگوی تهران، اعضای پنل ضمن استقبال از مذاکرات جاری میان ایران و ایالات متحده، ایده‌های خود را در خصوص این روند دیپلماتیک ارائه کردند.
این نشست به مدیریت بهزاد صابری انصاری و با سخنرانی «آنتون خلوپکوف» مدیر مرکز مطالعات انرژی و امنیت (CENESS) روسیه، «رابین لین رافل» سفیر سابق پاگواش، «غلامعلی خوشرو» سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد و «پل دزیاتکویچ» مدیر میانجیگری و حمایت از صلح، مرکز سیاست امنیتی ژنو برگزار شد. بهزاد صابری انصاری در ابتدای این نشست با معرفی سخنرانان گفت: موضوع این نشست مذاکرات هسته‌ای ایران است و از همه اعضای پنل می‌خواهم ایده‌های نوین در خصوص حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران را ارائه دهند.
کلید حل پرونده هسته‌ای ایران در تهران و واشنگتن است
آنتون خلوپکوف در ادامه این نشست گفت: می‌خواهم در مورد تحولات مثبتی که میان ایران و آمریکا آغاز شده و چهار دور مذاکرات برگزار شده صحبت کنم که این یکی از تحولات مهم است. گفت‌وگو لازمه توافق است. کلید حل پرونده هسته‌ای ایران در تهران و واشنگتن است، بنابراین هر دو کشور باید به مشارکت فعال در مذاکرات توجه داشته باشند. همچنین من امیدوارم کشورهایی که می‌خواهند بخشی از مشکل باشند، نقش خود را تغییر دهند و بخشی از راه حل باشند. من اینجا فکر می‌کنم بحث پایداری که در موضوع جلسه مطرح شده یک بحث حیاتی است، در سال‌های اخیر مثال‌های زیادی وجود داشته که در میانه مذاکرات، برخی طرف‌ها کنار کشیدند، مانند ایالات متحده که به طور کلی از برجام خارج شد.
وی ادامه داد: فقط بحث گروه ۱+۵ مطرح نیست و اینکه شما برای یافتن راه حل بلند مدت باید به کشورهای منطقه هم برای نقش‌آفرینی فرصت دهید. برای ما فقط بحث هسته‌ای مطرح نیست، بلکه بحث عدم اشاعه هم وجود دارد و همه کشورها باید احساس مسئولیت کنند. اگر ما با تشدید مشکلات روبرو شویم، مذاکرات به شکست کشیده خواهد شد. نتیجه گفت‌وگوهای ایران و آمریکا باید فناوری هسته‌ای ایران را به رسمیت بشناسد. هر توافقی که به دست بیاید، قطعا باید از کمک دیگر کشورهای مهم استفاده شود، اقدام متقابل در قالب برجام نباید مورد فراموشی قرار بگیرد. نباید فراموش کنیم که این آمریکا بود که از برجام خارج شد و باید عنصری وجود داشته باشد که ترامپ بتواند ثابت کند گزینه بهتری از برجام در دست دارد که از توافق سال ۲۰۱۵ خارج شد.
 رئیس جمهور آمریکا به دنبال توافق است
رابین لین رافل، در بخشی از این نشست گفت: با توجه به اینکه جزئیات رسمی این مذاکرات جاری هنوز مشخص نیست، مایلم با این احتیاط تأکید کنم که بسیار خوشحال هستم که بار دیگر به تهران بازگشته‌ام. همان‌طور که مجریان اشاره کردند، سال‌ها پیش در کالج زنان در تهران تدریس می‌کردم و خاطرات بسیار خوبی از آن دوران دارم. بار دیگر با خوشحالی دریافتم که اگرچه تهران تغییرات زیادی کرده، اما گرما، مهمان‌نوازی و فرهنگ غنی مردم ایران همچنان پابرجاست و این برایم بسیار رضایت‌بخش است.
وی ادامه داد: می‌خواهم از سؤالات خاص مطرح‌شده برای این جلسه کمی فاصله بگیرم و چند مشاهده درباره زمینه سیاسی آمریکا که این مذاکرات بسیار مهم در آن جریان دارد، بیان کنم. دیروز زیاد درباره تغییرات در روابط قدرت جهانی و افول نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین که پس از جنگ جهانی دوم تحت رهبری آمریکا برقرار شده بود، شنیدیم. تا همین اواخر، پاسخ آمریکا این بود که فضایل این نظم را تبلیغ کند و رهبری آمریکا را تقویت نماید. رؤسای جمهور بوش، اوباما و بایدن هر یک به‌نوبه خود در این مسیر اما با نتایج متفاوتی تلاش کردند. رئیس‌جمهور ترامپ رویکردی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده است. او به‌جای تلاش برای احیای نظام قدیمی، جهان را از منظر یک تاجر می‌بیند و بر منافع ملی آمریکا تمرکز دارد. روابط برای او معامله‌محور هستند؛ او به دنبال توافق است و بسیار مطمئن است که تحت رهبری‌اش، آمریکا همیشه می‌تواند در صدر باشد. او هر تصمیم سیاست خارجی را بر اساس این معیار قضاوت می‌کند که آیا آمریکا را امن‌تر و مرفه‌تر می‌کند یا خیر. ارزش‌هایی مانند حقوق بشر، اگرچه برای بسیاری از ما همچنان مهم هستند، در دولت کنونی کمتر برجسته‌اند. رئیس‌جمهور ترامپ معتقد است که در طول جنگ سرد، آمریکا بیش از حد سخاوتمند بود و در نتیجه، سایر کشورها عادت کردند از ما سوءاستفاده کنند. او مصمم است این روند را تغییر دهد.
این دیپلمات پیشین آمریکایی گفت: ترامپ جهانی را با جنگ‌های کمتر و زمان بیشتر برای تجارت می‌خواهد. او در کارزار انتخاباتی خود وعده پایان دادن به جنگ اوکراین را داد و اخیراً با میانجی‌گری بین هند و پاکستان به برقراری آتش‌بس کمک کرد که این امر مهم بود، زیرا این دو کشور قدرت‌های هسته‌ای هستند. در خاورمیانه، او می‌خواهد توافق‌های ابراهیم را گسترش دهد. او می‌داند که روابط بهتر بین ایران و کشورهای حوزه خلیج‌فارس که اخیراً از آن‌ها بازدید کرده و همچنین بین ایران و فلسطینیان برای داشتن قلمرو مستقل و دولتی متحد که به صلح با اسرائیل متعهد باشد، ضروری است.
وی افزود: برخلاف نگرانی‌های محافل سیاست خارجی آمریکا – که من آن‌ها را «محافل واشنگتن» می‌نامم – و متحدان سنتی، رئیس‌جمهو ترامپ از مذاکره مستقیم با دشمنان هراسی ندارد. برخی معتقدند تأکید بر «اولویت آمریکا» برای کشوری بزرگ با منابع طبیعی فراوان و امنیت جغرافیایی، شایسته نیست. آن‌ها معتقدند افول قدرت برتر آمریکا، راه را برای رقبایی مانند چین باز می‌کند. اما بسیاری از آمریکایی‌ها از سخت‌گیری ترامپ و تمرکز او بر منافع ملی استقبال می‌کنند. پیش از ظهور ترامپ، همه پیشینیان او در مهار این روند ناکام مانده بودند. چالش پیش روی رئیس‌جمهور ترامپ این است که آیا می‌تواند برخی از اظهارات سیاستی سخت‌گیرانه و غیرقابل‌انعطاف خود – چه درباره ایران و مذاکرات یا مسائل دیگر – را تعدیل کند و به درک ظریف‌تری از واقعیت‌های جهانی برسد. نشانه‌هایی وجود دارد که او می‌تواند این کار را انجام دهد؛ او پیش‌تر موضع خود درباره تعرفه‌ها، تبدیل کانادا به ایالت پنجاه‌ویکم، و حمله به گرینلند را تعدیل کرده است. بنابراین، امیدی در این زمینه وجود دارد.
لین رافل در پایان گفت: اکنون لحظه‌ای تازه برای فرصت در مذاکرات ایران و آمریکا فراهم شده است. هر دو طرف خواهان توافق هستند؛ تنها باید در بهره‌گیری از فرصت مصالحه جسور و در تطبیق با نیازهای طرف مقابل چابک باشند.
اگر قرار نیست غنی‌سازی صورت بگیرد، مذاکره چه فایده‌ای دارد؟
غلامعلی خوشرو در ادامه گفت: من مطمئن نیستم که چگونه رئیس‌جمهور ترامپ هر شب در واشنگتن بارها گفته است که موضوع بسیار ساده است و من فقط می‌خواهم این مسئله در داخل کشور حل شود، همین اما روز دیگر، او می‌گوید حتی یک درصد غنی‌سازی هم مجاز نیست. آیا این اظهارات متناقض نیستند؟ مشخص نیست که آیا آنها در حال مذاکره هستند یا اصلاً نمی‌دانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. درباره غنی‌سازی و توافقی که به‌اتفاق آرا در آمریکا تصویب شد، برای اولین بار رئیس‌جمهور ترامپ کشورهایی را که بر اساس قطعنامه شورای امنیت عمل می‌کردند، نه به دلیل نقض قطعنامه، بلکه به دلیل اجتناب از آن، تنبیه کرد. چنین اتفاقاتی رخ داده است.
وی افزود: اکنون، پس از شش سال فشار حداکثری، وضعیت به حالت عادی بازنگشته است. ترامپ میگوید من مرد صلح هستم، یا پیشنهاد من را بپذیرید یا آماده عواقب باشید. این نوع استدلال بی‌معنی است. اگر قرار است مذاکره‌ای باشد، باید درباره سطح و میزان غنی‌سازی و همچنین اقدامات اعتمادساز صحبت شود. اگر هیچ غنی‌سازی انجام نشود، مذاکره چه فایده‌ای دارد؟ اگر هدف آمریکا برچیدن کامل توانایی‌های ما باشد، این برخلاف قطعنامه‌ها و علیه کشورهایی است که با ایران همکاری می‌کنند. تحریم‌های ثانویه هم باید متوقف شود تا نظارت‌ها به‌صورت شفاف انجام شود و صلح حفظ گردد.
وی ادامه داد: اگر مسئله صرفاً برچیدن تأسیسات ایران باشد، فکر می‌کنم ایران هرگز این را نپذیرد. در عین حال، آنها از همکاری با جامعه بین‌المللی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حداکثر شفافیت و نظارت صحبت می‌کنند تا تضمین شود که ایران هرگز به سمت اهداف غیرصلح‌آمیز حرکت نمی‌کند. اگر این‌طور باشد، مذاکره ممکن است، اما اگر آمریکا مدام موضع خود را تغییر دهد، این به نتیجه نمی‌رسد. من با احتیاط خوش‌بین هستم که ایده‌هایی روی میز وجود دارد تا تعادلی بین غنی‌سازی، اعتماد و اطمینان ایجاد شود و این می‌تواند مؤثر باشد.
علاقه ترامپ به گفت‌وگو و آمادگی ایران برای مشارکت، اتفاقی مثبت است
پل دزیاتکویچ، در پایان این نشست در سخنانی گفت: میان ایران و آمریکا چه گفت‌وگوی رسمی و چه غیررسمی در جریان باشد و چه به توافقی منجر شود یا تنها به بهبود درک متقابل کمک کند، تلاشی ارزشمند است. در واقع، فقدان گفت‌وگو است که احتمال سوءتفاهم‌ها را افزایش می‌دهد، تنش‌ها را تشدید می‌کند، برداشت‌های نادرست و محاسبات اشتباه را به دنبال دارد و گاهی حتی به رویارویی می‌انجامد. بنابراین، رویدادهایی مانند این، که در آن می‌توانیم در پنل‌ها و همچنین در حاشیه و راهروها گرد هم آییم، نقش مهمی دارند. ممکن است در برخی مسائل اختلاف‌نظر داشته باشیم، اما دست‌کم می‌توانیم یکدیگر را کمی بهتر درک کنیم.
وی ادامه داد: این مقدمه صرفاً برای تأکید بر این نکته است که علاقه رئیس‌جمهور ترامپ به گفت‌وگو و آمادگی ایران برای مشارکت در آن، اتفاقی مثبت است. هیچ‌کدام از ما دقیقاً نمی‌دانیم که رئیس‌جمهور ترامپ چه نوع توافقی را مدنظر دارد، اما نسبت به چند ماه پیش در موقعیت بهتری قرار داریم. چند ماه قبل، اصلاً مشخص نبود که در صورت آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری، وی تمایلی به پیگیری توافق داشته باشد. همه ما به یاد داریم که او با چه شدت و حدتی به رئیس‌جمهور اوباما به دلیل توافق هسته‌ای (برجام) حمله کرد و با چه تحقیر و بی‌اعتنایی آن را کنار گذاشت. حالا اما او ارزش دنبال کردن مسیری مشابه رئیس‌جمهور اوباما را دریافته است، حتی اگر این تصمیم برخلاف غرایز بسیاری از حامیانش باشد. اما شگفتی را کنار بگذاریم و بر فرصت تمرکز کنیم؛ فرصتی برای یافتن توافقی که برای هر دو طرف کارآمد باشد و بتواند پایه‌ای برای بازسازی اعتماد ایجاد کند.
این عضو مرکز سیاست امنیتی ژنو گفت: نکته اصلی من این است که البته باید به ریسک‌ها و پر کردن شکاف اعتماد فکر کنیم، اما باید به همان اندازه به فرصت‌ها نیز توجه داشته باشیم، نه فقط ریسک‌ها. اساساً می‌دانیم که هر توافقی بر دو ستون اصلی کاهش یا حذف تحریم‌ها در ازای سطح توافق‌شده‌ای از محدودیت‌ها و کنترل‌ها بر برنامه هسته‌ای استوار خواهد بود. این عناصر تحت تأثیر ترس‌ها و برداشت‌های تهدیدآمیز تعریف می‌شوند. بدیهی است که این موضوع به خودی خود پیچیده است و در هر دو ستون، مذاکرات زیادی لازم است. در واقع، در دور اول، تدوین فرمولی که پذیرفته شود، نیازمند سندی ۳۰۰ صفحه‌ای بود. بنابراین، این موضوع از نظر فنی پیچیده است، اما به حداقل دو دلیل، که بیش از آنچه تاکنون دیده‌ایم، بر فرصت‌ها تمرکز کنیم، به‌ویژه فرصت‌های اقتصادی ارزش دارد.
جنبه اقتصادی اغلب در فرآیندهای صلح نادیده گرفته می‌شود
وی افزود: دلیل اول اینکه در مذاکرات پیچیده‌ای که در حوزه سیاسی و امنیتی به بن‌بست می‌رسند، تمرکز بیشتر بر مشوق‌ها و نتایج برد-برد، با نگاهی به افق‌های دورتر، می‌تواند موانع را برطرف کند. دلیل دوم نیز این است که به نظرم در هر دو طرف و به‌ویژه در طرف آمریکایی، نیاز به ایجاد ظاهری مثبت، حتی نمایش‌های عمومی، وجود دارد. رئیس‌جمهور ترامپ بعید است توافقی را بپذیرد که بتوان آن را ضعیف‌تر از توافق اوباما نشان داد، به‌ویژه چون او خود از آن توافق خارج شد. پس چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟ فکر می‌کنم با نگاه به رویکرد رئیس‌جمهور ترامپ در دیگر پرونده‌هایی که به آن‌ها علاقه‌مند است، می‌توان چیزی آموخت. به اوکراین و توافق مواد معدنی با جمهوری دموکراتیک کنگو فکر کنید. آمریکا اخیراً خود را در گفت‌وگوهای بین کنگو و رواندا، که باز هم موضوع مواد معدنی بود، درگیر کرد. او به نتایج اقتصادی خوب برای آمریکا اهمیت می‌دهد. این جنبه اقتصادی اغلب در فرآیندهای صلح نادیده گرفته می‌شود. بنابراین، کاوش در امکانات، تحلیل چشم‌اندازها و سنجش منافع احتمالی در قالب اقتصادی، مهم است. من نمی‌گویم که باید از اقتصاد شروع کرد، اما دست‌کم باید به آن فکر کرد. این کاری است که اغلب می‌توان در سطح گفت‌وگوهای غیررسمی (Track II) انجام داد.
وی تاکید کرد: پتانسیل اقتصادی این موضوع بسیار عظیم است. البته این پتانسیل به بازسازی اعتماد کافی در آن دو ستون اصلی که اشاره کردم وابسته است، یعنی تعادل در اعتماد و برداشت‌ها. اما پتانسیل اقتصادی بسیار بزرگ است و اثرات جانبی آن نیز همین‌طور. این مسیر ممکن است غیرمتعارف، غیرقابل‌پیش‌بینی و حتی پرچالش باشد و موانعی در راه خواهد بود، اما فرصتی وجود دارد که چند ماه پیش انتظارش را نداشتیم. وجود یک فرآیند واقعی به‌خودی‌خود می‌تواند به کاهش تنش‌ها کمک کند، تنش‌هایی که در منطقه در خطر اوج‌گیری بودند. در طرف آمریکایی، ما با فردی روبه‌رو هستیم که بیش از بسیاری دیگر قادر است پروتکل‌های معمول، کتابچه سنتی دیپلماسی، تاریخ و ایدئولوژی را در پیگیری یک نتیجه کنار بگذارد. او یک ریسک‌پذیر است که، همان‌طور که قبلاً شنیدیم، بیش از دیگران آماده است که سنت‌ها را بشکند و مستقیماً با دشمنان مذاکره کند. نمونه کره شمالی در دوره قبلی او مثالی از این رویکرد است. این البته ریسک‌های بزرگی به همراه دارد، اما فرصت‌های منحصربه‌فردی نیز ایجاد می‌کند.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه