گزارش
کیمیا نریمانی- به پیشنهاد یونسكو و تصویب مجمع عمومی سازمان ملل در نوامبر 1991 میلادی روز سوم ماه مه هر سال به عنوان روز جهانی مطبوعات شناخته شده است. امروزه ، مطبوعات در زمینه ی مسائل تحلیلی ، سرعت در اطلاع رسانی ، حركت و پیش بینی برخی از وقایع و رویدادها و ارائه آگاهی های لازم به جامعه،برای بالابردن حساسیت مردم نسبت به واقعیات اجتماعی،نقش بسزایی دارند. آزادی رسانه ها، یک ارزش جهانی / جهان شمول است. ارزش های جهان شمول، محدود و مشخص هستند. موضوعاتی چون حقوق انسان، شفافیت، صلح، آزادی، حفظ کرامت انسان، آزادی، حفظ محیط زیست و تنوع زیستی، حفظ جان انسان ها، حق تعیین سرنوشت، حفظ میراث فرهنگی و تنوع فرهنگی از جمله ارزش های جهان شمول هستند. یعنی در سراسر جهان می توان از آنها دفاع کرد و فضیلت هستند. در هیچ جای جهان نمی توان فرد یا دولتی را یافت که با این موارد مخالف علنی و صریح باشند. مثلا فرد یا دولتی به مخالفت با آزادی رسانه ها افتخار کند. آزادی رسانه ها یک چیز خوب است و مخالفت با آن یک چیز بد. در هیچ جای جهان کسی نمی تواند به صراحت با آزادی رسانه ها مخالفت کند زیرا یک ضدارزش است مانند دزدی، خشونت و سرقت، ننگ و رسوایی به بار می آورد. اشاره به این نکته مهم است که صحبت کردن از آزادی رسانه ها ولو به صورت نمایشی هم "مسوولیت آور" است. در قانون اساسي جمهوري اسلامي و در اصل 24 آزادي مطبوعات تضمين شده است، گرچه تفاسير مختلف از آن، مسائلي را در پي داشته است. اما در کل، اصل، آزادي مطبوعات است، اين اصل، حق شهروندان را در دسترسي آزاد به اطلاعات ضمانت مي کند و يکي از ارکان دولت قانونمند به حساب مي آيد. امروزه مطبوعات و رسانه ها، رکن چهارم دموکراس به حساب مي آيند و نقش مهمي را در آگاه سازي جامعه و پاسخگو کردن مسولان بر دوش دارند و با اين دو اقدام موثر، جايگاه ويژه اي را در مشارکت سياسي مردم به عهده مي گيرند. جملگي اين اقدامات و تأثيرات، مطبوعات، آن را در جايگاه سترگي قرار مي دهد که شايسته تکريم و صيانت مي سازد و مويد اين نکته است که هرگونه تحديد و تهديد اين نقش آفريني مي تواند ميزان مشارکت سياسي را کاهش دهد؛ از طرف ديگر، آنچه که نمي توان از کنار آن به سادگي گذشت اين واقعيت است که توسعه آزادي مطبوعات مي تواند در تحقق مبارزه با فساد سياسي، حاکميت قانون، توسعه دموکراسي، رساتر کردن صداي مردم و نظارت بر عملکرد مسولان و پاسخگو ساختن آنان، نقش اساسي داشته باشد، نکته ديگر در توسعه ازادي مطبوعات، امکان استقلال اقتصادي ان هاست که تنها در يک بستر اقتصاد پويا به دست مي آيد و اين زماني است که هم مردم امکان خريد آن ها را داشته باشند و هم فعالان اقتصادي امکان مالي لازم را براي استفاده از بستر مطبوعات به لحاظ شرايط اقتصادي داشته باشند. امروز گرچه دستاوردهايي را در اين زمينه داشته ايم، اما به تلاشهاي بيشتري نياز داريم، تا مطبوعات به واقع زبان گوياي مردم و زنگ بيداري مسئولان باشند. رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی آزادی مطبوعات را این چنین ترسیم کرده اند:«وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور رؤسای جمهوری ما بعد، و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاه های خبری مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند، و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است، و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آن ها واجب است و از آزادی های مخرب باید جلوگیری شود و از آن چه در نظر شرع حرام و آن چه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می باشند.» همه مطبوعات آزادند، مگر این که مقالات آن ها مضر به حال کشور باشد. مطبوعات بایدهمیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم کشور باشند و آزادی ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود. معنی آزادی این نیست که هر کس بر خلالف قوانین، بر خلاف قانون اساسی یک ملت بر خلاف قوانین ملت، هر چه دلخواهش است بگوید. آزادی در حدود قوانین یک ملت است. مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران، قوانین اسلام است... . مطبوعات در کلام مقام معظم رهبری مهم ترین وظیفه مطبوعات در نظام اسلامی، نقش فرهنگی آنان در معرفی و دفاع از ارزش ها و آرمان های مورد قبول این امت انقلابی و بالا بردن سطح آگاهی و معرفت آنان است. سرمایه اصلی هر رسانه، اعتماد عمومی است که از طریق اعتنا به ارزش ها و اعتقادات اکثریت جامعه، یعنی اقشار متدین و وفادار به انقلاب، و حفظ کرامت و شرافت نظام و صداقت در بیان به دست می آید. ما معتقدیم آقایانی که نظام را قبول دارند، وظایفی هم به عهده دارند. این وظایف، با سلیقه و عقیده خاص آنها هم هیج منافاتی ندارد. توقع این است که به آن وظایف عمل کنند: - پرهیز از ایجاد تشنج مطبوعاتی یکی از آن وظایف این است که فضای کشور را فضای تشنج مطبوعاتی قرار ندهند. یعنی پیوسته این به آن و آن به این بد نگوید. روزنامهها با هم دعوا دارند. خوب؛ به هم چه کار دارید؟! کار خودتان را بکنید. یک نفر خط یک است. یکی خط دو است. یکی خط سه است. خوب؛ هر کس خط خودش را برود، کار خودش را بکند. هر کسی مبنایی دارد، مشایی دارد، سلیقهای دارد. - در انتقاد، بحثی نیست اما فروغ امید را نمیرانیم نمیگوییم به فلان وزیر یا فلان مسئول یا فلان بنیاد یا فلان نهاد انقلابی، اعتراض نکنید. اگر اعتراض و انتقاد در حد معقولی باشد، چه مانعی دارد؟! به قول آقایان دولتیها «سازنده» هم هست. بر سر انتقاد، بحثی نداریم. بحث بر سر نظام است. از آنجا که پایه هر نظام و هر زندگی فردی بر امید است. پس امید را در دلهای مردم متزلزل نکنید. این، یکی از سفارشهای ماست. این که افق مهآلود و تیرهای ندارد! این ملت، ملتی است که به همه مشکلات بزرگ در طول قرنها دست و پنجه نرم کرده و بر همه آنها، ولو بعد از گذشت مدتها فائق آمده است. پس افق تیرهای در کشور نداریم. منظور این است که اگر در هر زمینهای، وضع نابسامانی به وجود میآید، نباید مجوز شود که ما فروغ امید را در دلها بمیرانیم. این، جایز نیست. - افزایش عمق و کیفیت از جمله مواردی که اینجا یادداشت کردهام، یکی هم نشر فرهنگ عمومی و دانش اجتماعی است که باید به آن عمق و کیفیت دهید. اصلاً مهمترین کار شما که در مطبوعات کار میکنید، این است که به کارها کیفیت دهید؛ هم به کارهای سیاسی، هم به کارهای فرهنگی و هم به کارهای ادبی، انسان گاهی اوقات در مطبوعات، صفحه شعر را مینگرد؛ اصلاً رغبت نمیکند بخواند. سرمقاله را نگاه میکند؛ اصلاً هیچ جاذبهای ندارد. پس زیبایی در سخن چه شد؟ لطافت زبان فارسی چه شد؟! هنر نویسندگی چه شد؟! ذوق چه شد؟! مگر نه که این همه برای کیفیت بخشیدن به مطبوعات است؟! از واژههای سنجیده، تعبیرات زیبا و ترکیبات نو استفاده کنید. از هنر، از کاریکاتور و از عکس استفاده کنید. تحلیلهای خوب چاپ کنید. تعریف مطبوعات مطالب و نوشته هایی كه چاپ و انتشار می یابد و برای مطالعه در دسترس عموم مردم قرار می گیرد ، اعم از كتاب ، مجله ، ماهنامه ، فصلنامه ، روزنامه و ..... را مطبوعات می نامند. اما در عرف عام ، مطبوعات بیشتر به روزنامه ها و مجله هایی اطلاق می شود كه اخبار روز و جدید در آن به چاپ رسیده باشد. پیشینه مطبوعات از سنگ نبشته ها و جنگ نامه های سلاطین هخامنشی ، ساسانی و سلسله های پادشاهان قدیم كه پیروزیها و وقایع مهم را بر آنها حك می كردند كه بگذریم ، در آغاز سده یپنجم هجری و به روزگار سلطان محمود غزنوی در غزنین،روزنامه ای به نام روزنامه « ایام » و یا برخی از جراید به همین نام در عراق و شام و به روزگار نظامی گنجوی و پیش از او در شهر گنجه و جاهای دیگر جریدهیادبی وجود داشته است. همچنین در زمان سزار ، روزنامه ای به نام « اكتادیورنای » به طور خطی دست نوشته و در فرانسه اخبار ادبی « نوول لیترر» شامل افسانه ها و قطعه های نظم و نثر و قصائد ستایشگران هیات حاكمه روز در دسترس عموم نهاده می شد. این روزنامه ها در واقع كارنامه ی شهریار عصر را در برداشت تا مردم آنها را بخوانند و كارهای انجام یافته را بدانند. تركان عثمانی كلمهی« وقایع » را كه جمع « واقعه » به معنی رویداد می باشد به جای روزنامه به كار بردند ، چنانچه قدیمی ترین روزنامه ای كه در سال 1803 در استامبول تأسیس شد ، « تقویم وقایع » نام داشت . در هندوستان « كاغذ اخبار » مانند : « مرآت الاخبار ، شمس الاخبار ، سید الاخبار » و نظایر آنها را به كار بردند . عربها آن را ورقه خبریه ، اوراق حوادث و رساله خبریه نامیدند . درمصر و لبنان كلمه ی جریده ، مجله و صحیفه را مانند «الصحافه » به كار گرفتند. در ایران ، در آغاز،كلمه ی« اخبار » و « كاغذ اخبار » به كار رفت و اولین تصویر در نشریه ی میرزا صالح كه نخستین نمونه محسوب می شد به تقلید از هندیان به كار رفت ، اما در موقع تاسیس روزنامه رسمی دولتی ، در زمان وزارت امیركبیر كلمهی« وقایع » را مانند نام «دارالفنون » از عثمانی ها گرفتند و با اضافه كردن كلمه ی اتفاقیه آن را« وقایع اتفاقیه » نامیدند . به تدریج كلمه ی روزنامه كه در معانی مشابه دیگری معمول بود در برابر ژورنال فرانسه متداول شد و دارای مفهوم تازه ای گردید. تاریخچه روزنامه نگاری در ایران روزنامه نگاری در ایران به صورت امروزی از زمان ناصرالدین شاه آغاز ، و روزنامه هفتگی وقایع اتفاقیه كه در سال سوم سلطنت وی یعنی به سال 1190 هـ . ق زیر نظر میرزا تقی خان امیر نظام منتشر شد نخستین روزنامه ایران بود . در سال 1277 هـ . ق،روزنامه ی دولت علیه ایران كه نشریه ای مصور بود زیر نظر صنیع الدین انتشار یافت . بعدها این روزنامه به نام « روزنامه دولتی » خوانده شد. انتشار این روزنامه تا سال 1324 هـ . ق تحت عنوان « ایران » ادامه داشت و بعد از مدتی وقفه ، دگر بار به سال 1329 هـ .ق به نام « روزنامه رسمی دولت » انتشار یافت. در سال 1283 هـ . ق روزنامه دیگری به نام « روزنامه ملتی » در تهران پخش شد و مقصود این بود كه روزنامه ی مزبور از روزنامه ی دولتی كاملاً متمایز باشد. نخستین شماره آن در یازدهم محرم 1283 و آخرین شماره آن در بیستم جمادی الاخر 1287 ، انتشار یافته است.در زمان مظفرالدین شاه ، روزنامه « معارف » كه وابسته به انجمن معارف بود انتشار یافت و ریاست عالیه این انجمن را شاه به عهده داشت . بعد از استقرار مشروطیت،چهار روزنامه ی مجلس ، ندای وطن ، حبل المتین و صبح صادق منتشر شد. ضرورت آزادی بیان حسن خسروی، محقق در مقالهای ضرورت آزادی بیان را چنین شرح داده است:حق بر آزادی مطبوعات به معنای عام، داشتن حق در زمینه جستوجو، جمعآوری، کسب آزادانه اخبار و اطلاعات و عقاید عمومی، انتقال و مخابره آزادانه آنها، انتشار آزادانه روزنامهها، دریافت و مطالعه آزادانه مطبوعات و همچنین دریافت آزادانه برنامههای یادشده را دربرمیگیرد. به این ترتیب، حق بر انتشار مجلههای گوناگون از سوی افراد، موسسات و انعکاس آزاد افکار و عقاید عمومی در مطبوعات از شرایط اساسی حق بر آزادی مطبوعات در معنای عام به شمار میآید. امروزه در نظام بینالمللی حقوق بشر صرف توجه به انواع آزادیها، دیگر پاسخگوی نیازهای اجتماعی افراد بشری نیست و ایجاد شرایط و امکانات لازم برای بهرهمندی از آزادیها بهعنوان حقوق مسلم بشری نیز ضرورت پیدا کرده است. حق بر آزادی مطبوعات نیز از این قاعده مستثنی نیست و به همین سبب است که در اعلامیهها، پیماننامههای حقوقی بینالمللی و حتی قوانین اساسی کشورها از حق ارتباط (Right Communication) یا حق استفاده از مطبوعات (Press of Use to Right) و الزام دولتها به تامین اینگونه حقوق سخن گفته شده است. بنابراین اگر دولتها نتوانند همه شرایط لازم را برای برخورداری افراد از حق بر آزادی مطبوعات و مشارکت آنان در ایجاد آثار فرهنگی همچون روزنامهها را فراهم سازند، باید حداقل از هرگونه محدودیتهایی که ممکن است در راه تامین چنین حقی ایجاد شود، خودداری کنند. آزادی مطبوعات جزء آن دسته از حقهای بشری است که متلازم با آزادی بیان، حق دسترسی به اطلاعات یا آزادی اطلاعات، آزادی فکر و عقیده است؛ بهطوریکه آزادی مطبوعات پیششرط آزادیهای مذکور است. بهعبارتی تا زمانی که مطلبی به هر وسیله نشر نشود، آزادی مطبوعات ایجاد نمیشود و به طریق اولی فعالیتهای معنوی همچون آزادی فکر و عقیده صورت نخواهد گرفت و ابنای بشری در اسارت جهالت باقی خواهند ماند، با آن که در اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحتا از این آزادی نام برده نشده اما آزادی بیان را میتوان از لحن ماده۹۱ اعلامیه و نیز ماده۹۸ میثاق حقوق مدنی و سیاسی استنباط کرد که در واقع امر مربوط به آزادی بیان و آزادی عقیده است. زنگ خطر جهانی برای رسانهها؛ آزادی مطبوعات در وضعیت دشوار قرار دارد گزارشگران بدون مرز گزارش شاخص جهانی آزادی مطبوعات را منتشر کرده است. این گزارش، وضعیت آزادی مطبوعات را در ۱۸۰ کشور جهان ارزیابی کرده است. براساس یافتههای این ارزیابی، فشار اقتصادی مهمترین تهدید برای آزادی مطبوعات در سطح جهانی است و بهشدت موجب تضعیف رسانهها شده است. شاخص اقتصادی در این گزارش به پایینترین و بحرانیترین سطح خود در تاریخ رسیده است. در این گزارش، وضعیت جهانی آزادی مطبوعات برای نخستینبار بهطور رسمی بهعنوان «وضعیت دشوار» طبقهبندی شده است. شرایط برای فعالیتهای روزنامهنگاری در نیمی از کشورهای جهان ضعیف است و تنها در کمتر از یکچهارم کشورها وضعیت «رضایتبخش» گزارش شده است. در این گزارش آمده است که تمرکز مالکیت رسانهها، فشار از سوی حامیان مالی، محدود بودن کمکهای عمومی و تسلط شرکتهای فناوری مانند گوگل، فیسبوک و سایر غولهای فناوری بر انتشار اطلاعات و جذب بخش عمدهای از درآمدهای تبلیغاتی، از جمله عواملی هستند که اقتصاد رسانهها را بهشدت تضعیف کردهاند. براساس گزارش، در ۴۲ کشور که بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، وضعیت آزادی رسانهها «بسیار جدی» ارزیابی شده است. در این میان افغانستان در جایگاه ۱۷۵ قرار گرفته و تنها در سال ۲۰۲۴، دستکم ۱۲ رسانه بهدلیل فشارهای طالبان تعطیل شدهاند. گزارشگران بدون مرز، در این گزارش به وضعیت رسانهها در سراسر جهان پرداخته است. در گزارش آمده که فشار اقتصادی یک تهدید جدی علیه رسانهها، حتا در نظامهای دموکراتیک، بهشمار میرود. همچنین گزارش تاکید میکند که در بسیاری از کشورها، دولتها با کنترل شدید بر مالکیت رسانهها، عملاً امکان دخالت مستقیم در عملکرد رسانهها را بهدست آوردهاند. گزارشگران بدون مرز تاکید میکند که بدون استقلال مالی، مطبوعات آزاد نمیتوانند وجود داشته باشند. به گفته این نهاد، زمانی که رسانهها از نظر مالی تحت فشار قرار میگیرند، ممکن است برای جذب مخاطب به سمت گزارشگری با کیفیت پایینتر سوق داده شوند و در نتیجه، میتوانند طعمه الیگارشها و مقامات عمومی شوند که بهدنبال سوءاستفاده از آنها هستند. آسیبپذیری اقتصادی تهدید اصلی برای آزادی مطبوعات گزارشگران بدون مرز در این گزارش خود افزوده که فشار اقتصادی یک مشکل عمده و رو به رشد برای رسانهها در سراسر جهان است. به گفته این نهاد، این موضوع اگرچه اغلب کمتر مورد توجه قرار میگیرد اما بهشدت رسانهها را تضعیف میکند. شاخص اقتصادی در پایینترین سطح بیسابقه خود براساس این گزارش، شاخص اقتصادی در شاخص گزارشگران بدون مرز ۲۰۲۵ به پایینترین و بحرانیترین حد خود در تاریخ رسیده است. براساس گزارش، ادامه روند نزولی این شاخص در سال ۲۰۲۵ باعث کاهش امتیاز کلی جهانی شده است. طبق گزارش، برای اولین بار در تاریخ این شاخص، وضعیت جهانی آزادی مطبوعات بهعنوان یک «وضعیت دشوار» طبقهبندی شده است. یافتههای گزارش نشان میدهد که شرایط برای انجام روزنامهنگاری در نیمی از کشورهای جهان ضعیف است و تنها در کمتر از یکچهارم آنها رضایتبخش ارزیابی شده است. دلایل فشار اقتصادی بر رسانهها در گزارش آمده است که این فشار ناشی از عواملی مختلفی مانند تمرکز مالکیت رسانهها، فشار از سوی تبلیغکنندهگان و حامیان مالی و کمکهای عمومی محدود است. همچنین، تسلط غولهای فناوری مانند گوگل، فیسبوک و دیگر شرکتها بر انتشار اطلاعات و جذب بخش عمدهای از درآمدهای تبلیغاتی که پیشتر به حمایت از رسانهها اختصاص داشت، بهطور جدی اقتصاد رسانه را تضعیف کرده است. تعطیلی رسانهها بهدلیل مشکلات اقتصادی و امنیتی در گزارش آمده که رسانهها در نزدیک به یکسوم کشورهای جهان بهدلیل مشکلات اقتصادی تعطیل میشوند. براساس گزارش، این وضعیت در کشورهایی مانند ایالات متحده، تونس و برخی کشورهای دیگر مشاهده شده است. در برخی کشورها مانند نیکاراگوئه، بلاروس، افغانستان، مشکلات اقتصادی با فشارهای سیاسی ترکیب شده و به تعطیلی گسترده رسانهها و تبعید روزنامهنگاران انجامیده است. یافتههای این گزارش نشان میدهد که در ۱۶۰ کشور از ۱۸۰ کشور ارزیابی شده (۸۸.۹ درصد)، رسانهها با دشواری یا اصلاً قادر به دستیابی به ثبات مالی نیستند. طبق گزارش، وضعیت حتا بدتر از این است که رسانههای خبری بهدلیل مشکلات اقتصادی در تقریباً یکسوم کشورهای جهان در حال تعطیل شدن هستند. بهدلیل سرکوبها و صدور دستورالعملهای جدید، بسیاری از رسانههای مستقل منحل یا ناگزیر به تعطیلی شدهاند. نمونههایی از این وضعیت شامل تعطیلی رسانههای مستقل در پی کودتای نظامی در میانمار (۱۶۹)، بسته شدن دستکم ۱۲ رسانه جدید در افغانستان (۱۷۵) در سال ۲۰۲۴ بهدلیل دستورالعملهای طالبان، و همچنین تعطیلی رسانهها در کامبودیا (۱۶۱) و هنگکنگ (۱۴۰) است. نقش تمرکز مالکیت رسانهها و دخالت سیاسی تمرکز مالکیت رسانهها در ۴۶ کشور، بهدست افراد یا نهادهای خاص بسیار بالا است و در برخی موارد بهطور کامل تحت کنترل دولت قرار دارد. این تمرکز تهدیدی جدی برای تنوع رسانهای و استقلال نویسندهگان بهشمار میرود. علاوه بر این، در بیش از نیمی از کشورهای ارزیابیشده (۹۲ از ۱۸۰)، اکثریت پاسخدهندهگان گزارش دادهاند که مالکان رسانهها «همیشه» یا «اغلب» استقلال نویسندهگان را محدود کردهاند. یکی دیگر از مشکلات عمده در این منطقه، تمرکز مالکیت رسانهها در دست سرمایهداران سیاسی یا افرادی است که به قدرت نزدیک هستند. در کشورهایی مانند هند (۱۵۱)، اندونزیا (۱۲۷) و مالزیا (۸۸)، شمار محدودی از گروههای تجاری دارای پیوندهای سیاسی، کنترل بخش عمدهای از رسانهها را در اختیار دارند. در تایلند (۸۵)، گروههای بزرگ رسانهای ارتباط نزدیکی با نخبهگان نظامی یا سلطنتی دارند که بهطور مستقیم بر محتوای رسانهها تأثیر میگذارند. در مغولستان (۱۰۲)، افراد بانفوذ در عرصه تجارت که به ساختار قدرت نزدیک هستند، کنترل بخش قابل توجهی از رسانهها را در اختیار دارند و از آنها برای پیشبرد منافع سیاسی و اقتصادی خود بهره میبرند. نقشه آزادی مطبوعات بیشتر قرمز شده است در ۴۲ کشور که بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، وضعیت «بسیار جدی» طبقهبندی شده است. در این مناطق، آزادی مطبوعات بهطور کامل وجود ندارد و انجام روزنامهنگاری بسیار خطرناک است. گزارش وضعیت آزادی مطبوعات را در مناطق مختلف (خاورمیانه-شمال افریقا، آسیا-اقیانوسیه، افریقای جنوب صحرا، قاره امریکا و اروپا) بررسی میکند و نشان میدهد که شکاف بین اتحادیه اروپا و سایر مناطق در حال افزایش است. کنترل سیستماتیک توسط رژیمهای استبدادی گزارش نشان میدهد که برخی از پیشرفتهترین کشورها از نظر توانایی کنترل رسانهها در منطقه آسیا و اقیانوسیه قرار دارند. رژیمهای استبدادی در این کشورها، کنترل شدیدی بر مالکیت رسانهها اعمال میکنند و این مساله منجر به محدود شدن جریان آزاد و مستقل اطلاعات میشود. در کشورهایی مانند کریای شمالی (۱۷۹)، رسانهها صرفاً بهعنوان ابزار تبلیغاتی در خدمت رژیم تمامیتخواه فعالیت میکنند. بهطور مشابه، در چین (۱۷۸) و ویتنام (۱۷۳)، رسانهها یا در مالکیت دولت قرار دارند یا تحت کنترل نهادهایی هستند که ارتباط نزدیکی با احزاب حاکم دارند. تهدید تنوع و گوناگونی رسانهها تمرکز مالکیت رسانهها در دست افراد ذینفوذ سیاسی و اقتصادی، تنوع رسانهای را تهدید کرده و گوناگونی صداها در اخبار را محدود میکند. این تمرکز قدرت در عرصه رسانه باعث کاهش دامنه دیدگاهها و اطلاعات در دسترس عموم شده و بنیانهای یک مطبوعات آزاد و مستقل را تضعیف مینماید. در این گزارش آمده است که در منطقه آسیا و اقیانوسیه، آزادی مطبوعات و دسترسی به منابع خبری معتبر بهشدت به خطر افتاده است. براساس گزارش، این وضعیت ناشی از رژیمهای استبدادی است که اطلاعات را بهشدت کنترل میکنند و این کنترل غالباً از طریق ابزارهای اقتصادی اعمال میشود. براساس گزاش، ۲۰ کشور و قلمرو از ۳۲ کشور منطقه در شاخص جهانی آزادی مطبوعات ۲۰۲۵، شاهد افت در شاخصهای اقتصادی خود بودهاند. طبق گزارش، این امر نشاندهنده افزایش فشار مالی بر رسانهها است. در این گزارش آمده که در افغانستان (رتبه ۱۷۵)، حداقل ۱۲ رسانه تنها در سال ۲۰۲۴ بهدلیل دستورالعملهای جدید طالبان مجبور به تعطیلی شدند. همچنان در گزارش به دستور دونالد ترمپ، رییس جمهور ایالات متحده اشاره شده که منجر به تعلیق برنامههای موج کوتاه رادیو آسیای آزاد (RFA) به زبانهای ماندارین، تبتی و لائو و مرخصی اجباری اکثر کارکنان مستقر در امریکا شد. براساس گزارش، این اقدام بهطور بالقوه منجر به «قطع کامل دسترسی به اطلاعات» در برخی مناطق خاص میشود. فشار اقتصادی حتا در دموکراسیهای تثبیتشده نیز وجود دارد. رسانههای مستقل در کشورهایی مانند تایوان (رتبه ۲۴) و استرالیا (رتبه ۲۹) نیز قربانی فشار اقتصادی شدهاند. در تایوان، یک مورد نادر فشار دولتی بر رسانه عمومی انگلیسیزبان TaiwanPlus تاثیر گذاشت که بودجه آن نیز توسط پارلمان تحت کنترل احزاب مخالف بهطور قابل توجهی کاهش یافت. در استرالیا، تمرکز بالای بازار رسانهها تنوع صداها را محدود میکند، در حالی که رسانههای مستقل برای یافتن یک مدل اقتصادی پایدار در تلاش هستند. نحوه تهیه گزارش گزارش با جمعآوری دادهها برای ۱۸۰ کشور و منطقه تهیه میشود. این دادهها شامل نظرسنجی از روزنامهنگاران و کارشناسان رسانه است. شاخص جهانی آزادی مطبوعات بر اساس پنج شاخص اصلی تعیین میشود که یکی از آنها شرایط مالی و فشار اقتصادی بر صنعت را اندازهگیری میکند. تهیه گزارش شامل محاسبه امتیاز برای هر کشور و تعیین رتبهبندی و طبقهبندی وضعیت آزادی مطبوعات است. گزارشگران بدون مرز همچنین تحلیلهای منطقهای و مشخصات کشوری را بر اساس این دادهها ارایه میکنند. گزارش نشان میدهد که آسیبپذیری اقتصادی یک تهدید حیاتی و رو به وخامت برای آزادی مطبوعات است که اغلب توسط رژیمهای استبدادی برای کنترل رسانهها استفاده میشود. این وضعیت با مالکیت متمرکز مرتبط با قدرت سیاسی تشدید میشود و منجر به تعطیلی رسانهها، بیثباتی مالی برای روزنامهنگاران و کاهش دسترسی به اخبار متنوع و مستقل میگردد. آینده آزادی مطبوعات در سایه تحولات تکنولوژیک بدون شک پیشرفت و تحولات در تکنولوژی در همە حوزەهای زندگی بشر تاثیر فراوانی داشتە و روز بە روز شاهد تغییرات اساسی در جوامع هستیم کە در این تغییرات و تحولات، تکنولوژی و فناوری نقش اساسیای دارند. یکی از این حوزەها کە از تحولات فناوری بی تأثیر نمیباشد مطمئناً رسانەها و مطبوعات هستند کە بدونە تکنولوژی در این عصر نمیتواند رسالت خود را بجای بیاورند. “امروزه فناوری چگونگی تولید، مصرف، همکاریها و نوآوریهای ما را متحول کرده است. در چند سال اخیر شاهد انقلابی در حوزه رسانه بودەایم چرا که شبکەهای اجتماعی و رسانەهای دیجیتال چهره روزنامەنگاری را متحول نمودەاند. مخاطبان به طرز روزافزونی در تولید و انتشار اخبار نقش دارند و روزنامەنگاران به راەهای نوینی برای جمعآوری و مدیریت دادەهای پی میبرند” در مرحلەای از زمان کە تکنولوژی در همە امور زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بشر دخالت دارد و افراد بوسیلە تکنولوژی و شبکەهای اجتماعی از کوچکترین رویدادهای جهان با خبر میشوند، دیگر هیچ نهاد و سیستمی قادر بە کنترل کامل انتقال و رساندن اخبار نمیباشد و این جریانی است کە بە مرحلە آزادی مطبوعات ختم میشود و دیگر افراد جامعە در انتقال اخبار و شفافسازی موضوعهای گوناگون ترس و واهمەای ندارند. “آزادی مطبوعات به معنای امنیت یک جامعه و نهادهای آن در گفتگوی آزادانه درباره تدوین سیاستهای عمومی و امکان مطرح نمودن بدون ترس و واهمه موانع مختلف ضد اجتماعی در دستیابی به توسعه، نظیر فساد و نقض حقوق بشر است. این دسته نقش دیدەبانی (یا نظارت) عملکرد رسانەها را ایفاء میکند”. با توجە بە تغییرات و تحولاتی کە در انواع فناوریها روز مشاهدە میشود، آیندە مطبوعات رو بە بهبود است و در سایە این پیشرفت تمامی افراد جامعە میتوانند نقش کاربر و فعالین مطبوعاتی را ایفاء نمایند. این همان مرحلەای از تاریخ بشر میشود کە عرصە بر دشمنان و مخالفان آزادی و دموکراسی تنگ میشود. البتە این تحولات بە همان اندازەای کە بە نفع عموم جامعە است، میتواند بە نفع دیکتاتورها و حکومتهای مستبد نیز باشد، بنابراین تدوین کنندەگان و کاربران رسانەها باید در نوشتەها و محتویات خود مردم را با آزادی و حقوق خود بیشتر آشنا نمایند. آزادی بیان امری فردی و شخصی یا مسئولیتی اجتماعی “جهان امروز، اصل آزادی بيان را یكي از مؤلفەهای حقوق بشر در هر جامعه بشر ميآورد. دیوان اروپایي حقوق بشر بارها آزادی بيان را بعنوان یكي از مباني جامعه دموكراتيك توصيف كرده است. متفكرین نيز آن را لازمه دموكراسي و پيش نياز گردش جریان دموكراتيك در جامعه ميدانند. این اصل حق هر فرد برای تبادل اطلاعات، مباحثه ایدەها و بيان نظرات را تضمين و موجب توسعه ميراث فرهنگي در هر جامعه ميگردد. برخي از این نيز فراتر رفتەاند و بر اساس نگرش غایت محور انساني، آزادی بيان را از حقوق طبيعي انسان و از مقتضيات استقلال فردی وی ميدانند. از نظر ایشان این اصل خود به تنهایي غایت بالذات است و ایجاد هرگونه محدودیت بر آن، مغایر صيانت از كرامت انساني و حقوق بشر محسوب ميشود و تقيد و تحدید آن فقط در چارچوب استثنای ضروری لابل پذیرش خواهد بود” . اگرچە آزادی بیان یکی از حقوق طبیعی و فردی میباشد و هیچ کس این حق را ندارد کە این آزادی را از کسی سلب نماید، ولی این حق تنها امری شخصی نیست بلکە در جامعە و در برابر افراد دیگر دارای چهارچوبی مشخص باشد کە بە نگرانی و آشوب اجتماعی منجر نشود. در واقع نباید در پشت حق داشتن آزادی بیان هویت و شخصیت کسانی دیگر زیر سوال بروند و هر اهانت و بی احترامی را در دایرە آزادی بیان معنا پیدا کند. زمانی کە آزادی بیان در این دایرە قرار گرفت کە همە افراد حق آزادی بیان دارند طبعتاً مسئولیت اجتماعی در برابر همدیگر بوجود میآید و در اینجاست کە آزادی هر فرد تا جای اعتبار دارد کە حریم خصوصی دیگر را در نوردیدە و آزادیها مشروع و مستحق میگردند. آزادی بیان سیاستی محلی یا جهانشمول آزادی مقولەای جهانی و انسانی است کە تمام انسانها از زمانی کە بە بلوغ فکری میرسند در پی آن هستند و برای رسیدن بە آزادی گاها از طرف انسانهای دیگر متحمل سختی و مضیقەهای میشوند. در این میان آزادی بیان کە از مهمترین و بنیادیترین نوع آزادی بشر محسوب میگردد، بیشتر از همە جهان شمولتر است و نمیتوان آنرا بە جغرافیایی خاصی اختصاص داد. بنابراین این حق طبیعی را نمیشود تنها در کشورهای غربی جستجو کرد، بلکە این خواستی عمومی و همیشگی انسانهاست کە بنابە موقعیت جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متغیر است. در این خصوص “اریک فروم” معتقد است کە، “آنچە بە هستی انسان کیفیتی خاص میبخشد، آزادی است. از سوی دیگر آزادی بر حسب درجە آگاهی و تصور آدمی از خویشتن بە عنوان موجودی مستقل و جدا، متغییر است”. متغییر بودن آزادی و آزادی بیان بە این معنا نیست کە بە کمیت و چندگانگی آن باور داشت، ولی بنابە موقعیت جغرافیایی، هنجارها و ارزشهای کە در جوامع موجود هستند، دیدگاە جوامع گوناگون بە نسبت آزادی نیز متفاوت است. “مارتین واکر” در این بارە بر این باور است کە، “فرهنگهای ملی متفاوتی کە روزنامەها در آن کار میكنند، محدودیتهای برای آنان قائل میشوند. قانونهای متفاوت حاکم بر مطبوعات، سنتهای متفاوت ناظر بر مطبوعات، شرایط اقتصادی متفاوت، روشهای متفاوت، هر یک عاملی هستند کە خصلتی ملی و مشخص بر یک روزنامە تحمیل میکند”.