صفحه اول
السا بی غم- آفریقا، با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر، فرصتی بینظیر برای توسعه کسب و کار به شمار میرود، بسیاری از مواد معدنی مورد نیاز کشور را میتوان از آفریقا تأمین کرد و در مقابل، محصولات متنوعی را به کشورهای آفریقایی صادر کرد، این قاره، آینده جهان است و به عنوان قارهای در حال رشد، از نرخ رشد اقتصادی مناسبی برخوردار است. ما نباید از این رشد اقتصادی عقب بمانیم و فرصتهای تجاری را از دست بدهیم.با وجود محدودیتهای پولی، مالی و بانکی و نیز تداوم و تشدید تحریمهای جاری غرب علیه ایران، پتانسیل لازم برای تهران در جهت مبادلات دو یا چند جانبه با دیگر کشورها از آسیای میانه و آفریقا گرفته تا آمریکای لاتین و به شکل اولی، اروپا وجود ندارد. اگرچه موضوع یا دستور کار تهران در حوزه تهاتر کالا با برخی کشورهای آسیای میانه، آسیای جنوب شرقی و آفریقایی را هم پیش میکشد، اما این نکته مهم را نیز یادآور میشود که با توجه به مشکلات کنونی اقتصادی و معیشتی در داخل کشور، سیاست تهاتر کالا به مثابه یک تاکتیک و درمان موقت عمل میکند که گاهی هزینههای آن به مراتب بیشتر از فایده و خروجی آن خواهد بود. براساس آمار رسمی ایران، سهم ایران از بازار آفریقا تنها یک درصد است، اما مقامهای ایرانی میگویند که فرصتهای قابل توجهی برای ایران در «سرزمین فرصتها» وجود دارد. با این حال به نظر میرسد که جاهطلبیهای ایران در آفریقا فقط به تجارت و اقتصاد منحصر نمیشود. بر اساس گزارش بانک جهانی (2023)، تا سال 2050، بیش از 40 درصد از نیروی کار جهانی در آفریقا متمرکز خواهد بود. این رشد جمعیتی، فرصتهای گستردهای برای توسعه بازارهای داخلی، تقویت تولید صنعتی و افزایش بهرهوری ایجاد میکند. در مقایسه با سایر مناطق جهان که با کاهش نرخ زاد و ولد و پیری جمعیت مواجهاند، آفریقا دارای مزیتی رقابتی در نیروی کار ارزان و در دسترس است. آفریقا سریعترین رشد جمعیتی جهان را دارد و پیشبینی میشود که تا سال 2050 جمعیت این قاره به 2.5 میلیارد نفر و تا سال 2075 به بیش از 3 میلیارد نفر برسد. این رشد جمعیتی باعث افزایش نیروی کار جوان و بالقوه ارزان خواهد شد که میتواند به رشد تولید صنعتی و توسعه اقتصادی کمک کند. طبق یافتههای نشریه «رشد اقتصاد»[2] کشورهایی که دارای نیروی کار جوان و سیاستهای مناسب آموزشی و اقتصادی هستند، قادر به دستیابی به رشد اقتصادی پایدار خواهند بود. بنابراین، سرمایهگذاری در آموزش و بهداشت عمومی در آفریقا میتواند باعث بهرهوری بیشتر نیروی کار شود. روابط ایران و آفریقا به دوره پهلوی و تأسیس جنبش عدم تعهد باز میگردد. پس از انقلاب اسلامی 1979، ایران تلاش کرد روابط خود را با کشورهای آفریقایی به ویژه در زمینههای دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی گسترش دهد. با این حال، فشارهای تحریمی، رقابت قدرتهای دیگر و تحولات سیاسی در کشورهای آفریقایی، بر روابط دو طرف تأثیر گذاشته است. آغاز انقلاب و دهه 60 روابط با قاره سیاه بیشتر مبنای صدور انقلاب و فرهنگی داشت. اما دهه 70 و 80 به دلایل مختلف خصوصآ گفتمان مبتنی بر سازندگی و پیشرفت اقتصادی اولویت مسئولین و مقامات عالی کشور شد.در سال 75 رئیس دولت سازندگی به آفریقا سفر داشت. البته بدون راهبرد و استراتژی مشخصی برای توسعه روابط با آفریقا انجام گردید. دولت اصلاحات نیز در این خصوص موفقیتی نداشت. در دولتهای نهم و دهم بیشترین سفر مقامات مختلف از رئیس دولت گرفته تا مقامات دیگر به کشورهای آفریقایی سفر داشتند. قرار بود که در سال 96 رئیس دولت دوازدهم سفری به آفریقا داشته باشد که انجام نگردید. در دولت سیزدهم با ریاست شهید رئیسی و رئیس دیپلماسی کشور شهید امیر عبداللهیان برای گسترش همکاریها با آفریقا بر مبنای اقتصادی آغاز شد . شهید رئیسی به کشورهای اوگاندا ، کنیا و زیمباوه و وزیر شهید سفری به کشورهای مالی ، تانزانیا و زنگبار داشتهاند و اقداماتی صورت پذیرفت و سرنوشت یاری نکرد. فراموش نکنیم که تحریمهای بینالمللی به طور قابل توجهی بر تجارت بینالمللی ایرانیان تأثیر گذاشته است. این تحریمها محدودیتهایی را در زمینه صادرات و واردات کالاها و خدمات ایجاد کرده و باعث کاهش دسترسی به بازارهای جهانی شدهاند. به علاوه، تحریمها مانع از برقراری روابط بانکی مؤثر با سایر کشورها میشوند و فرآیند انتقال وجه را دشوار و گران میکنند. این شرایط نه تنها بر توانایی شرکتها در رقابت با دیگر بازیگران جهانی تأثیر منفی میگذارد، بلکه فرصتهای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی را نیز محدود میکند. همچنین، تحریمها میتوانند به افزایش هزینههای عملیاتی و کاهش کیفیت کالاها و خدمات منجر شوند، که در نهایت به زیان مصرفکنندگان و اقتصاد کشور خواهد بود.