گزارش
میثم گلایری- اعلام موضع اخیر مقامات ارشد روسی پس از سفر اخیر ولادیمیر پوتین به باکو درباره مسیر ارتباطی در منطقه قفقاز جنوبی و تکرار آن در روزهای اخیر، نیازمند تأکید مجدد و صریح برخی اصول و مبانی اعلام شده ایران درباره جغرافیای منطقه برای مقامات روسی است. به دنبال سفر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به باکو، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه این کشور در مصاحبه با کانال یک روسیه گفت: ما طرفدار انعقاد سریع یک معاهده صلح میان باکو و ایروان و رفع انسداد ارتباطات هستیم. وی دولت ارمنستان را مانع این مهم توصیف کرد و افزود: متأسفانه این رهبری ارمنستان است که در توافقنامه امضا شده توسط نخست وزیر پاشینیان، در مورد ارتباطات از منطقه سیونیک ارمنستان، کارشکنی میکند. لاوروف افزود: به دلیل بسته بودن زنگزور توسط ارمنستان ارتباط در منطقه بسیار دشوار شده است. این موضع وزیر امورخارجه روسیه، موجب تفاسیر مختلف از سوی رسانهها و گمانه زنی درمورد تمایل مسکو برای بازشدن کریدور موسوم به «زنگزور» شد که مسیر شرق به غرب از جمهوری آذربایجان تا منطقه نخجوان از طریق خاک ارمنستان خواهد بود. مقامات ارشد ایران بارها در دیدارهای مختلف با مقامات روسیه، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه بر مخالفت صریح تهران را با این کریدور که تغییر ژئوپولیتیکی در مرزها و منطقه به همراه خواهد داشت، اعلام کردهاند. حساسیت به این موضع روسیه پس از اظهارات اخیر «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تشدید شد. وی در اظهاراتی گفت که زنگزور مسیری است که میتواند قلمرو اصلی آذربایجان را به نخجوان از طریق سیونیک ارمنستان متصل کند. حتما در چارچوب گفتگوهای صلح سه جانبه با ارمنستان رفع انسداد زنگزور مورد بحث قرار میگیرد. وقتی که از وی درباره موضع ایران سوال شد، زاخارووا خطاب به خبرنگاران گفت: «ما نگرانی طرف ایرانی را در مورد کریدور زنگزور دیدهایم که باید برای شفافسازی با تهران تماس بگیرید. اما موضع مسکو در این مورد کاملاً قطعی است. ما بر اساس این واقعیت پیش میرویم که راه حل باید برای ارمنستان، آذربایجان و همسایگان منطقه قابل قبول باشد.» این موضع، تکرار بند 9 موافقتنامه صلح مسکو در نوامبر سال 2020 و بعد از جنگ 44 روزه بین باکو و ایروان (27 سپتامبر تا 11 نوامبر 2020) بود؛ بند 9 از طرفین میخواهد که به انسداد مسیرهای ارتباطاتی پایان دهند. به دنبال بحثهای اخیر، ایران نیز اقدامات دیپلماتیک را برای انتقال پیام لازم به طرف روسی انجام داده و مجتبی دمیرچی لو، دستیار وزیر امور خارجه و مدیر کل اوراسیا ضمن احضار سفیر روسیه در تهران (الکسی ددوف) به وزارت خارجه مراتب اعتراض جمهوری اسلامی ایران را به وی ابلاغ کرد و احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و منافع متقابل کشورها را، ضامن صلح پایدار و زمینه ساز همکاریهای منطقهای در قفقاز ذکر کرد. همچنین بنا بر اعلام منابع آگاه، سفیر ایران در روسیه نیز مراتب اعتراض ایران را به مواضع اخیر وزارت خارجه اعلام کرده بود. ترسیم دوباره مرزها خط قرمز ایران است وزیر خارجه ایران تصریح کرد: هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی همسایگان ما، یا ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، برای ایران خط قرمز به شمار میرود. «سید عباس عراقچی» با تأکید بر ثبات منطقهای بهعنوان یکی از استوانههای امنیت ملی ایران متذکر شد: هرگونه تهدید ارضی یا تغییر ژئوپلیتیک در اطراف مرزهای کشورمان خط قرمز ایران خواهد بود. رئیس دستگاه دیپلماسی با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: صلح، امنیت و ثبات منطقهای تنها یک اولویت نیست، بلکه یکی از استوانههای امنیت ملی ماست و هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی همسایگان ما، یا ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، کاملا غیرقابلقبول است و برای ایران خط قرمز به شمار میرود . رفتار دولتمردان روسیه درباره گذرگاه زنگزور به هیچ وجه قابل قبول نیست دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس رفتار دولتمردان روسیه درباره گذرگاه زنگزور و جزایر سهگانه ایران را غیر قابل قبول دانست. محسن رضایی دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: رفتار دولتمردان روسیه درباره گذرگاه زنگزور و جزایر سهگانه ایران به هیچ وجه قابل قبول نیست و با اظهار دوستی آنها و روابط راهبردی با ایران در تناقض آشکار است. این ابهامات را باید برطرف کنند. زنگزور حمله پیشدستانه پوتین برای جلوگیری از شکلگیری کانالهای ارتباطی ایران و آمریکا است! حشمت الله فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس دهم در واکنش به تلاش روسیه برای ایجاد کریدور زنگزور نوشت: زنگزور،حمله پیشدستانه پوتین برای جلوگیری از احتمال شکل گیری کانال های ارتباطی دولت جدید ایران و آمریکا است.کاری که دو دهه پیش با حق ایران در رژیم حقوقی خزر انجام داد.او می داند برغم سیاست شکست خورده نگاه به شرق،پیام اصلی انتخابات تنش زدایی با غرب و پایان وابستگی به شرق بود. تهدیدی علیه مرزهای جغرافیایی؛ چرا گشایش کریدور زنگزور خط قرمز ایران است؟ یکی از مهمترین مسیرهای حمل و نقل زمینی، دالان زنگزور است که جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به روسیه و ترکیه متصل و زمینه را برای ارتباط آسیا، اروپا و خاورمیانه با یکدیگر فراهم می سازد. « دالان زنگزور « مفهومی در توصیف یک دالان حمل و نقل است که در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی بلامانع به ارمنستان از طریق استان سیونیک این کشور را بدون پستهای بازرسی ارمنستان میدهد. این کار باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود. از این رو در معنای وسیع، زنگزور دالانی ژئوپلیتیکی است که استان آذربایجان شرقی در ایران را از مسیر ترانزیت ترکیه به باکو حذف میکند. پس از تاکید مقام معظم رهبری در دیدار جداگانه پوتین و اردوغان مبنی بر اینکه ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز مخالفت خواهد کرد، مقامات کشورمان بارها بر خطوط قرمز در این خصوص تاکید کردهاند. ناظران سیاسی می گویند اصرار باکو برای ایجاد کریدور زنگزور در مرز با ایران و همراهی آنها با اسرائیل، تهران را سخت نگران کرده تا آنجا که اگر جمهوری آذربایجان قصد داشته باشد که دست به تغییرات مرزی بزند و از خطوط قرمز ایران عدول کند با واکنش جدی و محکم ایران مواجه خواهد شد. چه آنکه سیاست ایران در قفقاز مبتنی بر جانب داری از ارمنستان و آذربایجان نیست بلکه سیاست ایران مبتنی بر منافع و امنیت ملی خود است و در همین چارچوب است که اقدامات باکو برای اشغال جنوب ارمنستان یا احداث کریدور زنگزور با منافع ملی ایران در تضاد قرار گرفته است. این در حالی است که از دیدگاه مقامات باکو، اهمیت این کریدور در سطح محلی و سهم محرک آن در توسعه اقتصاد محلی برای کشورهایی است که از قلمروهای آن عبور خواهد کرد و به این ترتیب، قرار است کریدور ادعایی زنگزور به مناطق جنوب غربی جمهوری آذربایجان که حدود ۳۰ سال در اشغال بوده، متصل شود. افزون بر این، منطقه ضعیف سیونیک ارمنستان و مناطق شرقی ترکیه که به دلیل وجود تروریسم در طول دهه ها به گونه ای ضعیف توسعه یافته اند، به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. با این حال، ایران معتقد است که با احداث زنگزور، مسیر جایگزین خود به سمت اروپا را از دست می دهد، به جمهوری آذربایجان و ترکیه وابسته می شود و اهمیت ترانزیتی خود را در مقابل این دو کشور از دست خواهد داد. کارشناسان روابط بین الملل می گویند منطقه قفقاز جنوبی نقش برجسته ای در ژئواستراتژی و ژئواکونومی محور اوراسیا دارد. این منطقه از دیرباز حوزه تمدنی ایران بوده و تحولات مختلفی را در مقاطع مختلف تاریخی تجربه کرده و اکنون نیز به عنوان یک منطقه مهم حائل بین دو دریای ارزشمند دریای سیاه و خزر قرار دارد و نقش بسیار مهمی در انتقال انرژی و صلح و ثبات و توازن منطقه ای داشته و دارد. این در شرایطی است که سران جمهوری آذربایجان منافع خود را به دالان زنگزور یا همان دالان تورانی ناتو پیوند دادهاند. چه آنکه نه در موافقتنامه ۲۰۲۰ مبنای حقوقی برای این دالان وجود دارد نه با وجود اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از خاک ایران (راه ارس) به چنین دالانی نیاز نیست. با وجود این ناظران سیاسی معتقدند دالان تورانی ناتو بخشی از برنامه ناتو با محوریت انگلستان برای جلوگیری از گذار به نظم نوین جهانی با محوریت ایران، روسیه و چین است. به همین دلیل آنها تلاش دارند با سوءاستفاده از زوال نسبی اقتدار قفقازی روسیه به واسطه جنگ اوکراین، بتوانند این برنامه ژئوپلیتیکی را بر پایه ایده ۲۰۰ ساله تورانیسم انگلیسی مستقر سازند. باکو در دو سال گذشته نیز بخشی از مناطق آزاد شده خود در جنگ که در جوار مرزهای ایران بوده را در اختیار اسرائیل قرار داده و آنها در پوشش ایجاد روستاهای هوشمند یا شهرکهای فرهنگی عملا در حال سازماندهی فعالیت های امنیتی علیه ایران هستند. در نتیجه روابط آذربایجان و اسراییل در هم تنیدگی قابل توجهی دارد و ایران را نسبت به این روابط و نفوذ اسراییل در مرزهای شمال غربی به شدت حساس کرده است. ایران در چنین شرایطی تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قرهباغ را علاوه بر یک تهدید علیه منافع میان مدت و بلند مدت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، تهدیدی نسبت به امنیت ملی این کشور نیز تفسیر میکند. چه آنکه ایجاد کریدور زنگزور بر کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی ایران در سطح منطقه تاثیرگذار خواهد بود و افتتاح چنین دالانی اگرچه مزیتهای ارتباطی زیادی برای ترکیه و کشورهای تُرک آسیای میانه و قفقاز خواهد داشت اما اهمیت ارتباطی و ژئوپلیتیکی ایران را برای ترکیه و جمهوری آذربایجان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر عبور کریدور شرق ـ غرب از منطقه زنگزور که پیشبینی میشود چین را به اروپا متصل نماید نیز مزیتهای ژئواستراتژیک ایران را نه تنها در منطقه بلکه در سطح جهانی با چالش مواجه خواهد کرد. ایران از دهه ۱۹۹۰ میلادی همواره سعی داشته در مرکز مسیرهای مواصلاتی میان شرق و غرب قرار گیرد، اگرچه همواره به دلایل مختلف در عملیاتی کردن این مهم موفق نبوده است. ایران از دهه ۱۹۹۰ به دنبال ایجاد خط لوله گاز طبیعی پاکستان، هند و چین در شرق و دستیابی به بازار انرژی اروپا از طریق ترکیه در غرب بوده اما هر دوی این طرحها به دلایل زیادی با مانع مواجه شدند. از سوی دیگر، طی سالهای اخیر پروژه صادرات گاز طبیعی و نفت ترکمنستان و قزاقستان از طریق خط لوله دریای خزر به آذربایجان، ترکیه و در نهایت اروپا به صورت جدی مطرح شده که این پروژه نیز با مخالفت ایران روبرو است. با در نظر گرفتن تمامی این مسائل مشخص میشود که با افتتاح دالان زنگزور احتمالا اهمیت اقتصادی و سیاسی ایران برای کشورهای تُرک به شدت کاهش خواهد یافت. در این میان جمهوری آذربایجان آگاه است که با وجود اختلاف نظر بین جناحهای مختلف سیاسی کشور درخصوص برخی موضوعات مرتبط با جمهوری آذربایجان اما بر سر مساله کریدور زنگزور وحدتی بین نیروهای نظامی و سیاسی ایران شکل گرفته که بسیار جدی است. مقامات کشورمان بر این مسئله اشتراک نظر دارند که اجازه احداث این کریدور به مفهوم اعطای خاک به آذربایجان و قطع مرز ایران و ارمنستان را نخواهند داد. چه آنکه اگر روسیه و جمهوری آذربایجان از هوشمندی در فهم سیاست داخلی ایران آگاه باشند، در خواهند یافت که انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران به تقویت قدرت درونی ایران افزوده و تصور تغییر مرزهای ایران، خط قرمزی ملی فارغ از مسائل سیاسی در ایران است که پشتیبانی اکثریت مردم از نیروهای مسلح و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی را به دنبال دارد. کریدور زنگزور عامل جدید تنش بین روسیه و ارمنستان گشایش کریدور زنگزوری که تحت کنترل روسیه باشد، به مسکو اهرم بزرگی در برابر ارمنستان، جمهوری آذربایجان و اتحادیه کشورهای ترک میدهد. علاوه بر این، جاده ابریشم میانه از زنگزور میگذرد و کنترل این کریدور به معنای امکان نفوذ جدی روسیه در این جاده است. تیرگی روابط بین روسیه و ارمنستان ادامه دارد. ارمنستان در تلاش است تا از روسیه جدا شود و مسکو مصمم است اجازه ندهد ایروان به آغوش غرب برود. چگونگی رفتار مسکو با کشورهای پس از فروپاشی شوروی که میخواستند به سمت غرب بروند مشخص است. گرجستان، مولداوی و اوکراین نمونههایی از این کشورها هستند. در چنین دولتهایی، روسیه تلاش میکند تا قدرت را به نفع خود تغییر دهد و در صورت شکست، با تصرف قلمرو آن کشورها، مجازاتشان میکند و آنها را در معرض تهدید دائمی خود قرار میدهد. این رفتار تثبیتشدهای است که در فضای پس از شوروی شکل گرفته است. ارمنستان نیز پس از روی کار آمدن دولت پاشینیان همین مسیر را طی میکند. در شبکههای تلویزیونی دولتی روسیه، کمپین «ارمنستان راه اوکراین را دنبال میکند و سرنوشت آن را خواهد داشت» شبانهروز ادامه دارد. درست است که تواناییهای روسیه در قفقاز جنوبی که در جبهه اوکراین در حال جنگ با کل غرب است، به میزان قابل توجهی محدود شده است؛ اما هر چقدر هم که قدرت بزرگی مثل روسیه ضعیف باشد، همیشه میتواند کشور کوچک و ضعیفی مثل ارمنستان را مجازات کند. به نظر میرسد که دولت پاشینیان از اوکراین درس گرفته است و نمیخواهد با گامهای تند از روسیه جدا شود و قدم به قدم به سمت غرب میرود. روسیه نیز از اقدامات تند خودداری میکند و عجلهای برای گشودن «جبهه دوم» در قفقاز جنوبی در کنار جبهه اوکراین ندارد. با این حال، حوادث بسیار سریع در حال پیشرفت است و موضوع کریدور زنگزور که تحت کنترل روسیه باشد، به بنبست رسیده است. گشایش این کریدور و اجرای امنیت در کریدور توسط سرویس امنیت فدرال روسیه، به مسکو اهرم بزرگی در برابر ارمنستان، جمهوری آذربایجان و اتحادیه کشورهای ترک خواهد داد. علاوه بر این، جاده ابریشم میانه از زنگزور میگذرد و کنترل کریدور نیز به معنای امکان نفوذ جدی در این جاده است. اهرمهای کنترل ذکر شده سود کلانی برای روسیه به همراه خواهد داشت و مسکو از هر گزینهای برای به دست آوردن این فرصت استفاده خواهد کرد. روسیه عجله دارد، زیرا آمریکا و دیگر کشورهای غربی گام به گام سامانههای دفاعی مختلف خود را در ارمنستان مستقر میکنند. اگر مسکو روی جایگاه پیشین خود حساب باز کند، قدرت نظامی غرب در ارمنستان به حدی افزایش مییابد که قدرت روسیه را خنثی میکند. مسکو نیز این را میبیند و موضوع زنگزور را به عنوان یک تقاضای فوری مطرح میکند و انتظار پاسخی ملموس از ایروان دارد. پاشینیان با سیاست «نه آری؛ نه خیر» سعی در خرید زمان دارد. تردیدی نیست که مسکو در برنامههای خود محدودیت زمانی مشخصی را برای این سیاست قدم به قدم ایروان در نظر گرفته است. رهبری روسیه در نظر دارد به محض رسیدن به سقف مجاز، اقداماتی را که لازم بداند انجام دهد. اگر پاسخ پاشینیان خیلی دیر باشد، این مسکو است که با اقدامی شدید، بنبست را خواهد شکست. اگر روند مجازات باز و گسترده باشد، ارمنستان غرب را به عنوان شریک رسمی خود اعلام خواهد کرد. نکته کلیدی زنگزور است. به احتمال زیاد اولین ضربه به ارمنستان از زنگزور وارد خواهد شد. منطقاً روسیه علاقهمند به مشارکت جمهوری آذربایجان به عنوان دشمن ارمنستان در این کارزار تنبیهی خواهد بود. با این حال ورود آذربایجان به چنین بازی بزرگ و خطرناکی منطقی به نظر نمیرسد و ممکن است اوضاع از کنترل خارج شود و برای باکو خطرناک شود. در صورت برافروخته شدن آتش درگیری در زنگزور، باکو به بهانه امنیتی، ممکن است نیروهای خود را با عنوان محافظت از مناطق مرزی زنگزور و نخجوان از دایره آتش به منطقه اعزام کند. یعنی زنگزور از کنترل ارمنستان خارج شده و تحت کنترل جمهوری آذربایجان درمیآید. اگر اتفاقات در این راستا پیش برود، این امر مسلم است که ترکیه نیز در کنار آذربایجان جای خواهد گرفت. این سؤال پیش میآید: آیا طرف روسی این را محاسبه نمیکند؟ یا اینکه انتقال زنگزور به کنترل جمهوری آذربایجان به نفع مسکو است؟ در نگاه اول، این مسئله به ضرر روسیه است. اما اگر نگاه دقیقتری داشته باشیم، قضیه متفاوت میشود. اگر ارمنستان به اردوگاه غرب و ناتو برود، اعلام خصومت آشکار با روسیه خواهد بود. مسکو انتقال دولت ارمنستانی را که تحت سیطرهاش بود به اردوگاه دشمن تحمل نمیکند و او را به شدت مجازات خواهد کرد. از دست دادن زنگزور مجازات سختی برای ایروان است. در این صورت، ارمنستان نیز ارتباط خود را با ایران که شرط لازم برای موجودیت کشورش است، از دست خواهد داد و شانس بقای دولت ارمنستان که به پایگاه ناتو تبدیل شده، ضعیف خواهد شد. از سوی دیگر خروج زنگزور از کنترل ارمنستان نیز مشکل کریدور را برای روسیه حل میکند. این به معنای سود مشخصی برای مسکو است. در چنین شرایطی روسیه میتواند از خاک جمهوری آذربایجان نهتنها به عنوان کریدور شمال به جنوب، بلکه به عنوان کریدور روسیه به غرب استفاده کند و کالاهای روسیه میتواند با خیال راحت از آذربایجان به ترکیه و از آنجا به اروپا تحویل داده شود. همه اینها تنها یکی از گزینههای ممکن است. همانطور که در بالا اشاره کردیم، بازی بسیار پیچیده است و از همان ابتدا نمیتوان محاسبه کرد که کدام طرف چه سناریویی را در ذهن دارد. این میتواند یک بازی در داخل یک بازی دیگر باشد. بیایید سناریوی دیگری را بررسی کنیم: اگر جمهوری آذربایجان به بهانه امنیتی، نیروهای خود را در زنگزور مستقر کند، ممکن است برای روسیه مفید باشد که میخواهد ارمنستان را به مدار خود بازگرداند. در این صورت، مسکو خواستار خروج نیروهای باکو از خاک ارمنستان بر اساس معاهده امنیت جمعی، ارائه ضمانتهای امنیتی به آذربایجان و اعزام نیروهای خود به زنگزور خواهد بود. اگر حوادث در این راستا پیش برود، ارمنستان که نمیخواهد زنگزور را از دست بدهد، چارهای جز پناه بردن دوباره به روسیه نخواهد داشت. در نتیجه، روسیه به طور همزمان دو هدف را دنبال خواهد داد. هم ارمنستان را به مدار خود بازخواهد گرداند و هم با استقرار نیروهای امنیتی خود در کریدور زنگزور، این فرصت را خواهد داشت که این خط ارتباطی جهانی را به طور جدی تحت تأثیر و کنترل خود قرار دهد. در هر صورت تشدید درگیری ایروان و مسکو فرصتهای جذابی را برای باکو ایجاد میکند. سؤال اصلی این است که دو طرف باکو و آنکارا تا چه اندازه ریسک کرده و از این فرصتها استفاده خواهند کرد. به نظر میرسد در سیاست اتخاذی روسیه، ارمنستان در همه گزینهها بازنده باشد. شاید امروز دردناکترین گزینه برای ارمنستان درخواست پوتین برای باز شدن کریدور زنگزور تحت کنترل سرویس امنیت فدرال روسیه باشد. اما اینکه پاشینیان با مقاومت در برابر فشار غرب به این خواسته مسکو پاسخ مثبت بدهد، مبهم است. چند توصیه مهم به مقامات روسی باید چند نکته را به مقامات روسی یادآوری کرد: اول این که وزارت خارجه روسیه اظهاراتی کرده که خلاف انتظار ایران بود؛ روسها به خوبی از طریق مقامات عالی کشورمان و در مواقع متعدد از موضع روشن و به حق ایران آگاه شدهاند که جمهوری اسلامی ایران با هر نوع دالانی مانند زنگزور و غیر آن که نخجوان را به آذربایجان متصل کند مخالف است؛به همین دلیل این موضعگیری جای شگفتی و تعجب دارد! دوم این که مقامات مسکو به خوبی آگاه هستند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مستقل که نسبت به کوچکترین تحولات در منطقه بخصوص قفقاز جنوبی مواضع دقیق و روشنی دارد، همواره در برابر آمریکا و غرب و همه کسانی که بدنبال سلطه در جهان هستند، ایستادگی کرده است و تحولات تاریخی بعد از انقلاب اسلامی ایران مؤید راهبرد اساسی تهران در ایستادگی در برابر زورگویان جهانی است. سوم این که ایران به هیچ عنوان تغییری را در مرز خود و حاشیههای امنیتی آن در هیچ نقطهای از کشور جمهوری اسلامی ایران نمیپذیرد. چهارم این که بر اساس هیچ قاعدهای امنیت و موقعیت ژئوپلتیک هیچ یک از کشورهای موجود در قفقاز جنوبی بر دیگران ترجیحی ندارد؛ بنابراین به چه منظور دوستان روس ما فکر میکنند که برای رفع مشکلات آنها با ارمنستان باید از دالان زنگزور استفاده کنند؟ پنجم این که در زمانی که مسکو یا روسیه با کشور اوکراین در اوج جنگ بود، آمریکاییها مثل ماری در پوست ناتو میخواستند در قفقاز جنوبی راهی باز کنند. ولی جمهوری اسلامی ایران به تنهایی با تمام قوت جلوی ناتو و آمریکا ایستاد. به طوری که دولت بایدن اعلام کرد که تنها مانع باز شدن دالان زنگزور ایران است. روسیه همچنین باید به این امر توجه داشته باشد که در همین مسئله کریدور زنگزور، زمانی که خود این کشور در دو سال گذشته در مسئله اوکراین درگیر بوده، این ایران و شخص مقام معظم رهبری بودند که به تنهایی در قبال زیادهخواهی طرفهای سودجو در این رابطه بخصوص غربیها ایستادگی کرده و اجازه تعدی و تجاوز را به آنها ندادند. چرایی اعلام این امر از سوی روسیه آن هم حالا که ایران به صراحت اعلام موضع کرده و این امر به مسئله قطعی در جهان تبدیل شده و ایستادگی ایران در این امر هم مورد اعتراف طرفها است، مسئلهای تعجببرانگیز است!! نکته ششم این که مقامات دو کشور خود را برای انعقاد رابطه راهبردی آماده میکنند و این امر نشانه اراده جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد نوعی رابطه راهبردی است. مسئلهای که از سوی مقامات ارشد روسیه بخصوص ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور هم بر آن تاکید شده است. باتوجه به توافقهای بسیار مهم و صریح جناب آقای پوتین با مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران و هدفگذاری دو کشور در تقویت روابط راهبردی، چنین موضع گیری از وزارت خارجه روسیه موجب شگفتی است!! به نظر میرسد که باید برای وزارت خارجۀ روسیه معنای عملی «روابط راهبردی» را باز تعریف کرد. هفتم این که اکنون به نظر میرسد که وزارت خارجه روسیه دچار توهم است و گمان میکند که مصلحتش در این است که با استفاده از این دالان موهوم زنگزور،که حتماً با مخالفت ایران ایجاد نخواهد شد، میتوانند مشکل خود را با ارمنستان حل کنند. خوب است یادآوری کنیم که باز کردن دالان زنگزور به معنای بستن یکی از دروازههای ایران به سمت اروپا است و تعداد همسایگان جمهوری اسلامی ایران را از 15 به 14 تقلیل میدهد. با توجه به مفهوم «رابطه راهبردی» که ایران و روسیه به دنبال آن هستند، اتخاد گامهای تاکتیکی از این دست در تضاد با مبانی رابطه راهبردی است. نکته نهایی این که به احتمال زیاد اگر بخواهند چیزی به نام دالان در زنگزور یا غیر زنگزور باز کنند، قطعاً غربی ها مقاومت خواهند کرد و آنوقت این تضاد موجب ایجاد یک کانون التهاب جدید درست در کنار مرزهای بسیار حساس شمال غرب ایران خواهد شد. اگر قرار باشد هر کشوری فکر کند برای حل مشکلات خود در خارج از مرزها با گشودن جبهه جدیدی از التهاب و درگیری به هزینه دیگران میتواند مشکل را حل کند آنوقت دیگر هیچ نقطهای در دنیا امن نخواهد بود و یک آشوب همیشگی در جهان بوجود خواهد آمد. چرخش روسیه درباره کریدور زنگزور موقعیت ایران را در قفقاز تضعیف می کند «ریچارد کوزلاریچ» معتقد است که موضع مسکو در مورد کریدور زنگزور، موقعیت ایران و سازوکار 3+3 را به عنوان یک پلتفرم موثر منطقه ای تضعیف خواهد کرد. تغییر موضع روسیه در خصوص کریدور زنگزور متعاقب تحولات جنگ اوکراین قابل ارزیابی است. فشار بین المللی ناشی از این جنگ، باکو را به عنوان متحدی کلیدی برای مسکو مطرح کرده است. چرخش مسکو در این خصوص در سخنان «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه نیز قابل مشاهده بود. وی پیشتر اعلام کرده بود که ارمنستان مانع توافق در مسیرهای ارتباطی از طریق سیونیک می شود. وی گفته بود موضوع روسیه، عبور کریدور زنگزور از این منطقه و سپردن امنیت و کنترل کامل آن به نیروهای حافظ صلح روسیه است. چرخش روسیه در خصوص کریدور زنگزور می تواند موازنه قوا در این خصوص را به زیان ایران رقم بزند. ایران هر گونه تغییر در ژئوپلیتیک و مرزهای قفقاز را مغایر منافع ملی خود می داند و بارها مقامات ایرانی بر آن تاکید کرده اند. حال بازیگران اصلی قفقاز در حال باز طراحی استراتژی های خود در این منطقه هستند و ایران بر مکانیسم 3+3 برای حل مسائل منطقه تاکید دارد. در این معادله روسیه منافع خود را در نزدیکی به باکو دیده است تا به عنوان بازیگر اصلی در قفقاز باقی بماند. ترکیه نیز با این منطق روسها به شرط گرفتن امتیازات لازم همراه است. اتکای ایران در سالهای قبل از جنگ قره باغ (2020) بر نظم روسی متکی بوده و از آن منتفع می شده است. تغییر شرایط در قفقاز جنوبی نیازمند ارزیابی مجدد ایران در نحوه بازیگری در این منطقه دارد تا منافع ملی آن قربانی بازی جدید نشود. در این راستا گفتگویی با «ریچارد کوزلاریچ» مدیر اندیشکده علوم و سیاستگذاری انرژی در دانشگاه جرج میسون، مدیر موقت برنامه سیاست عملیات صلح (POPP ) و سفیر پیشین آمریکا در جمهوری آذربایجان منتشر شده که در ادامه می آید. *روسیه اخیرا اعلام کرده که از احداث کریدور زنگزور حمایت می کند. مسکو بعد از سفر پوتین به باکو صراحتا موضع خود را در این خصوص شفاف کرده است. این در حالی بود که در اوایل از احداث این کریدور حمایت نکرده بود. ارزیابی شما چیست؟ روسیه خواهان کسب حمایت کشورهای همسایه خود در موقعیت فعلی نظام بین الملل است و به همین دلیل در طی ماه اخیر پوتین به چند کشور همسایه خود سفر کرده است. تحولات اوکراین موقعیت روسیه را در قفقاز جنوبی تغییر داده و مسکوخواهان نفوذ خود در گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان است. *نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان اخیرا اعلام کرده که قصدی برای خروج از سازمان پیمان امنیت جمعی ندارد. این در حالی بود که ایروان عضویت خود در این سازمان را تعلیق کرده بود و حتی قصد خزوج از آن را داشت. دلایل تغییر موضع ارمنستان چیست؟ ارمنستان هم اکنون نیز مشارکت خود در پیمان امنیت دست جمعی را متوقف کرده است اما با توجه به تحولات منطقه ای و بین المللی موضع خود در مقابل روسیه را تغییر می دهد. * روسیه اعلام کرده، ایران را به پذیرش کریدور زنگزور مجاب خواهد کرد. ارمنستان هم اعلام کرده در صورتی که حاکمیت بر کریدور زنگزور داشته باشد مخالفتی با آن ندارد. به نظر می رسد در این معادله ایران بیشترین ضرر را خواهد کرد. ارزیابی شما چیست؟ من معتقدم که موضع روسیه در مورد کریدور زنگزور به این منظور است که به روسیه در مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان اهرمی بدهد زیرا ارمنستان در حال تغییر موضع خود در قبال روسیه است. همچنین چشم انداز مسکو از کریدور، موقعیت ایران را در منطقه تضعیف کرده و سازوکار 3+3 را به عنوان یک پلت فرم موثر منطقه ای تضعیف خواهد کرد. *با توجه به تحولات جدید، به نظر می رسد توافق صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان قریب الوقوع است. این توافق با مشارکت موثر روسیه محقق خواهد شد. به نظر می رسد روسیه کماکان بازیگر تعیین کننده قفقاز خواهد ماند. نظر شما چیست؟ آذربایجان کریدور را از بسته مذاکره با ارمنستان تا رسیدن به توافق صلح خارج کرده است. بعید است تا پس از نشست COP29 نوامبر در باکو، مذاکرات میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان به طور جدی از سر گرفته شود.