روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1403 سه‌شنبه 8 خرداد - شماره 4605

سرمقاله

همبستگى ملى و مشارکت عمومى


  نیلی فاطمی- مشارکت از مطالبات دائمی و همیشگی ملت و همبستگی نیاز مستمر کشور است و بی تردید دستیابی به اهداف ملی و تامین منافع ملی بدون این دو اصل امکان پذیر نمی باشد.; بی تردید در صورت وجود اختلاف، شکاف و چند دستگی، عدم انسجام و یا غیبت مردم از صحنه مسائل مهم سیاسی و اجتماعی هیچ دولتی قادر نخواهد بود برنامه های اساسی و مهم را در کشور به سرانجام برساند.
همبستگى ملى و مشارکت عمومى به معناى همدلى، همگرایى، قبول مسئولیتهاى اجتماعى و رعایت حقوق شهروندى و همکارى همگانى در پیشبرد امور سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى در جامعه است. واژه اُمت و واژگان هم خانواده آن دربردارنده مفهوم همبستگى ملى ومشارکت عمومى است. در اسلام براى نشان دادن اهمیت فوق العاده این مسئله و نقش تعیین کننده اش در سرنوشت ملتها، راهکارهاى فراوانى براى اجرایى کردن همبستگى ملى و مشارکت عمومى وجود دارد که از جمله مى توان به موارد زیر اشاره کرد: احترام فوق العاده به انسان و حقوق او، محبت و عشق ورزى به دیگران، مشورت با دیگران و مشارکت همگانى در تصمیم گیریها، فراخوان مردم به وحدت و همدلى در کارها، اهتمام به امور دیگران و تلاش براى حل مشکلاتشان، صلح و آشتى با مردم، برآوردن نیازهاى آنان، خدمت رسانى به مردم را از بهترین عبادت شمردن، تعاون و همکارى در اسلام، ضرورت حفظ روابط اجتماعى، نکوهیده دانستن فرار از اجتماع و مردم.
معانى و تعاریفى که براى همبستگى و واژه هاى هم خانواده آن ارائه شده، بر چند نکته زیر تصریح و تأکید دارند:
1 ـ پیوستگى و وابستگى افراد جامعه به یکدیگر، که در قالب واژه هاى مسئولیت متقابل، پیوند، انسجام، صف بندى نزدیک و وابستگى بیان شده است؛
2 ـ تعامل، که از واژه هاى مسئولیت متقابل، کنش جمعى و مشارکت آمیز فهمیده مى شود؛
3 ـ فرهنگ و احساسات و عواطف، که بر چگونگى همبستگى دلالت دارد و درقالب واژه هاى تعهدات فرهنگى و اجتماعى، ارزشها، هنجارها، عقاید، اخلاق، اندیشه و وظیفه بیان گردیده است.
بنابراین، همبستگى ملى و اجتماعى، ارتباط و پیوند میان افراد جامعه بر مبناى منافع و فرهنگ مشترکشان است که در یک میدان تعاملى، عواطف و احساسات را برمى انگیزاند؛ و به ویژه اینکه این معنا و سطح از همبستگى میان انسانها و عوامل تحرک آنها، رشته پیوند دهنده یک نظام اجتماعى و نیروى کشش و جاذبه اى است که شهروندان را به احساس مسئولیت در برابر یکدیگر و مشارکت در تصمیم گیریهاى جمعى وامى دارد و از تفرقه، پراکندگى و واگرایى که نشانگر گُسست این پیوند اجتماعى است، جلوگیرى مى کند.
در تبیین بیشتر مشارکت عمومى باید گفت: «اصل مشارکت (Participation)، از اصول و پایه هاى مهم دموکراسى و یا مردم سالارى نوین شمرده مى شود و در واقع روح دموکراسى به حساب مى آید که در تعریف آن گفته اند: «شیوه زندگىِ جمع یا جامعه اى که در آن به افراد حق داده مى شود براى مشارکت آزادانه، از فرصتهاى مساوى برخوردار باشند»؛ و یا «فرصت شهروندان کشور براى مشارکت آزادانه در تصمیمهاى سیاسى».
در همین راستا چندفرهنگ‌باوری به معنای به رسمیت شناختن ”تفاوت“ و احترام به تنوع فرهنگی در حوزه عمومی به عنوان جزء مشروع و مطلوب جوامع، با موضوع انسجام اجتماعی و همبستگی ملی رابطه نزدیکی دارد.تنوع فرهنگی واقعیت کهن جوامع بشری است؛ اما ایدئولوژی، گفتمان و سیاست چندفرهنگ‌باوری موضوعی فاقد قدمت است که
خاستگاه زمانی آن دهه 1970.م و آغازگاه مکانی آن آمریکای شمالی، استرالیا و سپس اروپای غربی می‌باشد. این آموزه‌ فکری و راهنمای سیاستگذاری اگرچه با تأخیر پای در قاموس سیاست و مطالعات فرهنگی نهاد؛ اما به دلیل ارتباط وثیق با موضوعاتی چون جهانی‌شدن، شهروندی، اقلیت‌ها، سیاست‌گذاری عمومی، جنبش‌های نوین اجتماعی، ملت‌سازی و از همه مهمتر موضوع هویت، انسجام جامعه‌ای و همبستگی ملی، با شتاب فزاینده‌ای در کانون توجه متفکران و سیاستمداران قرار گرفته است.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه