روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت - شماره 4585

سرمقاله

رشد بهره وری


 ملیکا اسرافیلی- دولت سیزدهم فرصت بی‌بدیلی در کم کردن خلاء عملکرد و دسترسی به بالاترین میزان بهره‌وری عوامل تولید است. رشد بهره‌وری کل عوامل تولید در دولت دوازدهم منفی ۰.۶ درصد گزارش شده و دولت سیزدهم توانسته به رشد ۳.۷ درصدی دست یابد. بهره‌وری یکی از مفاهیم بسیار مهم و اساسی در اقتصاد محسوب می‌شود و مفهومی است که در برگیرنده مفهوم کارایی و اثربخشی است. بهره‌وری شاخصی برای نشان‌دادن میزان استفاده مؤثر، مفید و کارا از منابع تولید مانند کار، سرمایه، زمین، مواد اولیه، انرژی، فناوری برای تولید کالاها و خدمات است. به این معنی که هرچه میزان شاخص بهره‌وری بالاتر باشد، به همان اندازه می‌توان از منابع تولیدی، محصول بیش‌تر و با کیفیت بهتری به دست آورد. بهره‌وری دارای دو مؤلفه اصلی است: اولین مؤلفه آن کارایی است که نشان‌دهنده ستاده بیش‌تر در مقابل داده کم‌تر است. مؤلفه دوم آن، اثربخشی است که بیان‌گر انتخاب فعالیتهای سودمند و اصولی برای دستیابی به هدف مشخص است. به‌عبارت‌دیگر اثربخش بودن به معنی کارخوب کردن هست. با توجه به این توضیحات می‌توان بهره‌وری را به این صورت تعریف کرد.
بهره‌وری عبارت است از نسبت تولید یا محصول مشخص به داده‌های مربوطه به فرایند تولید همان کالا. یا اینکه بهره‌وری نسبت تولید تحقق‌یافته به داده‌های به کار رفته در آن است.
نتایج برخی مطالعات نشان داده است که بهره‌وری کل عوامل تولید در کوتاه‌مدت تأثیر منفی بر اشتغال دارد، اما در بلندمدت تأثیر معناداری بر اشتغال ندارد. بنابراین در کوتاه‌مدت افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید منجر به کاهش اشتغال و به عبارتی افزایش بیکاری می‌شود که می‌تواند در کوتاه‌مدت تأثیر منفی بر درآمد داشته و منجر به کاهش رفاه اجتماعی شود. هم‌چنین، افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید، باعث افزایش تولید و به دنبال آن باعث افزایش تقاضای کل می‌شود. با توجه به اینکه افزایش تقاضای کل می‌تواند باعث افزایش تورم شود، تأثیر مستقیم بر مخارج مصرفی خواهد داشت. این امر منجر به افزایش تقاضای دستمزدهای نیروی کار و افزایش قیمت سرمایه می‌شود. بنابراین با افزایش دستمزدها و قیمت سرمایه، هزینه‌های تولید و به دنبال آن کاهش تولید می‌تواند اتفاق بیفتد. کاهش تولید و افزایش هزینه‌های مصرفی تأثیر منفی بر رفاه اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت.
بهره‌وری بیشتر به معنای نتایج بهتر برای تمام افراد است و این موضوع تنها محدود به سازمان‌ها نمی‌شود. افزایش بهره‌وری می‌تواند افزایش دستمزد و حقوق را به دنبال داشته باشد، چراکه سازمان‌ها سود بیشتری می‌کنند. این موضوع همچنین می‌تواند باعث کاهش هزینه‌های شما شود، بنابراین قادر خواهید بود تا قیمت محصولات و یا خدمات خود را کاهش دهید و از این طریق مزیت رقابتی به دست بیاورید. در نتیجه، تقاضا برای محصولات/خدمات شما افزایش پیدا می‌کند، سود بیشتری خواهید کرد و اشتغال بیشتری هم ایجاد خواهد شد. همه‌ی این موارد حاکی از آن است که بیان اهمیت بهره‌وری واقعاً دشوار و شاید غیرممکن است. بهبود این شاخص می‌تواند تأثیرات زیادی داشته و حتی استانداردهای زندگی ما را نیز بالاتر ببرد. از سوی دیگر، با پایین رفتن میزان بهره‌وری، حقوق‌ها کاهش پیدا می‌کند و برخی سازمان‌ها نیز ناچار خواهند بود تعدیل نیرو انجام دهند.
بر اساس تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ در انگلستان انجام شده بود، تنها یک چهارم کارکنان و کارمندان بر این باور هستند که در محل کار بهره‌ور هستند. کاهش بهره‌وری معضلی است که بسیاری از کشورها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و این بیماری بسیار گسترده است. با این حال، چه چیزی باعث کاهش بهره‌وری می شود؟ برای موضوعی به این پیچیدگی، طبعاً بیش از یک پاسخ وجود دارد. برخی از علت‌های کاهش بهره‌وری را مرور خواهیم کرد.
در هرحال، ساعات کاری طولانی و اضافه‌کاری مشکلی است که سازمان‌ها باید به آن توجه کنند. کار کردن بیش از حد چیزی به دستاوردهای شما اضافه نمی‌کند، بلکه می‌تواند نتیجه برعکسی داشته باشد. برخی معتقد هستند که کاهش ساعات کاری می‌تواند یک راهکار عالی برای افزایش بهره‌وری باشد. به همین خاطر است که برخی پیشنهاد می‌کنند تعداد روزهای کاری هفته به ۴ کاهش پیدا کند. ۳ روز تعطیلی به سلامت روحی و جسمی و رفاه کارکنان کمک زیادی می‌کند و تعادل بسیار بهتری بین زندگی شخصی و کاری خودشان برقرار می‌کنند.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه