گزارش
مجتبی درویشیان- یکی از مهمترین تحصنها در سال ۵۷ و زمان ورود حضرت امام به ایران در مسجد دانشگاه تهران با حضور روحانیون شکل گرفت؛ اقدامی که مورد حمایت و استقبال مردم و مراجع تقلید واقع شد و دولت بختیار را مجبور به عقبنشینی کرد. حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، کامران شیرازی: در دوران مبارزات مردم کشورمان علیه رژیم شاهنشاهی، مساجد از جایگاه ویژهای برخوردار بودند. انقلابیون و معترضان به حکومت پهلوی بسیاری از برنامههای خود را در مساجد برگزار میکردند از همین رو مساجد کشور شاهد بخش مهمی از تاریخ انقلاب بودهاند. مسجد دانشگاه تهران هم به دلیل موقعیتی که دانشگاه در شهر داشت از جایگاه ویژهای برخوردار بود و این مسجد از مساجدی بود که نقش مهمی در شکل گیری پیروزی انقلاب داشت. یکی از مهم ترین تحصن ها در سال ۵۷ و در زمان ورود امام به ایران در مسجد دانشگاه تهران شکل گرفت که در ادامه به بازخوانی اتفاقات آن روزها پرداختیم. جلوگیری از پرواز هواپیماها به کشور چهارم بهمن ۵۷ خبر بازگشت امام خمینی(ره) به کشور قوت گرفت. دولت بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به تمام شرکتهای هواپیمایی بینالمللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند. علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی تانک و زرهپوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شدند تا از ورود امام به میهن اسلامی جلوگیری کنند. همچنین اعلام شد که تمام فرودگاههای کشور برای سه روز بسته است و در نتیجه، نزدیکان امام اعلام کردند، به مناسبت بسته بودن فرودگاهها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد. براساس اسناد و روایات، اعضاء و دستاندرکاران کمیته استقبال سخت مشغول تدارکات و اتخاذ تمهیدات لازم بودند که در دوم بهمن ۱۳۵۷ از دفتر امام در پاریس خبر رسید که ایشان در ۵ بهمن به ایران مراجعت خواهد کرد. این تصمیم، بسیاری از طرحهای دولت بختیار و به خصوص آمریکا که با اعزام ژنرال هایزر در صدد اخلال در روند انقلاب و حتی کودتا بود، را نقش بر آب کرد. این اتفاق موجب شد تا بختیار اعلام کند دولتش نمیتواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم کند. او دستور داد از روز چهار بهمن، فرودگاه های کشور را ببندند تا مانع مراجعت امام به ایران شوند. از این رو به ناچار بازگشت امام به تأخیر افتاد. آغاز تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران روحانیون مبارز نیز که طی چند روز در صدد چارهجویی بر آمده بودند به پیشنهاد یکی از روحانیون در اعتراض به اقدام دولت بختیار، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. تحصن از صبح روز هشتم بهمن و با حضور اولیه چهل تن از علمای مبارز تهران آغاز شد و به سرعت از همان ساعات اولیه دامنه آن با حضور سایر علما و رجال مبارز گسترش یافت، علمای شهرستانی در این تحصن نقشی گسترده داشتند. نکته مهم این است انتخاب مسجد دانشگاه به عنوان مکان تحصن، گزینش بسیار دقیق و هوشمندانه ای بود که به فشرده شدن صفوف مردم به ویژه دو گروه روحانی و دانشگاهی و سرانجام تسلیم رژیم در مقابل خواست مردم کمک شایانی نمود. بیان دقیق تر این تحصن که در بخش رخدادهای سیاسی و فرهنگی سایت این مسجد آمده به این شرح می باشد: در تاریخ ۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ چهل تن از روحانیون تهران و شهرستان ها برای اعتراض به عمل دولت در جهت ممانعت از بازگشت امام خمینی(ره) به ایران، در محل مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند. ۲۰ تن از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز و ۲۰ تن دیگر از روحانیون شهرستان ها بودند. روحانیون متحصن اعلام کردند که تا مراجعت حضرت امام خمینی (ره) به ایران، به تحصن خود ادامه خواهند داد. در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه ابعاد وسیع تری پیدا کرد و با پیوستن عده بیشتری به این تحصن، بیش از ۲۰۰۰ نفر در مسجد دانشگاه تهران گرد آمدند. اعضای هیأت دبیران موقت سازمان ملی دانشگاهیان ایران در بیانیه ای پشتیبانی کامل خود را از خواست های روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران اعلام نموده و اظهار داشتند: “ تحصن روحانیت مبارز در مسجد دانشگاه تهران در حقیقت نشانه بارزی است از پیوند روحانیت و دانشگاهیان برای مبارزه با ظلم و خود کامگی و جهاد در راه عدل و آزادی. “ تحصن علما در مسجد دانشگاه تهران مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد و در نهایت شرایطی را به وجود آورد که بالاخره دولت بختیار را مجبور کرد به بستن فرودگاهها پایان بخشد و اجباراً قدمی دیگر به عقب رود. مسجد دانشگاه تهران 22 مهر 1345 افتتاح شد و از آن زمان تاکنون به دلیل بصیرت دانشجویان در محیط دانشجویی و در جریانات قبل از انقلاب و مبارزات دانشجویان در زمره دانشگاه های فعال قرار گرفت و گروههای سیاسی مختلفی در طول دهه های گذشته در این مسجد فعالیت داشتهاند. در واقع یکی از کانون های تحولات انقلاب از این مسجد بوده است. تعلق خاطر رهبری به مسجد دانشگاه تهران جایگاه این تحصن به قدری با اهمیت بود که مقام معظم رهبری در دیداری که سال های گذشته با اعضای هیئت علمی و استادان دانشگاه تهران داشتند به اهمیت این مسجد و تحصن سال 57 اشاره کردند و فرمودند: “ دستاندرکاران استقبال امام، وقتی از به تاخیر افتادن حضور امام خمینی (ره) در میهن مطلع شدند، محل تحصن را دانشگاه تهران اعلام کردند که این انتخاب تصادفی نبود بلکه نشاندهنده ارتباط روحی و معنوی دانشجویان و علما با دانشگاه تهران بود”. چرا روحانیون انقلابی سال ۵۷ در دانشگاه تهران تحصن کردند؟ یکی از مهمترین رویدادهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار بود. عدهای از روحانیون از سراسر کشور در اوایل بهمن 1357 برای استقبال از امام خمینی (ره) راهی تهران شدند. اما کمی بعد دولت شاپور بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به کلیه شرکتهای هواپیمایی بین المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند. علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی ادوات نظامی از جمله تانک و زرهپوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شدند تا از ورود امام به کشورجلوگیری نمایند. همچنین در کنار تمام این تدابیر، کلیه فرودگاههای کشور برای سه روز بسته اعلام شد. سر آخر با شرایط به وجود آمده، نزدیکان امام اعلام کردند، به مناسبت بسته بودن فرودگاهها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد. روحانیون در هفتم بهمن 1357 در مدرسه رفاه جمع شدند؛ آنان در اعتراض به ممانعت شاپور بختیار از ورود امام خمینی(ره) به ایران، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. این تحصن از ساعت 9 صبح هشتم بهمن 1357 آغاز شد. پیوند حوزه و دانشگاه کارشناسان مسائل تاریخی معتقدند انتخاب مسجد دانشگاه به عنوان مکان تحصن، گزینش بسیار دقیق و هوشمندانه ای بود؛ هم باعث فشرده شدن صفوف مردم به ویژه دو گروه روحانی و دانشگاهی شد، هم سرانجام رژیم بختیار در مقابل خواست مردم تسلیم شد. روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: «بیست نفر از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز تهران و بیست نفر از روحانیون شهرستانها در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند. حجتالاسلام جنتی سخنگوی روحانیون نیز اعلام کرد که آقایان طالقانی، منتظری و بهشتی نیز به جمع متحصنین خواهند پیوست. ساعت 9 صبح نماینده خلبانان اعتصابی هواپیمای ملی کشور نیز به جمع روحانیون آمد و از آمادگی خلبانان برای پیوستن به این تحصن خبر داد.» در ادامه اسامی جمعی از متحصنین را که در ساعات اول به مسجد دانشگاه تهران آمده بودند به این شرح اعلام شد: «آقایان مطهری، آذری، محمدی، محفوظی، طاهری، محمدعلی جنتی، مهدی ربانی، محمدعلی شرعی، فاضل موحدی، یوسف صانعی، حسین راستی، محمد مومن، خلخالی، احمدی، توسلی و حیدری.». به گزارش خبرنگار روزنامه کیهان سازمان ملی دانشگاهیان ایران کمیته تدارک امکانات برای متحصنین تشکیل داد و نوشت: «تعداد روحانیون مبارز تا ظهر امروز از چهارصد نفر تجاوز کرد تلاوت و ترجمه آیات قرآن مجید از جمعه برنامههای متحصنان در مسجد دانشگاه است. آقای سیدعلی خامنهای و آقای اکبر هاشمی رفسنجانی و استاد مطهری در جمع متحصنان برنامه سخنرانی دارند.» روحانیون مبارزِ متحصن در مسجد دانشگاه تهران با صدور اعلامیه شماره یک خود اعلام کردند: «حکومت غیرقانونی و غاصب شاپور بختیار در بیشرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران، روی پیشینیان نوکرصفت خود را سفید کرد. در روز جمعه 6 بهمن در تهران و تبریز و رشت و گرگان و آبادان و سنندج و بعضی از شهرستانهای دیگر دست به کشتارهای فجیع و وحشیانه زد و با بستن فرودگاههای کشور به روی رهبر محبوب ملت «آیتاللهالعظمی امام خمینی دامظله» احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پراشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده رهبر عظیمالشان خود بود، سخت جریحهدار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت، بیش از پیش برانگیخت، اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی دولت غیرقانونی بختیاری از ساعت 9 صبح روز یکشنبه 8 بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتالله امام خمینی دام ظله به وطن و آغوش پر از مهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند. برقرار باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی.» تجربه موفق تحصن بیمارستان مشهد آیتالله خامنهای، که آن زمان عضو شورای انقلاب بود، درباره علت تحصن و انتخاب محل آن در مصاحبهای میگویند: « آن شبى که قرار بود ما صبح برویم تحصن بکنیم، آن روزى بود که امام قرار بود بیایند و نیامدند. ما رفتیم در بهشت زهرا و شهید بهشتى سخنرانى کردند و بنده قطعنامه را خواندم... یک سخنرانى شهید بهشتى کردند، بعد هم یک قطعنامهاى تهیه کرده بودیم. من هم رفتم قطعنامه را خواندم و برگشتیم. وقتى که برگشتیم صحبت شد که حالا قدم بعدى چه باشد؟ فکر تحصن در تهران بىارتباط به تجربه تحصن در مشهد نبود، یعنى تجربه موفق تحصن بیمارستان مشهد تشویقکننده بود به این تحصنى که در تهران انجام گرفت. مدتى بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضى مىگفتند در مسجد بازار -مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود- آنجا تحصن انجام بگیرد، بعضى جاهاى دیگر را پیشنهاد مىکردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست.» اتاقک کنار مسجد دانشگاه اما به مرکز رهبری تحصن در تهران بدل شده بود. چند کمیتهی اصلی جهت تحصن تشکیل شد که برخی از آنها عبارت بودند از: کمیتهی علمای شهرستانی و کمیتهی پشتیبانی؛ کمیتهی مهم دیگری هم وجود داشت بهنام کمیتهی تبلیغات. مسئولیت این کمیته با آیتالله خامنهای بود که نشریهای هم در همان ایام منتشر میکرد: «من فراموش نمیکنم آن روز با مرحوم آقای بهشتی دو نفری آمدیم و از در شرقی دانشگاه وارد شدیم. یکی از دوستان عزیز و علمای محترم ... قبلاً رفتند آنجا، هماهنگی کردند و در شرقی دانشگاه را باز کردند -چون در جنوبی که در اصلی بود، [تحت کنترل رژیم بود] و روی ما باز نمیشد- و ما از آنجا وارد دانشگاه شدیم، رفتیم توی مسجد دانشگاه، و بنده رفتم توی آن اتاق عقب مسجد -که یک اتاق کوچکی بود، نمی دانم حالا هم هست یا نه- آنجا مستقر شدیم و از همان روز اول، نشریهی تحصن را راه انداختیم، که چند شماره از همان روز اول آنجا منتشر شد.». این تحصن هوشمندانه و بهموقع علما و بازتاب گستردهی آن فشار شدیدی به بختیار وارد کرد و او را سخت به تکاپو انداخت. او حتی در این راه به مذاکرهی غیر مستقیم با سران تحصن هم روی آورده بود؛ اگرچه نمیتوانست آنان را به سازش و کوتاه آمدن بکشد. به گفتهی آیتالله جمی: «ما میدانستیم که بختیار دستپاچه شده، با بعضی از این بزرگان دستاندرکار تحصن و کمیتهی استقبال تماسهایی میگیرد. با آقایانی مثل شهید مطهری و بهشتی که یک کاری بکنند. اینها هم قرص و محکم میگفتند که غیر از این راهی نیست و باید حتماً امام بیاید و این تحصن به هم نمیخورد تا امام بیاید.» نقش مردم در تامین هزینههای مالی تحصن روحانیون در دانشگاه تهران مردم هم به اشکال مختلف با روحانیون همراه شدند. گروهی مستقیما در جریان تحصن قرار گرفتند و عدهای شرایط مورد نیاز تحصن را آماده میکردند. محسن رفیق دوست در بخشی از کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه میگوید: «از موقعی که قرار شد علما به دانشگاه تهران بروند، ما همراه با دوستان رفتیم و مسجد را تحویل گرفتیم... هزینه تحصن علما و دیگر کارها را رفقایمان میپرداختند؛ یعنی ما هر وقت نیاز به پول پیدا میکردیم از دوستان میگرفتیم. یکی از افرادی که مدام به ما کمک میکرد فردی بود به نام حاجی محمد درویش دماوندی. ایشان فردی بازاری بودند و از اول در جریانات نهضت امام بودند و کمک مالی میکردند. روزی که تازه ما مدرسه رفاه را در اختیار گرفته بودیم این فرد نزدم آمد و دستمالی را به دستم داد و گفت: «این مقداری پول است خانهام را فروختم و این پولش شده، بیایید با این پول کارهایتان را پیش ببرید.» یعنی این فرد آن قدر به خاطر انقلاب فداکاری میکرد که حتی حاضر شده بود خانه خودش را هم بفروشد. هزینههای تحصن علما و دیگر کارها از این راه و نیز از راه کمکهای مردمی تامین میشد. این تحصن علما یک هفته طول کشید و با ورود امام خود به خود شکسته شد. ابتدا قرار بر این بود که امام بعد از تشریف فرمایی به ایران به دانشگاه بروند و خودشان پایان تحصن را اعلام کنند، ولی چون ما یازده بهمن فرودگاه را تحویل گرفته بودیم بیشتر علما، برای دیدن امام به فرودگاه رفته بودند تا از معظمله استقبال کنند و بدین صورت تحصن شکسته شده بود.» نهایتا تحصن روحانیون در دانشگاه تهران چهار روز به طول کشید و دولت شاپور بختیار مجبور شد فرودگاههای کشور را بازگشایی کند. روحانیون متحصن با انتشار بیانیهای پایان تحصن خود را اعلام کردند؛ و در روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ اتوبوسهایی متحصنان را از دانشگاه تهران به سمت مهرآباد برد تا شاهد بر زمین نشستن هواپیمای امام خمینی(ره) در تهران باشند. روایت تحصن روحانیان در مسجد دانشگاه تهران حجتالاسلام سیدحسن طاهری خرمآبادی در خاطرات خود از تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران میگوید: «در میدان روحانیون نظریه تحصن در دانشگاه تهران طرفدار بیشتری داشت و بنده به اتفاق آقایان مطهری، خامنهای، ربانی املشی، ربانی شیرازی و گروهی دیگر با مینیبوس راهی دانشگاه شدیم و اول صبح آنجا بودیم. وقتی وارد دانشگاه تهران شدیم بیست نفر از دانشجویان که از تحصن ما آگاه شده بودند در آنجا حاضر شدند. و آیتالله مطهری، روی پلههای مسجد دانشگاه ایستادند و اعلام کردند که ما در اعتراض به دولت که از ورود امام خمینی(ره) به کشور جلوگیری کردهاند در اینجا متحصن شویم و در همین جا به دنیا اعلام میکنیم تا برطرف شدن مانع، به تحصن خود ادامه خواهیم داد.» حجتالاسلام طاهری خرمآبادی در ادامه افزود: «بعد از استقرار ما در مسجد دانشگاه تهران، سیل جمعیت از نقاط مختلف به آنجا سرازیر شد. گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم از همان صبح روز اول آمده بودند از جمله آقایان فاضل لنکرانی، قدوسی، راستی کاشانی. در کنار مسجد یکی دو اتاق بزرگ قرار داشت که آقایان در آنجا جمع شده بودند و کمیتههایی برای اداره تحصن تشکیل داده بودند. یکی از این کمیتهها، کمیته تبلیغات بود، دیگری کمیته رسیدگی به علمای شهرستانی بود. در این قسمت اسامی و مشخصات علمایی که از شهرستانها به متحصان میپیوستند، نوشته میشد تا برای انتشار، در اختیار خبرنگاران قرار گیرد… آقای خامنهای مسئول کمیته تبلیغات شدند و من هم در جایگاه قائممقام و معاون ایشان همکاری میکردم. یکی از دانشکدهها را به کمیته تبلیغات اختصاص دادند. […] در کمیته تبلیغات، مطالبی که باید در روزنامهها مطرح میشد، مورد بررسی و تصویب قرار میگرفت. در مجموع فعالیتهای تبلیغاتی تحصن را که در واقع از کارهای اساسی و اصلی بود، این کمیته انجام میداد. کمیتهای نیز برای پشتیبانی از متحصنان و مردمی که به آنجا میآمدند تشکیل میشد و کار آن تعیین سخنران بود که برنامه منظمی داشته باشد و هر کس پشت تریبون نروند، زیرا در آن روزها گروههای مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جریان انقلاب وجود داشتند و برخی از این گروهها تلاش میکردند که قضایا را به نفع خود تمام کنند. آیتالله مطهری یکی از سخنرانان بود و نماز جماعت نیز معمولاً توسط آیتالله طالقانی اقامه میشد.» حجتالاسلام سیدحسن طاهری خرمآبادی در کتاب پارهای از خورشید درباره نقش آیتالله مرتضی مطهری در تحصن علما مینویسد: «آقای مطهری در تحصن دانشگاه نیز نقش اساسی داشتند. یادم میآید که در مدرسه رفاه جمع شده بودیم که چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. پیشنهاد تحصن مطرح شد. دکتر بهشتی و آقای مطهری و آقای خامنهای و خیلیهای دیگر بودند. بعضی از دوستان اعتقاد داشتند تحصن در مسجد امام فعلی (مسجد شاه سابق) کنار بازار باشد. اما آقای مطهری گفتند که تحصن در دانشگاه باشد و بالاخره هم همان شد.» حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود با اشاره به حوادث 7بهمن 1357 و شعارهای مردم «وای به حالت بختیار، اگر امام فردا نیاد، اگر امام فردا نیاد مسلسها بیرون میاد» و «وای اگر خمینی، حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» نوشت: «این شعارها به خوبی روحیه مردم را در به مبارزه طلبیدن دشمن نشان داد و در این اوضاع و احوال فکر تحصن اعتراضی روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در جمع ما مطرح شد و در همان لحظات اولیه، با شرکت دهها نفر از روحانیون که بعداً تعداد آنها به صدها نفر رسید، به سرعت شکل اجرایی گرفت و ما نیز در جلساتی که برای اداره برنامههای تحصن در اتاقی در کنار مسجد دانشگاه تهران برپا میکردیم به همکاری و همفکری با تعدادی از دانشگاهیان میپرداختیم.» حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در ادامه افزود: «در چنین شرایطی جمعیت زیادی هم در صحن و هم در داخل مسجد دانشگاه تهران حضور داشتند که لازم بود آنها را هم مشغول سازیم و هم کنترل کنیم تا حوادث تلخی رخ ندهد. برای همین من نیز مثل جمع دیگری از دوستان، در اجتماع مردم در مسجد سخنرانی کردم و با ارائه تحلیلی گفتم رژیم در مقابل فشار افکار عمومی داخل و خارج، نمیتواند زیاد مقاومت کند و در نهایت مجبور خواهد شد که با آمدن امام خمینی به کشور، موافقت کند.» حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود می افزاید: «دیدم که جوانها بیمحابا در معرض اصابت گلوله قرار میگیرند به میان جمعیت رفتم و عبای خود را از دوش برداشتم و در مقابل آنها ایستادم و به آنها گفتم حق ندارید که چنین کارهایی بکنید و بعد هم آنها را همراهی کردم و آنها هم همانجا ماندند و شعار رهبران ما را مسلح کنید، دادند.» حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی افزود این تحصن که با حضور آقایان بهشتی، مطهری، مفتح، خامنهای و عدهای دیگر از روحانیون مبارز سازماندهی شده بود، به صورت گسترده مورد حمایت مردم، علما و مراجع تقلید قرار گرفت.» حجتالاسلام محمدصادق خلخالی، یکی دیگر از روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران، در خاطرات خود از این تحصن مینویسد: «وقتی شاپور بختیار دستور بسته شدن فرودگاهها را برای ممانعت از ورود امام خمینی(ره) صادر کرد، ما در مدرسه رفاه تصمیم گرفتیم در اعتراض به این اقدام به دانشگاه تهران برویم و تحصن کنیم. افرادی که با یکدیگر تصمیم گرفتند و با یک دستگاه مینیبوس خود را به دانشگاه رساندند و از در غربی آن وارد شدند، عبارت بودند از: «آیتالله منتظری، آیتالله ربانی شیرازی، آیتالله مطهری، آقای بهشتی، آقای هاشمی، آقای مهدوی کنی، آقای باهنر، آقای شیخ فضلالله محلاتی، اینجانب، آقای ربانی املشی، آقای آذری قمی، آقای جلال خمینی، آقای کروبی، آقای انواری و چند نفر دیگر.» حجتالاسلام خلخالی در ادامه افزود پس از ورود به دستور آیتالله مطهری، من تحصن را اعلام کردم و تحصن در مسجد دانشگاه تهران آغاز شد و گروهی از پسران و دختران نیز با ما به تحصن نشستند و پسرها فریاد میزدند: «برادر مبارز! تحصن، تحصن» و دختران در جواب فریاد میزدند: «ای خواهر مبارز! تحصن، تحصن» حجتالاسلام خلخالی افزود آن روز به قدری جمعیت در آن جمع شده بود که جای سوزن انداختن نبود.» حجتالاسلام سید علیاصغر دستغیب در خاطرات خود درباره تحصن در مسجد دانشگاه تهران میگوید: «در یک پیام سری به عموم روحانیون اعلام شد که هر چه سریعتر خود را به مسجد دانشگاه تهران برسانند و در تحصنی در اعتراض نسبت به ممانعت از بازگشت امام خمینی(ره) به کشور شرکت کنند. ما نیز طبق قرار با فاصله از یکدیگر و پراکنده وارد دانشگاه تهران شدیم تا عناصر رژیم حساس نشوند و مانع ورود ما نگردند. حجتالاسلام دستغیب افزود عده زیادی از مردم نیز در محوطه اطراف مسجد اجتماع کردند و ما از آنان درخواست کردیم که با توجه به سرمای شدید و کمبود امکانات به منازل خود بروند. اما مردم حاضر به ترک آنجا نبودند و میگفتند ما میترسیم اگر دانشگاه را تخلیه کنیم رژیم خونآشام با یک حمله همه شما را از بین ببرد.» حجتالاسلام علیاکبر مسعودی خمینی که از قم راهی تهران شده بود. در خاطرات خود میگوید: «در آن ایام علما به این نتیجه رسیده بودند که برای بازگشایی فرودگاهها باید در تهران تحصن کنند. من هم برای دیدار با تحصنکنندگان راهی تهران شدم و مشاهده کردم که علما بست نشستهاند و یکی به نماز ایستاده است، دیگری قرآن میخواند، سومی در حال تحلیل سیاسی است و مردم هم دائم در حال رفت و آمد هستند.» حجتالاسلام سیدهاشم رسولی محلاتی در خاطرات خود از تحصن روحانیان در دانشگاه تهران مینویسد: «اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران» در اعتراض به تأخیر ورود امام خمینی(ره) به کشور، تصمیم گرفتند در دانشگاه تهران تحصن کنند و صبح آن روز حجتالاسلام محلاتی با من تماس گرفت و گفت برای تحصن به دانشگاه تهران میرویم شما هم بیایید. من با آنکه دندانم را کشیده بودم و از درد شب گذشته نخوابیده بودم «پس از استخاره» راهی دانشگاه تهران شدم. در آنجا بازار بحثهای سیاسی داغ بود و حجتالاسلام سیدعبدالمجید ایروانی، از ائمه جماعت تهران به کمک دوستان بازاری خرج پذیرایی متحصان را متقبل شده بود. در جمع ما عدهای از مردم نیز حضور پیدا میکردند و به نفع جامعه روحانیت و علیه رژیم شاه شعار میدادند.» رسولی محلاتی میافزاید: «ساختمان ژاندارمری در نزدیک دانشگاه تهران نیز به سنگر مقابله ماموران علیه انقلابیون تبدیل شده بود. همزمان با این تحصن، در 8 بهمن 1357 در میدان 24 اسفند نظامیان از بالای ساختمان ستاد ژاندارمری به سوی مردم آتش گشودند و دست به کشتار جدیدی زدند. در این یورش نظامیان دهها نفر شهید و صدها نفر زخمی شدند.» روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: «بیست نفر از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز تهران و بیست نفر از روحانیون شهرستانها در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند. دکتر زیباکلام نیز از سوی سازمان ملی دانشگاهیان به آنان خیرمقدم گفت. به گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات شماره متحصنین در شروع تحصن (ساعت 9) حدود چهل نفر بود که در ساعت 10 به یکصد نفر افزایش یافت و حجتالاسلام جنتی سخنگوی روحانیون نیز اعلام کرد که آقایان طالقانی، منتظری و بهشتی نیز به جمع متحصنین خواهند پیوست. ساعت 9 صبح نماینده خلبانان اعتصابی هواپیمای ملی کشور نیز به جمع روحانیون آمد و از آمادگی خلبانان برای پیوستن به این تحصن خبر داد. در همین ساعت نیز گروهی از روحانیون در داخل دانشگاه دست به تظاهرات زدند و شعار میدادند: برادر مسلمان تحصن ـ تحصن ـ دانشگاه تهران و نه قانون اساسی، نه سازش سیاسی، تنها ره رهایی جنگ مسلحانه است.» روزنامه اطلاعات در ادامه اسامی جمعی از متحصنین را که در ساعات اول به مسجد دانشگاه تهران آمده بودند به این شرح اعلام کرد: «آقایان مطهری، آذری، محمدی، محفوظی، طاهری، محمدعلی جنتی، مهدی ربانی، محمدعلی شرعی، فاضل موحدی، یوسف صانعی، حسین راستی، محمد مومن، خلخالی، احمدی، توسلی و حیدری.» به گزارش خبرنگار روزنامه کیهان سازمان ملی دانشگاهیان ایران کمیته تدارک امکانات برای متحصنین تشکیل داد. خبرنگار کیهان نوشت: «تعداد روحانیون مبارز تا ظهر امروز از چهارصد نفر تجاوز کرد تلاوت و ترجمه آیات قرآن مجید از جمعه برنامههای متحصنان در مسجد دانشگاه است. آقای [سیدعلی] خامنهای و آقای [اکبر] هاشمی رفسنجانی و استاد [مرتضی] مطهری در جمع متحصنان برنامه سخنرانی دارند. شیخ مصطفی رهنما همکار مطبوعاتی ما و بانی مسلم آزاد نیز مقارن ظهر به جمع متحصنان در مسجد دانشگاه تهران پیوست.» تحصن امروز روحانیون با استقبال برخی مراکز دانشگاهی و اجتماعی ایران روبهرو شد. سازمان ملی دانشگاهیان ایران (دانشگاه تهران) در بیانیهای اعلام کرد: «روحانیت مترقی در طول مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری ملت ایران همواره نقش تعیینکنندهای داشته است. اینک در آستانه ورود رهبر عالیقدر انقلاب مردم ایران حضرت آیتاللهالعظمی خمینی برای اعتراض به دسایس مذبوحانه دستگاه ضدمردمی حاکم در جلوگیری از ورود ایشان، جامعه روحانیت مبارز در مسجد دانشگاه تهران تحصن اعلام کرده است. سازمان ملی دانشگاهیان ایران (دانشگاه تهران) پشتیبانی کامل خود را از خواست روحانیون متحصن ابراز میکند و انتخاب دانشگاه تهران را به عنوان محل این تحصن نشانه دیگری از همبستگی همه قشرهای مردم ایران در تحقق هدفهای انقلاب بزرگ ملت ایران میداند.» شورای مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی که شامل بیش از پنجاه سازمان است نیز در اعلامیهای از اقدام روحانیون حمایت کرد. در اعلامیه شماره 9 این شورا آمده است: «شورای مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی ایران در اعتراض به دسایس ننگین امپریالیسم جهانی و نوکران سرسپرده و جیرهخوار آن که بر مسند خیانت و جنایت تکیه کردهاند و در این لحظات حساس تاریخساز میخواهند با دسایس گوناگون چون اشغال نظامی رادیو و تلویزیون، سازمان بنادر، گمرگ بندرعباس و فرودگاههای کشور و کشتارهای ننگین سراسر کشور و تکرار جمعه سیاه، انقلاب ایران را به رهبری امام خمینی با توطئه روبهرو سازند؛ اعضای شورایی مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی ایران ضمن شرکت همگانی، پشتیبانی خود را از تحصن جامعه روحانیت در مسجد دانشگاه [تهران] اعلام داشته و تا باز شدن فرودگاه جهت ورود رهبر بزرگ انقلاب ملت ایران امام خمینی به تحصن خود ادامه خواهند داد.» جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران در بیانیهای با اشاره به فرار شاه از کشور اعلام کرد: «شاپور بختیار نخستوزیر دستنشانده و بیاختیار شاه را در راه تحقق بخشیدن به یک توطئه امپریالیستی علیه خلق مسلمان ایران همراه با کشتار مردم از بازگشت «قائد اعظم امام خمینی» که خواست قلبی همه مردم است جلوگیری کرده است.» در ادامه این بیانیه با اشاره به تحصن «روحانیون متعهد و مبارز تهران» در مسجد دانشگاه تهران آمده است: «جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران ضمن اعلام مخلوع بودن شاه و غیرقانونی بودن دولت شاپور بختیار پشتیبانی کامل خود را از تحصن روحانیون مبارز ـ که همچون اسلاف خود پرچمدار قیامهای ملت مسلمان ایران علیه ظلم و استبداد و استعمار میباشند ـ ابراز داشته و همصدا با ملت شجاع ایران هرگونه دسیسه و توطئه علیه بازگشت امام خمینی و استقرار جمهوری عدل اسلامی را شدیداً محکوم میکند.» آیتالله سیدمحمود طالقانی که در پیامی به متحصنین آمادگی خود را برای پیوستن به آنها اعلام کرده است.( ساعت 5 بعدازظهر امروز به جمع صدها روحانی متحصن در مسجد دانشگاه تهران پیوست. آیتالله طالقانی، با وجود بیماری، اعلام کرد که تا بازگشت رهبر ملت به تحصن خود ادامه خواهد داد. خبرنگار روزنامه اطلاعات نیز از حضور آیتالله حسینعلی منتظری، آیتالله محمدصدوقی، آیتالله سیدجلالالدین طاهری اصفهانی، آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی و آیتالله استاد مرتضی مطهری در جمع علمای متحصن خبر داد.علاوه بر این افراد آیتالله احمد آذری قمی، آیتالله مهدی ربانی، آیتالله حسین راستی، آیتالله محمد مومن، آیتالله عباس محفوظی، حجتالاسلام محمدعلی شرعی، حجتالاسلام محمدرضا توسلی و حجتالاسلام حسن طاهری خرمآبادی و حجتالاسلام علی قدوسی و حجتالاسلام جلالی خمینی در این تحصن حضور داشتند. خبرنگار روزنامه کیهان از استقبال گسترده مردم از تحصن علما و روحانیون خبر داد و نوشت: «عده زیادی از مردم امشب مواد خوراکی و پوشاک و دیگر وسایل ضروری برای متحصنان آوردند و تلاش و همبستگی مردم غیرقابل توصیف بود.(20) مردم گروه گروه با عجله قبل از شروع ساعات منع عبور و مرور شبانه خود را به دانشگاه تهران میرساندند و برای روحانیون متحصن غذا و وسایل میآوردند.» حجتالاسلام جنتی، سخنگوی روحانیون متحصن، اعلام کرد: «به عقیده ما عدم بازگشت امام خمینی نتیجه توطئهای است که توسط دولت انجام شده است. او افزود تحصن روحانیون تا بازگشت امام خمینی ادامه خواهد داشت و بیتردید نمایندگان و افرادی از گروههای مختلف مردم به تحصن ما خواهند پیوست.» تحصن روحانیون مورد توجه مردم هم قرار گرفت. با تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران، محدوده دانشگاه و خیابانهای اطراف محور و مرکز تظاهرات و تجمعات اعتراضآمیز مردم علیه عوامل رژیم شاه شد و مردم گروه گروه در دستههای بزرگ تظاهرکننده به دانشگاه تهران وارد میشوند و از اقدام روحانیون پشتیانی کردند و حتی در شهرستانها نیز تظاهرات گستردهای در حمایت از تحصن روحانیون شکل گرفت.. حسین ترابی در کتاب برای آزادی در توصیف تحصن امروز روحانیون در مسجد دانشگاه تهران مینویسد: «بر پارچه بزرگی نوشته شده بود: «هدف، جمهوری اسلامی» و بر پارچه دیگری که بر سر در مسجد دانشگاه تهران نصب شده نوشته شده بود: «تحصن جامعه روحانیت مبارز ایران در مسجد دانشگاه به عنوان اعتراض به جلوگیری از بازگشت امام خمینی به میان ملت.» ترابی در ادامه می افزاید: «پیرمردی در میان انبوه جمعیت به روحانی جوانی توصیه میکرد که بحث نکنید! الان 1500 ساواکی میان ما انداختهاند تا تفرقه ایجاد کنند، اگر ما بحث و مشاجره کنیم دچار عاقبتی نظیر 28مرداد 1332 خواهیم شد. ترابی افزود صدها نفر نیز زیر بارش باران نشسته بودند و با هم سرودی میخواندند: «ای ملت، ما با هم، متحد میشویم (دو دستشان را بالا آورده و بر هم میزنند) تا بر کنیم ریشه استعمار، درود، درود، درود، درود بر خمینی.» تحصن علما و روحانیون در اسناد مراکز نظامی و امنیتی نیز بازتاب داشت. پلیس تهران در این باره گزارش داد: «در حدود چهارصد نفر از صبح روز 8/11/57 در دانشگاه تهران اجتماع کرده و بعد به عنوان اعتراض به نیامدن خمینی شب را در مسجد دانشگاه بیتوته و متحصن شدهاند.» فرمانداری نظامی تهران و حومه نیز از این تحصن خبر داد: «تعدادی روحانیون متحصن در دانشگاه دانشجویان و مردمی که در آنجا بودهاند تشویق و تحریک نمودهاند که ژاندارمری تعدادی از ما را کشته است. خود را برای یک حمله متقابل و نشان دادن قدرت و ضرب و شصت آماده کنید.» این تحصن تا روز دوازدهم بهمن 1357 ادامه داشت و با ورود امام خمینی(ره) به تهران روحانیون متحصن با انتشار بیانیهای پایان تحصن خود را اعلام کردند و به صفوف استقبالکنندگان از ایشان پیوستند؛