روزنامه کائنات
5

گزارش

1402 چهارشنبه 17 آبان - شماره 4479

کائنات از سیاست تبدیل شدن کشور به مرکز مبادلات انرژی منطقه گزارش می‌دهد

فعال‌سازی مزیت‌های جغرافیایی-سیاسی ایران

  جمشید ولایتی - توسعه اقتصادی وتجارت بین المللی، منجربه شکل گیری یک نظام اقتصادی به هم وابسته جهانی گشت که درحال حاضر، باتوجه به پیشرفت جوامع بشری و نیازهای اساسی مردم، درحال تبدیل شدن به یک سیستم واحد جهانی است؛ ودراین میان، نهادهای بین المللی نقش فراوانی را ایفا نموده اند. اگر قوانین تجاری شفاف و قابل پیش بینی باشند، می تواندهمزمان منافع کشورهای واردکننده و صادرکننده انرژی را تامین کنددرواقع، جهانی شدن تجارت انرژی به واسطه سرمایه گذاری های بین المللی، مقررات زدایی دربازارهای داخلی کشورها و ارتباط نوین بخش انرژی کشورها بااقتصاد سیاسی جهان، موجب افزایش اهمیت وجایگاه آن در روابط اقتصادی میان کشورها شده است.
امروزه تجارت مبادله ای در منابع انرژی یکی از امیدوارکننده ترین زمینه های فعالیت سرمایه گذاری برای بسیاری از شرکت کنندگان در فرآیند تجارت در بازارهای کالاهای مختلف در سراسر جهان است. این دسته از دارایی ها مجموعه ای از حامل های انرژی مختلف مانند نفت، گاز طبیعی، برق و غیره است که امروزه در سیستم اقتصادی یک دولت خاص و کل جهان از ارزش بالایی برخوردار است.
انرژی کالایی راهبردی بوده و تأمین عرضه پایدار آن موضوعی مهم برای دولت ها محسوب می شود. نفت و گاز، به عنوان دو منبع اصلی انرژی، در یک قرن اخیر نقشی جدی در تأمین انرژی جهان داشته و آمارها نشان می دهد این منابع، و به ویژه گاز، در چند دهه آینده نیز همچنان نقشی جدی در اقتصاد جهان ایفا خواهند کرد. کشور ایران نیز به عنوان یکی از بزرگ ترین دارندگان نفت و گاز در جهان، این فرصت را دارد که از آورده های سیاسی و اقتصادی تجارت این منابع انرژی بهره مند شود. با توجه به تحولات عرصه بین الملل و متعاقباً تغییر معادلات پیشین انرژی و ایجاد تعادل های جدید در این حوزه، توجه به راهبرد تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه در برنامه هفتم توسعه امری حیاتی است و عدم اتخاذ رویکرد فعالانه می تواند فرصت های ایجاد شده را به تهدید بدل کند. لذا این گزارش با نظر به سیاست تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه، که در بند «۱۰» سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه نیز بدان تأکید شده است، می کوشد به مسئله تعیین جایگاه مناسب بین المللی و منطقه ای برای ایران در حوزه انرژی، مبتنی بر شرایط جدید جهان، بپردازد. بر همین اساس، ابتدا به اهمیت و ضرورت تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه پرداخته می شود، سپس گزینه های در دسترس ایران برای تحقق این راهبرد معرفی و از لحاظ آورده سیاسی، آورده اقتصادی و تحریم ناپذیری مقایسه می شوند. در مرحله بعد، راهبرد پیشنهادی، ارائه شده و در نهایت، الزامات تحقق این راهبرد بیان می شود.
نفت و گاز در صد سال اخیر از منابع اصلی تأمین تقاضای انرژی جهان بوده‌اند و پیش‌بینی‌ها نشان‌ می‌دهد به‌رغم توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، سوخت‌های فسیلی و به‌ویژه گاز، در دهه‌های پیش‌رو نیز نقشی جدی در تأمین انرژی مورد نیاز کشورها خواهند داشت. کشور ایران نیز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان منابع نفت و گاز در جهان، طی یک قرن گذشته برای کسب منافع اقتصادی و سیاسی به صادرات انرژی و به‌ویژه نفت خام پرداخته ‌است؛ اما تحولات دو دهه اخیر در ابعاد سیاسی و اقتصادی در جهان و به‌ویژه در حوزه انرژی، ایجاب می‌کند کشور برای استفاده حداکثری از منابع نفت و گاز خود ناظر به شرایط جدید جهانی، بازنگری‌هایی در نحوه حضور خود در بازار انرژی ترتیب دهد. پیشنهادی که بدین ‌منظور در این گزارش مطرح شده، تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه است. این موضوع در بند «10» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه نیز مورد تأکید قرار گرفته است: «فعال‌سازی مزیت‌های جغرافیایی-سیاسی و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به مرکز مبادلات و خدمات تجاری، انرژی، ارتباطات و حمل‌و‌نقل با روان‌سازی مقررات و ایجاد و توسعه زیرساخت‌های لازم».
در اهمیت و ضرورت تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه، اولاً به کاهش اهمیت نفت و افزایش سهم گاز در سبد مصرف انرژی جهان می‌توان اشاره کرد. پیشتر ایران با صادرات نفت، علاوه‌بر کسب درآمد اقتصادی، به‌دنبال ایجاد تعادلی سیاسی-‌امنیتی در جهان برای توسعه خود بود. اما با روند کاهشی مصرف نفت اروپا، افزایش عرضه نفت (عمدتاً از منابع شیل) ایالات متحده و نیز پدیده تحریم، غرب به‌مرور نیازمندی خود به نفت کشورهای خاورمیانه و به‌خصوص ایران را کاهش داد و اهرم قدرت ایران در عرصه بین‌الملل تضعیف شد. دومین مورد از اهمیت راهبرد پیشنهادی هاب انرژی، استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران است. جایگاه جغرافیایی کشور ایران و نیز قرارگیری بین کشورهای دارنده ذخایر بزرگ گاز و نفت و همچنین قرارگیری بین بازارهای بزرگ انرژی در شرق و غرب خود، امتیاز ویژه‌ای برای کشور محسوب ‌می‌شود که تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه به‌شکل مناسبی از این مزیت استفاده می‌کند. سومین اهمیت این راهبرد نیز، ایجاد درهم‌تنیدگی سیاسی-اقتصادی-امنیتی با کشورهای همسایه و ایجاد وابستگی متقابل بین ایران و این کشورها و در‌نتیجه، کاهش تحریم‌پذیری است. این موضوع در ناتوانی ایالات متحده در تحریم خرید گاز ایران از‌سوی ترکیه و عراق در دو دور اخیر تحریم‌ها قابل مشاهده ‌است.
از‌سوی دیگر و از منظر سلبی، تحولات اخیر عرصه بین‌الملل و به‌تبع آن تغییر معادلات انرژی در منطقه، امکان حذف ایران از معادلات انرژی منطقه را افزایش داده است. رویکرد ترکیه به‌منظور تبدیل شدن به هاب گازی بین اروپا و آسیا در همکاری راهبردی با روسیه، تلاش ترکمنستان برای صادرات گاز خود به مقصد پاکستان و هند و به مقصد اروپا و نگاه روسیه به بازارهای جنوب و جنوب غرب آسیا برای بازاریابی گاز مازاد صادراتی به اروپا، نمونه‌هایی از این امر هستند. لذا پیگیری راهبرد تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه در برهه زمانی کنونی و به‌ویژه در سال‌های اجرای برنامه هفتم توسعه از اهمیت ویژه برخوردار است.
تجارت انرژی چیست؟
وسایل دریافت و انتقال انرژی مربوطه نشان می دهد. بازار انرژی در فرآیند عملکرد مجتمع سوخت و انرژی کشور به عنوان سیستمی از صنایع، بنگاه ها و سازمان های انرژی مرتبط، بر اساس وحدت کارکردهای اکتشاف، اکتشاف، استخراج (تولید)، فرآوری آنها شکل می گیرد. تبدیل، ذخیره سازی، حمل و نقل، توزیع و مصرف انرژی و منابع انرژی، برای رفع نیازهای جمعیت و اقتصاد کشور به منابع انرژی. از آنجایی که انرژی بدون منبع و حامل آن وجود ندارد، بازارهای انرژی به خود انرژی و بازارهای حامل‌های انرژی مربوطه اشاره دارند.
بازارهای انرژی یک مکانیسم سازمانی و اقتصادی است که عملکرد حوزه گردش منابع انرژی را تضمین می کند که مطابق قوانین تولید کالا سازماندهی شده است. به نوبه خود، منابع انرژی چیزی بیش از یک حامل مادی انرژی نیستند که در طی برنامه ریزی تعادل سوخت و انرژی واحدهای FEC به سوخت های فسیلی مشروط به عنوان واحد کمیت انرژی در یک منبع انرژی خاص تبدیل می شوند. منابع انرژی که نشان دهنده حاملان انواع مختلف انرژی هستند، ویژگی خاص روابط اجتماعی موضوع انرژی را تعریف می کنند. نفت، گاز طبیعی، بنزین و نفت کوره بیشتر شناخته شده اند.
تجارت حامل‌های انرژی فرآیند خرید هر نوع انرژی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در چارچوب عملیات مبادلات تجاری است. مشخصه بازار مبادله منظم بودن و سازماندهی معاملات، حمایت بیشتر از خریداران و فروشندگان از طریق سیستم تسویه و قراردادهای استاندارد و تضمین کیفیت کالاهای معامله شده از طریق استانداردهای تعیین شده است. یک مزیت مهم قیمت‌گذاری شفاف است که به شرکت‌ها امکان می‌دهد استراتژی‌های بلندمدت بر اساس قیمت ثابت منابع انرژی ایجاد کنند.
اعتقاد بر این است که تجارت نفت خام و فرآورده های نفتی به عنوان یکی از با ارزش ترین طبقات حامل های انرژی در آینده از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود زیرا تقاضا برای این کالاهای انرژی به دلیل افزایش روزافزون به طور مستمر و پیوسته در حال رشد است. نیازها در زمینه های مختلف فعالیت های انسانی در نتیجه، می توان فرض کرد که بازار انرژی به عنوان یک کل ارزش زیادی در نتیجه تولید محدود برخی از منابع انرژی تجدیدناپذیر، چه در مبادلات بورس و چه در تجارت، خواهد داشت. همچنین شایان ذکر است که تجارت برق اخیراً محبوبیت یافته است. بازار برق بسیار متنوع است و شرکت های انرژی زیادی را در خود جای می دهد که وظیفه آنها تولید و تامین انرژی است.
دولت مکلف به تشکیل ستاد راهبری تجارت منطقه‌ای انرژی شد
نمایندگان مجلس شورای اسلامی مقرر کردند به‌منظور تبدیل ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه، با هدف دستیابی به حجم صادرات و واردات گاز کشور ظرف مدت ۶ ماه از لازم‌الاجرا شدن قانون برنامه هفتم توسعه، ستاد راهبری تجارت منطقه‌ای انرژی تشکیل شود. نمایندگان در نشست علنی دوشنبه، ۱۵ آبان‌ماه مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزییات لایحه برنامه هفتم توسعه، با بند (ت) ماده ۴۴  اصلاحی این لایحه موافقت کردند.
بر اساس بند (ت) ماده ۴۴ لایحه مذکور، دولت مکلف است در اجرای بند (۱۰) سیاست‌های کلی برنامه، به‌منظور تبدیل ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه، با هدف دستیابی به حجم صادرات و واردات گاز کشور به‌ترتیب به ۴۰ و ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال، سوآپ فرآورده‌های نفتی و نفت خام از کشورهای مستقل مشترک‌المنافع به مقدار ۲۰۰ هزار بشکه در روز و تبادل برق کشور به مقدار حداقل ۲۰ میلیارد کیلووات ساعت در سال، ظرف مدت ۶ ماه از لازم‌الاجرا شدن این قانون، ستاد راهبری تجارت منطقه‌ای انرژی را تشکیل دهد.
این ستاد به ریاست رئیس‌جمهوری (و در غیاب وی معاون اول رئیس‌جمهوری) و با عضویت وزیران نفت، امورخارجه و نیرو و یک عضو ناظر شامل مجلس شورای اسلامی تشکیل می‌شود و ضمن تدوین سند و نقشه راه دیپلماسی منطقه‌ای انرژی شامل فهرست کشورهای هدف با رعایت اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی و در چارچوب قوانین، نسبت به تصمیم‌گیری در مورد امور مربوط به قراردادهای صادرات، واردات، سوآپ و ترانزیت انرژی (گاز، برق، نفت و فرآورده‌های نفتی) اقدام می‌کند.
هاب انرژی منطقه
برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، ایران چهار ابزار در اختیار دارد که عبارتند از تجارت نفت، تجارت گاز طبیعی، تجارت فراورده‌های نفتی و تجارت برق. در‌مجموع با توجه به ایجاد وابستگی بالای سیاسی و اقتصادی، روند صعودی تقاضای گاز در دهه‌های پیش‌رو، حساسیت محل مصرف، قراردادهای بلندمدت و پتانسیل کم ارزش‌ افزوده، تجارت گاز مناسب‌ترین گزینه برای دیپلماسی انرژی و تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه به‌شمار می‌رود و سه مورد دیگر به‌عنوان مکمل این رویکرد باید مورد استفاده قرار گیرند. لذا تبدیل شدن به هاب گازی منطقه نقشی محوری در راهبرد تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه دارد و سطح اول راهبرد پیشنهادی این گزارش محسوب ‌می‌شود. کشور باید گاز مازاد کشورهای منطقه، از‌جمله کشورهای روسیه و ترکمنستان، را خریداری و از طرف دیگر گاز وارد شده را به‌همراه بخشی از گاز تولیدی خود به کشورهای متقاضی گاز در منطقه صادر کند. بررسی پتانسیل‌های تجارت گاز در منطقه به‌ویژه پس از جنگ اوکراین نشان‌ می‌دهد ایران می‌تواند در میان ‌‌مدت پنج‎ساله به واردات حداقل 30 میلیارد مترمکعب و صادرات حداقل 60 میلیارد مترمکعب در سال دست یابد.
تجارت نفت خام، فراورده و برق نیز در سطح بعدی راهبرد دیپلماسی انرژی ایران باید قرار گیرد. با توجه به زیر‌ساخت‌های موجود در کشور، پیشنهاد می‌شود تجارت و سواپ 300 هزار بشکه نفت خام یا فراورده‌های نفتی از کشورهای حاشیه خزر به‌ویژه روسیه و قزاقستان هدف‌گذاری شود. گفتنی است در حال حاضر و با توجه به زیرساخت بنادر و خطوط لوله موجود در شمال کشور، یکی از این دو گزینه (نفت خام و فراورده نفتی) قابل انجام است؛ بنابراین لازم است با توسعه زیرساخت‌های بنادر و خطوط لوله، فضا برای هر دو گزینه مهیا شود. در تجارت برق نیز رسیدن به حجم تجارت 30 میلیارد کیلووات ساعتی، با توجه به کمبود برق در کشورهای اطراف از‌جمله عراق و پاکستان و ظرفیت مازاد تولید برق روسیه و ترکمنستان و امکان انتقال آن از طریق ایران، می‌تواند جزو اهداف برنامه هفتم توسعه قرار گیرد.
تجارت انرژی نظیر به همتا چیست؟
با سهم رو به رشد منابع انرژی تجدیدپذیر (RES) در تراز انرژی بسیاری از کشورها، مصرف کنندگان سنتی انرژی در حال تبدیل شدن به مشتریانی هستند که هم می توانند انرژی مصرف کنند و هم تولید کنند. تولید برق RES معمولاً متناوب است و پیش بینی آن دشوار است. وقتی مصرف‌کنندگان برق مازاد دارند، می‌توانند آن را با استفاده از دستگاه‌های ذخیره‌سازی انرژی ذخیره کنند، آن را دوباره به شبکه صادر کنند یا به مصرف‌کنندگان دیگر انرژی بفروشند. تجارت مستقیم انرژی بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، تجارت همتا به همتا یا همتا به همتا نامیده می شود که بر اساس مفهوم “اقتصاد P2P” (معروف به اقتصاد اشتراک گذاری) توسعه یافته است و اغلب در سیستم توزیع برق محلی اجرا می شود. این فناوری فرصت‌های جدیدی را برای همه شرکت‌کنندگان شبکه باز می‌کند، به عنوان مثال، انتخاب کنند که به چه کسی برق بفروشند و از چه کسی آن را بخرند. دو دلیل اصلی که چرا مدل P2P برای افزایش ساخت منابع انرژی توزیع شده اختراع شد: پانل های خورشیدی و مزارع بادی متصل به شبکه برق و ترویج توسعه بیشتر فرآیند انرژی. این فناوری به خریداران اجازه می دهد تا نقش خود را در فرآیند معاملات تغییر دهند. از یک طرف، آنها مستقیماً برق را به سایر مصرف کنندگان می فروشند و با تعرفه های نسبتاً بالا و خرید نسبتاً کم سود می برند. از سوی دیگر، خریداران می توانند پس انداز کنند در حالی که فروشندگان می توانند سود ببرند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه