روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۴ اسفند - شماره 4332

بهار اصلاح امور

 فواد کیانی- امام سجاد علیه السلام در مناجات «خمس عشر» در مناجات «تائبین» می فرماید: وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً. امام در این مناجات می فرماید گناه من باعث شده که قلب من بمیرد اما امام در ادامه راه درمان این قلبی که با گناه به میرایی کشانده شده را توبه معرفی می کند و می فرماید: فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ. این دل اگر می خواهد احیا شود این دل اگر می خواهد دوباره از آن خزان بیرون بیاید و بهاری شود راهی جز توبه و بازگشت به سمت خدا ندارد. ما با بازگشت به سمت نور می توانیم دل هایمان را بهاری کنیم. راه بهاری شدن را امام سجاد علیه السلام بازگشت و برگشت به سمت خداوند متعال و عمل به معارف الهی می داند. در روایاتی از امیرالمومنین (ع) می خوانیم که بروید به سمت یاد خدا این یعنی اگر می خواهید خدا در زندگی شما حاضر باشد و مسایل سیاسی و اجتماعی و کار و خانواده شما اصلاح شود راهش این است که حضور خداوند را در زندگی خود حس کنید چون می فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب، وقتی آرامش در وجود شما مستقر شد آن وقت دل هایتان به طراوت و سرسبزی خواهد رسید و وجودتان بهاری خواهد شد.
خداوند از طریق چهار فصل سال درس های فراوانی را به ما یاد می دهد، از جمله: تحول و دگرگونی، نظم و ترتیب خلقت، حس مسوولیت پذیری، سود دهی و... دیگر، بله، خدا بهار را رهبر فصل ها قرار داده و با آمدن آن همه جای باغ را طراوت و شادابی فرامی گیرد. زمین زنده می شود. گیاهان رشد می کنند. غنچه ها شکوفا می شوند و شکوفه های سفید و صورتی یا جوانه های سبز می دهند. بالاخره طبیعت جان می گیرد و سرسبز می شود. اما ما انسان ها چه؟ ... این هجوم سبزینگی انسان را مبهوت می کند به طوری که این لحظه های شاد و حس ترنم را در این فصل با تمام وجود دریافت می کنیم ... . از کلاس بهار درس تحول و خودسازی هم می گیریم; همان طوری که درختان بی جان، جان می گیرند و گیاهان مرده، زنده می شوند، انسان هم اگر در خود دگرگونی ایجاد کرد، اعمال و افعال بدخود را اصلاح کرد و از «سیئات » به «حسنات » روی آورد، سبز و بهاری می شود. حتّی با روحی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری بیدار چهار فصل عمر خودرا با آرامش زندگی کرده و با سکینه خاطر به خواب ابدی فرومی رود. درس دیگری که از این کلاس می گیریم نظم و ترتیب خاصّی است که براین نظام آفرینش حکمفرماست، مثل: گردش شب و روز، گردش زمین به دور خورشید و ... اصلا همین چهار فصل، بله، ابتدا فصل بهار که فصل طراوت و زندگی است را پیش رو داریم، بعد فصل تابستان فرا می رسد. هر چه در بهار عمر بکاری، در تابستان برداشت می کنی، کم کم پاییز فرا می رسد و فصل خزان. با آمدن پاییز چهره طبیعت از سپیدی و سبزی بیرون آمده و لباس زرد برتن می کند و بعد از آن با صدای خش خش و ریزش برگهای خشکیده و افول آن برروی زمین فصل زمستان را به چشم می بینیم آن وقت است که مرگ طبیعت فرا می رسد. نه مرگ بلکه تحوّل و تکامل، همین چهار فصل زنجیره ای از تولّد تا برزخ طبیعت را به ما نشان می دهد یعنی در و دیوار عالم، برای ما کلاس درس است. فصل ها هم مثل ما آدم ها متولّد می شوند و مثل ما انسان ها می میرند. بله، با آمدن بهار می آیند و زنده می شوند و با آمدن زمستان می روند و می میرند. آن وقت است که برزخ آن ها فرا می رسد. اگر کمی در عالم طبیعت و در دنیا تفکّر کنیم چه درس هایی که نمی گیریم. همین طور که از تفکّر در این چهار فصل به مرگ و زندگی و حیات جاوید، گذر عمر، ایمان و یقین و علم به قدرت لایزال خدا و خیلی چیزهای دیگر... پی بردیم شما هم می توانید فکر کنید تا به تمام آن چیزهایی که ما به آن پی بردیم پی ببرید. برای همین است که قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: فِکْرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عبادَةِ سنَةٍ. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: « تَفَکُّرُ سّاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعینَ سَنَةً؛ یک ساعت تفکّر برتر از هفتاد سال عبادت است.»

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه