صفحه اول
منوچهر داوری- شفافیت موضوع مورد علاقه مردم و سیاستمداران است و البته پیششرط رشد و توسعه.این روزها «شفافیت» کلمهای است که بر زبان همهی مدیران جاری است و دلیل آن نیز مشخص است. آیا اگر افراد کارهایشان را در نظر دیگران انجام دهند، شفافتر، صادقتر و مسئولیتپذیرتر رفتار نخواهند کرد؟ آیا مشکلات را راحتتر تشخیص نخواهند داد و برای رفع آنها زودتر اقدام نخواهند کرد؟ تحقق شفافیت از طریق ابزارهای مختلفی حاصل میشود که در طول زمان کاملتر میشوند. برای نمونه اگر یکصد سال پیش «ارائه مذاکرات مجلس شورای اسلامی از طریق رادیو» مصداق شفافیت بود، امروزه تنها «پخش زنده و ارائهی آرشیو صوتی و تصویری، و نیز ارائه برخط خلاصه و مشروح مذاکرات از طریق وب، با قابلیت جستجوی موضوعی و فردی» شفافیت است. شفافیت یک خاصیت عمومی است. این موضوع با یک سری از سیاستها ، عملکردها و شیوههایی پیش میرود که به شهروندان اجازه دسترسی ، استفاده ، سود بردن ، فهمیدن ، اصل اطلاع رسانی و حسابرسیِ اطلاعات و روند برگزار شده آنها توسط مراکز قدرت (جامعه یا سازمان ها) را میدهد. مکانیسم بازخورد این موضوعات از سمت شهروندان برای کامل کردن هدف والای شفافیت بسیار مهم میباشد. شفافیتِ صِرف به تنهایی موجب حل مسائل و مشکلات جامعه نظیر فسادها و عدم کارآمدی ها نخواهد شد، اما شفافیت با ایجاد زیرساخت و بستری مناسب برای رسیدن اطلاعات درست و به موقع به مخاطبین آن، موجب خواهد شد تا مسائل با کیفیت بالا و کم ترین هزینه حل شوند. در واقع با ایجاد شفافیت، هزینه ارتکاب جرم بالا خواهد رفت و ارتکاب جرم به اصطلاح به صرفه نخواهد بود، چرا که هزینه زیادی را برای فرد مجرم خلق خواهد کرد که از جمله آنها آبروریزی در ملا عام و قرار گرفتن در منظر عموم خواهد بود. شفافیت یعنی ارائه حق اطلاعاتی: دادههایی که باید، در زمانی که باید، در قالبی که باید، با کیفیتی که باید، در محلی که باید، و به مخاطبی که باید ارائه شوند. لذا وقتی همه این شروط باشند، شفافیت حاصل شده است. کمتر یا بیشتر از آن میشود عدم شفافیت. لذا شفافیت الزاماً به معنای ارائه همه اطلاعات به همه افراد نیست. شفافیت راهحل هیچ مسئلهای نیست، اما مهمترین و لازمترین زیرساخت حل انبوهی از مسائل است. شفافیت در مقدمهی بسیاری از اقدامات و سیاستها در حل مسائل ملی جای میگیرد. لذا نگاه به شفافیت باید اساسی، زیرساختی و دارای اولویت باشد. شفافیت سیاسی به صداقت ، اخلاق و مسئولیتی که دولت ها و نهادهای عمومی باید داشته باشند به منظور آگاهی شهروندان از رویه ها و فعالیت هایی که در آن سرمایه گذاری های اقتصادی با اهمیت اجتماعی انجام می شود.به همین دلیل ، شفافیت سیاسی حتی مربوط به مسائل اقتصادی ، اجتماعی و حقوقی است. از طرف دیگر ، شفافیت سیاسی نه تنها حوزه سیاسی عمومی را در بر می گیرد ، بلکه شامل نهادهای خصوصی نیز می شود.شفافیت سیاسی به دنبال ایجاد رابطه اعتماد و امنیت با شهروندان به منظور تبلیغ همه آن فعالیت ها ، مذاکرات ، بودجه و دسترسی به اطلاعاتی که از نظر عمومی و مورد علاقه است.با این حال ، موارد بسیاری وجود دارد که چنین شفافیتی وجود ندارد و این مربوط به اقدامات فساد ، سو استفاده از دارایی ها ، کمبود اطلاعات ، از دست دادن پول ، کارهای ناتمام و موارد دیگر است. شفافیت به معنای ارائه حق اطلاعاتی مردم به مردم است، به شرطی که اطلاعات داده شده ویژگی های ذیل را داشته باشند:در زمان مناسب،ر قالب مناسب،با کیفیت مناسب،در محل مناسب،و به مخاطب مورد نظر،ارائه شوند.زمانی که تمامی این شروط بطور همزمان بوقوع بپیوندد، شفافیت حاصل شده است و در صورت نبود هر یک از این شروط، شفافیت مد نظر حاصل نشده است. با توجه به این تعریف، شفافیت الزاما به معنای ارائه همه اطلاعات به همه افراد نیست. افشای اطلاعات بصورت یکجا و بی نظم و بدون برنامه زمانی مناسب، شفافیت به حساب نمی آید. افزایش مشارکت و نظارت مردمی، تسهیل همکاری های بین سازمانی در دستگاههای اجرایی، افزایش مسئولیت پذیری و الزام پاسخگویی مسئولین، پیشگری و مبارزه با ایجاد فساد و همچنین ارتقاء اعتماد و سرمایه اجتماعی حاکمیت را میتوان از نتایج ایجاد شفافیت بشمار آورد.