گزارش
جمیله صادقیان - «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سهشنبه شب در یک نطق تلویزیونی گفت: «به دنبال روابط خوب با ایران هستیم.» می دانیم که در تحلیل روابط ایران و عربستان فاکتور بین المللی، تعیین کننده ترین متغیر است. با توجه به اینکه سعودی ها دنبال خرید امنیت از بیرون از منطقه هستند؛ در مناسبات منطقه ای و بین المللی شان این فاکتور را در نظر می گیرند که چه میزان حمایت و پشتیبانی آمریکا را در سیاست هایشان دارند. در واقع امر، اگر متوجه این موضوع باشند که حمایت بی قید و شرط آمریکا را در سیاست های منطقه ای شان داشته باشند در آن سو سعی می کنند رویکردی تهاجمی و بی توجه به ملاحظات امنیتی سایر کشور های منطقه اتخاذ کنند. در برابر وقتی احساس و تصور نقد و انتقاد و عدم حمایت آمریکا را دارند؛ در منطقه با احتیاط گام بر می دارند. تهران و ریاض می توانند وارد فصل تازه ای از تعامل شوند روز گذشته سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امورخارجه در پاسخ به سوالی در خصوص اظهارات اخیر ولیعهد عربستان در خصوص مناسبات ایران و عربستان و منطقه اظهار داشت: با دیدگاه های سازنده و روش گفتگو محور، این دو کشور مهم منطقه و جهان اسلام می توانند با پشت سر گذاشتن اختلافات، وارد فصل تازه ای از تعامل و همکاری برای نیل به صلح و ثبات و توسعه منطقه ای شوند. سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: جمهوری اسلامی ایران با ارائه پیشنهادها و طرحهایی برای گفتگو و همکاری در منطقه خلیج فارس از جمله پویش صلح هرمز (ابتکار امید) پیشگام مسیر مودت و همکاری منطقهای بوده و از تغییر لحن عربستان سعودی استقبال میکند. خطیب زاده ابراز امیدواری کرد ماه مبارک رمضان ماه رحمت و مغفرت الهی سرآغازی مبارک برای همگرایی جامعه اسلامی و زدودن جنگ و آوارگی و ناامنی از این منطقه باشد. تحولات جدید در روابط ایران و عربستان در همین زمینه پایگاه خبری «الاهرام» در گزارشی به تحولات جدید در روابط ایران و عربستان و تلطیف شدن مواضع دو کشور نسبت به یکدیگر پرداخته و به طور خاص، محرکهایی که دو طرف را به سمت تنشزدایی در مناسبات دو جانبه سوق داده اند، مورد بررسی قرار داده است. الاهرام در این رابطه مینویسد: «تاکنون مطالب و گمانه زنیهای مختلفی در مورد انجام دیدارهایی میان نمایندگان ایران و عربستانسعودی و همچنین احتمال تداوم یافتن این دیدارها در آینده مطرح شده است. انجام این گفتگوها و تعامل میان تهران و ریاض را بایستی آغازی بر نوعی آتش بس و ترک تنش میان دو کشور دانست. تنشها میان ایران و عربستان، یکی از مهمترین نزاعهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه و خلیج فارس در طی دهه گذشته است. با این حال، در شرایط کنونی، تحولات جدیدی حادث شده که ایران و عربستان را وادار کرده اند تا در رویکرد خود نسبت به یکدیگر، ولو برای کوتاه مدت، تجدیدنظر کنند و راهی جدید را در پیش گیرند. پنج عامل موثر بر سیاست خارجی عربستان در تنش زدایی با ایران اول، یمن: ۱۰ سال پس از وقوع انقلاب یمن، عربستان سعودی به هیچ عنوان نتوانسته به اهداف و منافع خود در این کشور دست یابد. در نقطه مقابل، مهمترین رقیب و نیروی مخالف آن یعنی «حوثیهای یمنی» که از حمایت جمهوری اسلامی ایران نیز برخوردار هستند، تا حد زیادی قدرت و توانمندیهای خود را در این کشور، تقویت کرده و افزایش داده اند. به نحوی که اکنون شاهدیم حوثیها قادرند مراکز حساس نظامی و اقتصادی عربستان را با دقت بالا هدف قرار دهند. دوم، دولت جدید آمریکا به ریاست جمهوری «جو بایدن»، موضع مخالفِ قدرتمندی را در قبال جنگ یمن اتخاذ کرده است. این موضع گیری دولت آمریکا صرفا به مواضع کلامی محدود نشده بلکه با متوقفشدن حمایت اطلاعاتی و تامین تسلیحاتی دولت آمریکا برای عربستان در جریان جنگ یمن نیز همراه شده است. این مساله به نوبه خود تا حد زیادی توانمندیها و قدرت مانور عربستان سعودی را در یمن کاهش داده که این موضوع، قدرت جنبش انصار الله یمن (حوثی ها) را علیه عربستان سعودی به شدت تقویت میکند. سوم: گروههای بانفوذ و تاثیرگذاری در واشنگتن وجود دارند که بحران حاد انسانی موجود در یمن را (ناشی از جنگ عربستان علیه یمن)، به عاملی جهت تضعیف موضع و جایگاه عربستان در آمریکا (مخصوصا در کنگره آمریکا و رسانههای این کشور) تبدیل کرده اند. این مساله مخصوصا پس از قتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگارعربستانی توسط عوامل سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول، شدت گرفته است. در نتیجه میتوان گفت موضع عربستان در واشنگتن، عمیقا خدشه دار شده است. مساله زمانبندی در این رابطه بسیار مهم است زیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به خوبی میداند که وقتی صحبت از جاشینی و تداوم حکمروایی در عربستان پس از ملک سلمان میشود، موضع و جایگاه وی در آمریکا، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. اگر قرار باشد روابط عربستان با آمریکا پرتنش باشد، وقتی بحثِ حکومت پس از ملک سلمان، و حکمروایی بن سلمان باشد، این موضوع میتواند تبعات بسیار منفی و مخربی را برای شخص محمد بن سلمان به دنبال داشته باشد. چهارم: انعقاد توافق میان ایران و آمریکا. عربستان سعودی به خوبی میداند که انعقاد یک توافق میان دو کشور شاید زمانبر باشد، اما در نهایت اتفاق خواهد افتاد. در این رابطه انگلیسیها یک جمله معروف دارند: «اگر نمیتوانید چیزی را بر هم زنید، به آن ملحق شوید». در این راستا، عربستان سعودی به نوعی میخواهد خود را در فرآیند بحث و گفتگوهایی قرار دهد که در نهایت قرار است به یک توافق بزرگ میان ایران و آمریکا ختم شود. پنجم، در شرایط فعلی، یک میانجی گر جدید در مناسبات ایران و عربستان وارد میدان شده که پیش از این نیز در مسائل مرتبط با ایرن، تلاشهایی را جهت میانجی گری از خود نشان داده است. فرد مذکور «مصطفی الکاظمی» نام دارد که توانسته هم با ایران و هم عربستان سعودی، مناسبات قابل توجهی را ایجاد کند. الکاظمی همچنین قادر است زوایا و جنبههای جدیدی را در روابط ایران و عربستان برجسته کند که به نوعی این پیام را به دو طرف میدهد که تعامل آنها با یکدیگر، در مقایسه با تقابلشان، ایجادکننده مزایا و منافع بیشتری است. مولفههای تاثیرگذار بر تنش زدایی سیاست خارجی ایران در قبال عربستان اول، ایران موفقیتهای راهبردی قابل توجهی را در یک دهه گذشته کسب کرده که در اغلب آن ها، موفقیت تهران، با تضعیف عربستان سعودی همراه بوده است. با این حال، این کشور پذیرای فشارهای اقتصادی، سیاسی، و نظامی مختلفی نیز شده است. در این راستا، تنش زدایی میان ایران و عربستان، عملا شرایط و فضای مناسبی را در اختیار ایران قرار میهد تا خود را از نظر اقتصادی، بار دیگر تقویت کند. دوم، ایران در پروندههای مهمی نظیر حضور شیعیان در منطقه مدیترانه شرقی، آینده بحرین (کشوری که اکثریت آن را شیعیان تشکیل میدهند و عربستان در آن نفوذ قابل توجهی دارد)، و گفتگوهای جهانی شیعه-سنی، ظرفیتهای مناسبی را در تعامل با عربستان میبیند و در واقع بر این باور است که از طریق تعامل و دیپلماسی، میتوان به نتایج بهتری در موضوعات ذکر شده دست یافت. این مساله در نوع خود تهران را به درپیش گرفتن دیپلماسی با عربستان سعودی تشویق میکند. سوم، ایران به طور کلی دیپلماسی و گفتگو را در سیاست خارجی خود حتی با سختترین دشمنانش به مثابه ابزاری موثر ارزیابی میکند و به نوعی دیپلماسی را عاملی جهت تامین اهداف و منافع خود میبیند. همین مساله نیز یکی از محرکهای مهم ایران در گرایش به سمت تعامل و گفتگو با عربستان سعودی است. در واقع، تهران این مساله را ابزاری مهم و قابل توجه جهت تامین اهداف و منافع خود ارزیابی میکند. به طور کلی با توجه به مولفههایی که پیشتر به آنها اشاره شد باید گفت: اهداف، منافع، و جهان بینیهای متفاوت ایران و عربستان، همچنان دو کشور را از لحاظ ماهوی از یکدیگر دور نگه میدارد و حتی آنها را به مثابه دو چشم انداز متفاوت از اصول و ارزش ها، نزد کشورهای منطقه خارومیانه و جهان اسلام، تصویرسازی میکند. با این حال، مولفههای جدید در محاسباتِ سیاست خارجی ایران و عربستان، به احتمال زیاد موجب خواهد شد تا از شدت تنشها میان این دو کشور کاسته شود. بدون تردید این مساله در مورد بحران یمن (در نتیجه تعامل ایران و عربستان)، تا حد زیادی مورد استقبال قرار خواهد گرفت و حتی میتواند زمینه را برای جلوگیری از وقوع بحران در لبنان نیز هموار سازد». برجام چگونه بن سلمان را وادار کرد از موضع پایین، به مذاکره با ایران تن دردهد؟ از سوی دیگر جیمز اسنل در هاآرتص نوشت: در حالی که بایدن به سمت بازگشت به توافق هستهای با ایران یا همان برجام گام برمی دارد، پادشاهی مضطرب و منزوی سعودی با چشم اندازی تلخی روبرو شده است. اکنون مذاکره با دشمن شماره یک ریاض یعنی ایران تنها راه نجات به نظر میرسد. در ادامه این مطلب آمده است: از انتشار گزارشهایی مبنی بر اینکه نمایندگانی از عربستان سعودی و ایران در بغداد بصورت مخفیانه در حال مذاکره بودهاند، نباید تعجب کرد. البته که برگزاری چنین دیداری به صورت رسمی از سوی دو طرف تکذیب شده است، اما همزمان بن سلمان از گفتگو با تهران و برقراری روابط خوب با همسایه شمالی خود استقبال کرده است. در دوران بایدن، مذاکره هنجاری مهم و اساسی به نظر می رسد. دولت جدید آمریکا در حال ازسرگیری یا بازآفرینی توافق هستهای یا همان برجام در دوران باراک اوباما با ایران است. دشمنان منطقهای ایران معتقدند که بازگشت بایدن به توافق اجتناب ناپذیر است و این صدمه بزرگی به آنها خواهد زد، بنابراین نیاز میبینند که خود دست به کار شوند. مذاکره حداقل از طرف سعودیها از موضع ضعف است، کشوری که زمانی با ظهور ولیعهد محمد بن سلمان و اصلاحات پیشنهادی وی احساس قدرت میکرد اکنون دست پایینتر را دارد. کشورهای غربی در ابتدا امید زیادی به اصلاحات بن سلمان داشتند. محمد بن سلمان دوست دونالد ترامپ بود اما وقتی دموکراتها به قدرت رسیدند، شرایط به کلی تغییر کرد. برای آنها، دوستی دولت قبلی با ریاض موجب سو ظن به پادشاهی شده است. شرکت عربستان در جنگ یمن قابل چشمپوشی نیست و قتل جمال خاشفچی هم یک لکه ننگ و سیاه است که پاک نمیشود. بایدن دیگر هیچ وقتی برای سرگرمیهای سعودی مثل محاصره قطر و یا مخالفت سازش ناپذیر با ایران ندارد، پیش بینی میشود محاصره قطر نیز به زودی با فشار آمریکا به کلی ملغی شود. نگرانیهای سعودی عمیقتر از روابط ضعیف کنونی آن با بایدن است. سعودیها احساس میکنند دیگر شانسی ندارند، پادشاهی سعودی که زمانی میتوانست برای مقابله با توسعه طلبی ایران ائتلافی تشکیل دهد حالا خود را تا حد زیادی تنها میبیند. در سوریه، ایران و روسیه به اسد کمک میکنند و اکنون بقای او قطعی شده است. در عین حال حملات منظم هوایی اسرائیل نیز مانعی بر سر راه ایران در سوریه نیست. سعودیها از تلاشهای اسرائیل برای خرابکاری در تاسیسات هستهای ایران قدردانی میکنند، اما اعتقاد ندارند که این تلاشها میتواند مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هستهای را کاملاً متوقف کند، سعودیها همچنین باور دارند که این اقدامات اسرائیلیها تسلط ایران بر کشورهای همسایه را مهار نمیکند. علیرغم تلاشهای دولت ترامپ برای همراه کردن اسرائیل و کشورهای عربی جهت ایجاد توازن در برابر ایران، همکاری برای این منظور هنوز محدود است. در یمن، سعودیها معتقدند حوثیها کاملا تحت نفوذ ایران هستند و این گروه عملا توسط ایران هدایت میشود، تهدیداتی که آنها متوجه خاک عربستان و اقتصاد آن میکنند سلاحی قدرتمند در دستان ایران است. حوثیها در حال پیشروی هستند. آنها قسمت عمدهای از یمن را در اختیار دارند و در حال انجام یک حمله علیه مارب هستند. کارزار حملات حوثیها که عربستان سعی کرده آنها را متوقف کند، به یک تاکتیک موثر مبهم بین المللی تبدیل شده است. دولت به رسمیت شناخته شده بین المللی یمن به شدت در موضع ضعف است. هیچ کس در موقعیتی نیست که جلوی حوثیها را بگیرد. رهبران حوثی همچنین ادعای انجام چندین حمله با موشکهای بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین به عربستان سعودی را داشتهاند. رسانههای دولتی ایران ویدئویی از آزمایش هواپیماهای بدون سرنشین انتحاری از همین نوع متعلق به حوثیها را در روزهای اخیر منتشر کردهاند. حوثیها با این حملات بارها پایتخت عربستان ریاض را مورد حمله قرار داده و آسیب بزرگی به امنیت اقتصاد نفتی عربستان وارد کردهاند. حمله پهپادی و موشکی ترکیبی به دو سایت در سال 2019 به طور موقت نیمی از تولید نفت این کشور را متوقف کرد. ضربت حملات بعدی از آن زمان ادامه داشته است. جنگ یمن سعودیها را به شدت درگیر کرده است به طوری که رهبران پادشاهی مایلند امتیازات قابل توجهی برای امنیت قلمرو خود و خروج از یمن بدهند، به همین خاطر هم ماه گذشته، وزیر امور خارجه عربستان سعودی آتش بس یکجانبه در یمن را اعلام کرد. با وجود فشار حداکثری در گذشته، اکنون مذاکره تنها راه نجات به نظر میرسد. سیاست گذاران سعودی ممکن است امیدوار باشند که مذاکره به معنای تسلیم کامل نباشد. ایران با ترکیه رقیب خود در سوریه و عراق به شرایطی خورده که ممکن است شبیه به اوضاع با عربستان باشد. ترکیه و ایران به خودی خود دوست یکدیگر نیستند. درگیریهای منطقهای بدون وقفه ادامه دارد، اما مدتی است که از تشدید آن تا حد زیادی جلوگیری شده است. در مقابل، اوضاع برای پادشاهی سعودی غالباً ناخوشایند است. شکست در یمن و حملات مداوم از سوی سعودیها به داخل کشور بخشی از این اوضاع ناخوشایند است. ائتلاف ضدایرانی که امیدوار بود مقابل تهران بیاستد، اکنون در آستانه فروپاشی است. در تمام این مدت، ایران خود را در لبنان، سوریه، عراق و یمن میبیند ضمن اینکه همچنان به توسعه طلبیهای هستهای خود هم ادامه میدهد. رئیس جمهور مطلوب آمریکایی برای ریاض شکست خورده است و فرد دیگری جایگزین وی شده است که اقدامات سعودیها برای وی قابل تحمل نیست. آمریکا به زودی از دید سعودیها، معامله ای منفور با ایران را به هر قیمتی منعقد خواهد کرد. اکنون بهترین زمان برای هرگونه مذاکرهای است.