صفحه اول
پدرام راطبی- بحران آب در ایران به مشکلات کم آبی در ایران اشاره دارد. بحران کم آبی از دو بخش کم آبی اقتصادی و کمبود فیزیکی آب اشاره دارد. کمبود فیزیکی نشان دهنده کمبود آب در یک منطقه و کم آبی اقتصادی نتیجه مدیریت ضعیف منابع آبی است. دلایل اصلی بحران آب در ایران تنوع آب و هوایی زیاد، توزیع نامناسب آب و اولیت دادن به توسعه اقتصادی است. برآوردهای علمی نشان میدهند که حدود ۸۵ درصد از منابع آبی که در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار میگیرند، در بخش کشاورزی به مصرف میرسند. به این ترتیب، واضح است که دستکم در این منطقه از جهان، میان برداشت از منابع آب و امنیت غذایی، درهمتنیدگیِ گستردهای وجود دارد.این اما در حالی است در میان کشورهای منطقه، وضعیت بحران آب در ایران، در زمره بدترینها قرار دارد و حالا دوباره به یک نگرانیِ فوری بدل شده است. ايران در حال حاضر در وضعيت «بحران شديد» آب قرار داشته و با توجه به ثابت بودن منابع آبي، افزايش جمعيت و عدم توجه کافي به مديريت منابع آب - در صورت اتخاذ نشدن سياست هاي مناسب و به هنگام مديريت منابع آب در هر دو بعد عرضه و تقاضا - تشديد شرايط نامطلوب منابع آبي کشور و تاثيرپذيري شاخص هاي امنيتي و اقتصادي امري اجتناب ناپذير خواهد بود. بدين روي، بهبود مديريت تقاضاي آب به ويژه در بخش کشاورزي از طريق رعايت الگوي کشت بهينه ملي - منطقه اي، توجه بيشتر به شاخص «آب مجازي» در تبيين الگوي توليد و تجارت محصولات کشاورزي و نيز توجه به ارزش اقتصادي آب از جمله الزامات، براي مواجهه با بحران آب است که بايد مورد توجه برنامه ريزان کشور قرار گيرد. دادههای یک مقاله علمی کاملا جدید به قلم «سمانه اشرف»، «علی ناظمی» و «امیر آقاکوچک» که در آپریل ۲۰۲۱ میلادی در مجله معتبر و مشهور نیچر منتشر شده، نشان میدهد که تخلیه سفرههایِ آبِ زیرزمینی در ایران تا چه اندازه تکاندهنده بوده است.دادههای این مقاله، با استفاده از اطلاعاتِ در دسترس در مورد ۳۰ حوضه آبریز و ۴۷۸ زیر-حوضه آبریز در ایران به دست آمده است. نویسندگان مقاله، تاثیر عوامل طبیعی و انسانی بر تغییرات ذخایر آب در این حوضههای آبریز را در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که میزان کاهش منابع آبی در این حوضهها، در این فاصله زمانی به حدود ۷۴ کیلومتر مکعب میرسد. بخش عمده منابع آب مصرفی کشور از طریق آبهای زیر زمینی تأمین میشود. آبهای زیرزمینی از منابع آبی تجدیدپذیرند اما زمان زیادی برای تجدید این منابع آبی نیاز است و برداشت از این منابع موجب شده میزان آبهای زیرزمینی کشور رو به کاهش باشد. بخش کشاورزی بیشترین مصرف آب در مقایسه با سایر بخشها را دارد و یکی از مصرفکنندگان اصلی آب در کشور است. وجود ریسک تحریمهای اقتصادی که میتواند تهدیدی برای امنیت غذایی مردم باشد، دولتهای مختلف را به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی استراتژیک هدایت کرده است. تولید بیشتر این محصولات کشاورزی و دستیابی به خودکفایی با مصرف آب بیشتر همراه است و مصرف آب بیشتر به معنای برداشت بیتشر از منابع محدود آب است. از طرف دیگر، قرارگیری صنایع آببری مانند فولاد در مناطق مرکزی کشور مانند استان اصفهان، برداشت از منابع آبی در این مناطق را تشدید کرده است و موجب راهاندازی طرحهایی همچون انتقال آب خلیجفارس به استانهای مرکزی شده است. در حقیقت جانمایی نادرست صنایع و بیتوجهی به مسائل محیط زیستی در مکانیابی این صنایع نه تنها موجب کمبود آب در این مناطق شده بلکه راهحلهای رفع آن، تغییرات اقلیمی در سایر مناطق را به همراه خواهد داشت.با توجه به این مشکلات و بحران کمآبی، کارشناسان به راهحلهای مختلفی اشاره دارند؛ از جمله برخی تاکید دارند، افزایش واردات مواد غذایی بهجای پافشاری بر خودکفایی راهحلی است که پس از بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها میتواند قابل بررسی باشد. پیشنهاد دیگر، انتقال آب به مناطق مرکزی و شیرین کردن آن برای بهرهبرداری در مصارف گوناگون است. با این حال نمکزدایی نیز چالشهای خود را دارد زیرا شورابهها بار دیگر به منبع اصلی برداشت آب باز میگردند و تنوع محیطزیستی و اقتصاد دریا را تحت تأثیر خود قرار میدهند.موضوع آب نه تنها یک مساله محیط زیستی بلکه موضوعی است که با برنامهریزی صنعتی و تولید کشاورزی ارتباط تنگاتنگ دارد و شاید بتوان سرمایهگذاریهای هنگفتی که در صف ساخت سد و بهرهبرداری از طرحهای انتقال آب هستند را به شیوههای نوین و مبتنی بر فناوری تخصیص داد که بهرهوری در مصرف آب در بخشهای مختلف و بهویژه کشاورزی را ارتقا میدهند.علاوه بر این، توجه به الگوی کشت نیز در بهبود بهرهوری آب در بخش کشاورزی اهمیت دارد. همچنین لازم است در طرحهای توسعه صنایع آببری که در مناطق مرکزی و خشک کشور فعالیت میکنند، تجدیدنظر شود.