صفحه اول
ناهید رسولی ها- می گویند کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توأمان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. فقر یکی از جدیترین و مهمترین معضلات قرن حاضر محسوب میشود که هزینههای انسانی سنگینی را بر اجتماع تحمیل میکند، ازاینرو ریشهکنی فقر در زمره اولویتهای تمامی حکومتها و دولتهاست.برخلاف آنچه پیش از این تصور میشد، فقر بهتنهایی یک متغیر اقتصادی و تکبعدی نیست، بلکه دربرگیرنده مفهومی جامع و چندبعدی است که کل طیف زندگی بشر را دربر میگیرد. به عبارت دیگر، امروزه بر همگان آشکار شده که علاوه بر کمبود یا نبود درآمد، نداشتن قابلیت لازم خروج از فقر برای افراد فقیر نیز از علتهای اصلی فقر است. آنگونه که مرکز پژوهشهای مجلس ایران درباره وضعیت فقر در ایران گزارش داده است موضوع فقر تنها با وضع قوانین و مقررات حل نخواهد شد. وضعیت فقر در اقتصاد بستگی زیادی به متغیرهای اقتصاد کلان دارد. مثلا آنکه رکود، بیکاری و تورم باعث افزایش فقر خواهد شد. از دست دادن شغل به عنوان مهمترین منبع درآمد دهکهای پایین درآمدی باعث افزایش فقر شده و تورم هزینه دستیابی به نیازهای اولیه را برای دهکهای پایین درآمدی افزایش خواهد داد. همه کشورهای جهان با معضل فقر روبهرو هستند. حتی در ثروتمندترین کشورهای جهان هم درصدی از مردم در فقر زندگی میکنند. میزان ابتلا به فقر اما در کشورهای مختلف متفاوت است. در این میان برخی کشورهایی که فقر در آنها نهادینه شده بود توانستند با در پیش گرفتن راهکارهایی موثر به درستی با آن مقابله کنند و سفره خانوارهایشان را غنیتر سازند. برخی دیگر اما هنوز در این راه به موفقیت محسوسی دست نیافتهاند و میزان فقر در بین خانوارهایشان تفاوتی نکرده است. بررسی راهکارهایی که کشورهای موفق برای حل این معضل در پیش گرفتهاند میتواند نقشه راه فقرزدایی را بیش از پیش کامل کند. گرچه ایران در زمینه کاهش فقر به موفقیتهایی دست یافته است، اما اگر مصمم به کاهش فقر مطلق باشد، با چالشهای فراوانی روبرو خواهد شد. بنابراین ارائه سیاستهای مورد نیاز برای کاهش فقر در ایران و شناسایی استراتژی های کاهش فقر که تاکنون نیز دنبال شده است، ضروری خواهد بود.برنامه های کاهش فقر در ایران شامل استراتژی کلی کاهش فقر، توسعه انسانی و نیازهای پایه نظیر سلامت، آموزش، تغذیه، مسکن، آب آشامیدنی و غیره، سیاستهای حمایتهای اجتماعی مانند حمایت از نیازمندان و محرومان و از کار افتادگان، توانمندسازی زنان، حفاظت از محیط زیست و غیره است. وجود فقر مطلق در یک کشور زمانی نگرانکنندهتر خواهد بود که اولا نرخ فقر در طول زمان و به عنوان مثال با چرخههای اقتصادی مانند دوران رشد اقتصادی کاهشی را تجربه نکند و ثانیا افراد گرفتار در فقر نتوانند بعد از گذشت مدت زمانی از فقر خارج شوند. این امر موجب پایداری فقر شده و یک بخش از جامعه برای مدت زمان طولانی فقیر خواهند بود که تبعات اجتماعی متعددی را در پی خواهد داشت. بهطورکلی چنانچه تحرک درآمدی در کشوری بالا باشد به این معناست که افراد با استفاده از تواناییهای خود میتوانند در بازه زمانی مشخصی وضعیت خود را بهبود بخشند و به دهکهای بالاتر منتقل شده و از فقر خارج شوند در این صورت فقر مقوله نگرانکنندهای نیست. مطالعات مربوط به تحرک درآمدی در ایران نشان میدهد که تحرک درآمدی در دهکهای پایین درآمدی بهویژه دهک 1 و 2 بسیار اندک بوده و بهعبارتی احتمال اینکه خانواری در دهک 1 و 2 بتواند وضعیت خود را بهبود بخشند بسیار اندک است. پس از بررسی مهمترین عوامل جابهجایی خانوارها در دهکهای درآمدی مشخص شد که مهمترین عامل ورود افراد به ورطه فقر کاهش درآمدهای شغلی بوده است حال آنکه مهمترین عامل خروج از فقر خانوارها افزایش درآمدهای متفرقه بوده است. عواملی که مورد بررسی قرار گرفتند عبارتاند از درآمد حاصل از شغل سرپرست خانوار، تعداد شاغلین در هر خانوار، بعد خانوار و درآمدهای متفرقه، شامل حقوق و مزایای بازنشستگی، حقوق خدمت وظیفه، درآمد حاصل از املاک، درآمد حاصل از حساب سپرده، سهام و بیمه (پسانداز)، درآمد حاصل از فروش مصنوعات ساخته شده توسط خانوار، کمکهای دریافتی از سایر خانوارها و موسسات حمایتی و خیریه، دریافتیهای انتقالی و یارانه بوده است. از این رو وجود حمایتهای بیرونی جهت خروج از فقر الزامی به نظر میرسد. لازم است پس از شناسایی گروه هدف حمایتهایی مناسب هر گروه طراحی شود. این حمایتها میتوانند بهصورت مهارتآموزی جهت افزایش توانمندی، یارانه نقدی و غیرنقدی، رفع موانع قانونی، وام و... باشند.