روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۳۹۹ يکشنبه ۲ آذر - شماره 3787

فرصت طلایی مقابله با کرونا چه شد؟

یک‌سالگی یک تولد نحس

  دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس در یکسالگی تولد ویروس مرگبار و کشنده کووید ۱۹ که تاکنون موجب قربانی شدن بیش از ۴۳ هزار نفر و ابتلای بیش از ۸۰۰ هزار نفر در ایران شده است، از فرصت‌های از دست رفته برای مقابله با کرونا در کشور ما می‌گوید و تاکید دارد: در ابتدای مواجهه مردم، چون بیماری را نمی‌شناختند احساس خطر جدی می‌کردند، اگر همان زمان همراه با کنترل درونی کنترل بیرونی به موقع انجام می‌شد موفقیت به دست می‌آوردیم و در مدت زمانی مثلا یک ماهه کنترل‌های بیرونی و کنترل‌های درونی اثر می‌کرد و به نحو چشم گیری نتیجه می‌داد، اما متاسفانه در میان مسولین دو دستگی وجود داشت و سرانجام به جایی رسیدیم که نباید.
وی می‌گوید: ما در وضعیتی با کرونا روبرو شدیم که در موقعیتی ناپایدار بودیم و این وضعیت می‌تواند آثار کاملا نامتناقضی در جامعه ما ایجاد کند. از یک طرف حتی می‌تواند نوعی بنیادگرایی را در جامعه ما تقویت کند و از یک طرف می‌تواند آثار اقتصادی وخیمی پدید بیاورد و حتی می‌تواند به فرایند برخی تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ما بینجامد. از این رو آینده قابل پیش بینی نیست و خطرات این بیماری برای کشور ما بسیار بیشتر خواهد بود.
وی می گوید: باید همراه با کنترل‌های بیرونی احساس خطر از بیماری را در اولویت‌های اول قرار بدهیم.بدیهی است که این کنترل‌ها می‌تواند در کاهش شیوع موثر باشد و اعمال محدودیت قطعا تاثیر دارد، ولی نباید فکر کرد که زنجیره ابتلا را قطع می‌کند و می‌تواند امور را به کنترل خود در بیاورد. کنترل و محدودیتی که از بالا اجرایی می‌شود و همراه با جریمه است از نظر جامعه شناسی وقتی می‌تواند تاثیر نسبتا جامع و قاطعی داشته باشد که همراه با کنترل‌های درونی نیز باشد و مردم خطر را وجدانی کنند و احساس خطر را جدی بگیرند و آن را در اولویت‌های دیگر خود و در مراتب اولیه‌ای قرار بدهند. ما برای زندگی اولویت‌های متعددی داریم و اینکه کدام اولویت اول است، اهمیت دارد. امروز معیشت و رزق و روزی مردم اولویت اول است یا خطر ابتلای به ویروس اهمیت دارد؟ باید همراه با کنترل‌های بیرونی احساس خطر از بیماری را در اولویت‌های اول قرار بدهیم و مردم به صورت فردی و جمعی همراه با کنترل بیرونی خودشان بتوانند شرایطی را برای کنترل این بیماری فراهم کنند.
 این امر فراهم نیست و ما سخت گیری کردیم، ولی زمان استفاده از کنترل درونی را از دست داده ایم. در ابتدای مواجهه مردم، چون بیماری را نمی‌شناختند احساس خطر جدی می‌کردند اگر همان زمان همراه با کنترل درونی کنترل بیرونی به موقع انجام می‌شد موفقیت به دست می‌آوردیم و در مدت زمانی مثلا یک ماهه کنترل‌های بیرونی و کنترل‌های درونی اثر می‌کرد و به نحو چشم گیری نتیجه می‌داد.
اما متاسفانه از آغاز در میان مسئولین کشور نوعی دو دستگی وجود داشت و حتی در رده‌هایی از مقامات کشور بعضا در همان اوایل بیماری را معمولی می‌پنداشتند و زمانی که مردم احساس خطر می‌کردند آن‌ها در تلاش بودند که اوضاع را عادی جلوه بدهند، این وضعیت بسیار خطرناک است. مردم نگران بودند و می‌شد با این نگرانی اوضاع بیرونی و درونی را کنترل کرد، ولی آمدند و گفتند یک ویروس مثل همان آنفولانزا است و مردم را از حساسیت خارج کردند. کم کم مردم ویروس را شناختند.
 وقتی شما عامل ناشناخته‌ای دارید بیشتر احساس خطر می‌کنید. ولی وقتی امری عادی می‌شود و رایج شده است رفته رفته احساس خطر را از دست می‌دهید و در اینجاست که کنترل‌های بیرونی نمی‌تواند موثر واقع شود. مثل وقتی که معتاد و کارتن خواب زیاد شد و شما همیشه آن‌ها را می‌بینید، رفته رفته اعتیاد و کارتن خوابی از نظر شما به امری عادی تبدیل می‌شود.
در میان دولتمردان ما دو دستگی وجود دارد. عده‌ای که در بخش بهداشت و درمان هستند می‌دانند که این بخش دیگر تاب اینهمه فشار را ندارد. ولی برای بخشی که در حوزه اقتصاد هستند مسائل اقتصادی اهمیت دارد، چون سرمایه لازم برای حمایت از اقشار آسیب پذیر در زمان اعمال محدودیت‌ها را ندارد و می‌خواهد به نوعی کاری کرده باشند. ظاهرا در ابتدا قرار بود کل کشور برای یک ماه تعطیل شود، ولی مرتبا تبصره‌هایی وضع کردند و گفتند این مورد نه و آن مورد نه و متاسفانه دولت نیز توان لازم برای حمایت از این محدودیت‌ها را ندارد و در چنین شرایطی مردم هم کار را جدی نمی‌گیرند و انگار یک بازی است. از این رو من می‌گویم این محدودیت‌ها نیز آثاری وضعی خواهد داشت، ولی اینطور نخواهد بود که با یک گل بهار ایجاد کنیم و ممکن است بیماری بعد از مدتی دوباره بر گردد و اوج گیرد در آنصورت اگر باز هم بخواهیم برنامه تعطیلی‌ها را اجرا کنیم دیگر کسی اعتماد نمی‌کند.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه