صفحه اول
اردشیر چابکی - خبرنگار- کاهش ارزش پول ملی یعنی کاهش ارزش واحد پول یک کشور نسبت به قیمت طلا یا سایر پولهای خارجی. این مسئله باعث افزایش میزان صادرات و دشواری واردات کالا میشود، چراکه کشورهای دیگر کالاهای این کشور را ارزانتر تهیه میکنند. این پدیده، بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تاثیر منفی دارد و باعث کاهش قدرت خرید میشود. از دیگر سو گرانی، معلول تورم است نه عامل آن، زیرا با تغییر متغیرهای پولی تورم بهوجود میآید، بنابراین تورم خود عامل گرانی است و نه برعکس. بنابراین برای مقابله با تورم باید مولفههای پولی و نقدینگی را کنترل کرد، در این میان بانک مرکزی مهمترین نهادی است که میتواند با اعمال سیاستهای پولی و مالی، تورم را کنترل کند. مسلم است که نمیتوان رشد نرخ تورم را با صدور بخشنامههای دولتی کنترل کرد بنابراین ریشه رشد نرخ تورم را باید در اجرایی نشدن سیاستهای مناسب اقتصادی و پولی جستوجو کرد. بانک مرکزی در یکماه گذشته با دقت در این موضوع، برای نخستینبار در ایران، اجرای عملیات بازار باز را در دستور کار خود قرار داد. عملیات بازار باز میتواند زمینه تعیین نرخ تعادلی بهره و تورم را به روشی مدرن فراهم کند. منظور از عملیات بازار باز، خرید و فروش اوراق بدهی دولتی با هدف اعمال سیاستهای انقباضی یا انبساطی است. هرگاه بانک مرکزی بخواهد حجم پول را در اقتصاد کاهش دهد، به فروش این اوراق و در نتیجه افزایش پایه پولی اقدام میکند. در مقابل هرگاه سیاستگذار پولی بخواهد حجم پول در اقتصاد را منبسط کند، بهعنوان خریدار وارد عمل میشود. هدف اصلی بانک مرکزی در عملیات بازار باز، مدیریت نرخ سود کوتاهمدت در بازار بینبانکی برای دستیابی به هدف نهایی یعنی هدایت نرخ تورم به سمت نقطه هدفگذاری شده است. بانکهای مرکزی عمدتا با اجرای عملیات بازار باز و خرید و فروشِ اوراق بدهی دولتی کاهش یا افزایش مقدار پول در سیستم بانکی را تحت کنترل خود درمیآورند. خریدها به سیستم بانکی، پول تزریق میکند و رشد اقتصادی را افزایش میدهد، درحالیکه فروشها حجم پول را کم میکند. سالهاست عملیات بازار باز به یکی از ابزارهای اصلی در سیاستهای پولی اقتصادهای پیشرفته برای کنترل تورم و نرخ بهره تبدیل شده است. این سازوکار در دهههای اخیر مؤثرترین ابزار ایجاد ثبات در بازار پول بوده و علاوه بر اینکه میتواند افسار تورم را بکشد، قادر است اقتصاد را از فاز رکود به فاز روند حرکت دهد و بار تامین مالی دولت را از دوش بانکها بردارد. در شرایط عادی و با ثبات، بهترین کار سرمایه گذاری در فعالیت های مولد است. کارآفرینی مستقیم، خریدن سهام در بازار بورس یا حتی سپردهگذاری در بانک از انواع این دسته از سرمایه گذاری ها هستند. شرایط سال ۹۵ از این جنس بود. در این شرایط بهترین کار ساختن پورتفولیویی متنوع از سرمایهگذاری های مولد اقتصادی است. در زمان هایی که سرمایه ها موقتا از تعادل خارج می شوند و شرایط اربیتراژی رخ می ده، میتوان به صورت کوتاه مدت سودهای بالایی به دست اورد. معمولا این نوع سرمایه گذاری ماهیت مولد بودن را ندارد. مثلا در سالهای اخیر ارز و طلا به نرخ غیرتعادلی معامله میشدند، به این معنی که تغییر قیمت آن ها تناسبی با سایر متغیرهای اقتصادی، مثل نقدینگی، رشد اقتصادی، و تورم نداشت. در شرایط عدم ثبات اقتصادی، بازار از آرامش و پیشبینی پذیری نسبی برخوردار نیست. آینده به شدت تابع تصمیمات سیاسی و متغیر است. یعنی بجای اینکه بازار تابع منطق اقتصادی باشد، به تصمیمات واکنش نشان می دهد. در این وضعیت، تصمیمات سیاسی تقریبا غیرقابل پیشبینی یوده، و متعاقباً، پیشبینیهای اقتصادی کم دقت می شوند. شرایط سال ۹۷ از این جنس است. در این شرایط، باید «هج» کرد (hedge). هج کردن یعنی سرمایهگذاری به نیت حفظ سرمایه. کسی که هج میکند، به سودی کمتر از سودهای مرسوم راضی می شود، اما ریسک خود را نیر کاهش می دهد. این تصمیم به این دلیل است که نمیداند بازار به چه سمت و سویی خوداهد رفت. لذا از سود بالا چشم پوشی کرده و صرفا هدف حفظ سرمایه را پی می گیرد. سه حالت بالا، شرایطی است که در اقتصاد ایران تجربه شده، اما در شرایطی که قیمتها دارای ثبات نباشد، یک سوال اساسی در ذهن عموم مردم شکل میگیرد؛ چگونه ارزش پولم را حفظ کنم؟ اگر میخواهید ارزش داراییتان را با سرمایه گذاری حفظ کنید، باید ابتدا به تورم غلبه کنید و سپس به اندازه ی مورد انتظارتان سود کنید.