روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 سه‌شنبه 18 شهريور - شماره 4907

یکهزار و پانصدمین سال ولادت پیامبر اکرم(ص)

 قاسم تاجبخش سعیدی- هفته درس آموزی از کلاس معلم بشریت، حضرت ختمی مرتبت(ص) است که بر برکت میلادش، چهره جهان دگرگون شد و شرک ها و نفاق ها به یکرنگی گرایید و خصومت های چندین ساله به «اخوت اسلامی» مبدل گشت و مهاجر و انصار، برادر شدند و عرب و عجم و سیاه و سفید، یار و برادر گشتند.نعمت الهی در سایه میلاد پیامبر نور، بر مردم تکمیل شد و مردم «راه» را از «چاه» باز شناختند و در سایه هدایت های آن رسول وحدت و برادری، از «ضلالت» به «هدایت» و از «ظلمت» به «نور» و از «تفرقه» به «وفاق» رسیدند و تمدن اسلامی شکل گرفت.
عناصرى از تمدن به عنوان اجزاء اصلى وپایه‏هاى حیات و استقرار تمدن شناخته شده‏اند:«در تمدن معمولاً چهار عنصر یا رکن اساسى را مى‏توان تشخیص داد:1- پیش بینى و احتیاط در امور اقتصادى 2- پیدا شدن سازمان سیاسى 3- پیدا شدن سنت‏هاى اخلاقى و سلوکى 4- و سرانجام جهد و کوشش در راه علم و بسط هنر.»
دین مبین اسلام به عنوان تنها دینی است که به تمام ابعاد زندگی انسان توجه ویژه ای نموده است. اسلام دین تمدن ساز است؛ تمدنی انعطاف پذیر که حتی زمانی که علوم را از سایر ملل گرفت، تنها تقلید کننده ی صِرف نبود بلکه توانست به آن رنگ الهی بزند و در تولید علم به جایی رسید که بر غنای علمی بشریت افزود. محمد بن عبدالله(ص) در بنیان گذاری سنگ بنا و فرهنگ و تمدن اسلامی نقش بسزایی داشته و از همان روزهای نخستین هجرت، ابعاد تمدن سازی اسلام نمود عینی یافت. حکومتی که رسول الله(ص) ایجاد نمودند بر اساس احکام قرآنی و وحی الهی مبتنی بود. از اهداف مهم حکومت اسلامی می توان به برقراری عدالت اجتماعی و تعاون و همکاری اشاره نمود. عدالت الزاماً به معنای از بین بردن کامل فقر در جامعه نیست، بلکه بیشتر به معنای از بین بردن تبعیض طبقاتی است.
افرادی مانند شهید مطهری معتقدند تمدن اسلامی با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه آغاز شد، اما در زمان فتوحات و آشنایی سایر سرزمین‌ها با فرهنگ و جامعه اسلامی و اقوام مسلمان بر یکدیگر تأثیر داشتند یعنی تمدن اسلامی بر تمدن ایران اثر گذاشت و اثر پذیرفت. همچنین تمدن اسلامی بر تمدن روم اثر گذاشت و اثر پذیرفت. امروزه خیلی از آداب و رسوم جامعه ما به قبل از اسلام بازمی‌گردد و متعلق به تمدن ایران باستان است و احکام و آیین اسلام هم با آن هیچ مخالفتی است.
جامعه‌پذیر شدن و جامعه‌پذیر بودن مردم در شکل‌گیری تمدن نقش دارد. در خصوص نقطه عطف تمدن اسلامی نیز باید گفت که طی ۱۳ سال حضور پیامبر گرامی اسلام(ص) در مکه به‌دلیل عدم پذیرش و مقابله با ایشان، جامعه‌ای شکل نگرفت زیرا مردم با هر موضوعی که پیامبر(ص) براساس وحی ابلاغ می‌کردند مخالفت داشتند برای همین پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند.
پیامبر(ص) در اجرای عدالت و حق کسی را بر کسی دیگر برتری نمی داد. در نزد ایشان اجرای قانون الهی برای زن و مرد یکسان و یکی را بر دیگری ترجیح نمی دادند و حتی به نزدیکانش اجازه ی تخطی از قانون الهی را نمی داد. دین در آیین اسلام با حکومت پیوند دارد. دین بنیان حکومت است و حکومتی که بر اساس دین متکی نباشد همچون ساختمان بی بنیان است و دین بدون حکومت ناقص و بی سامان خواهد بود. دین اسلام نیز بدون داشتن سیاستی نافذ که اجتماع و حکومت را اداره کند، اسلام واقعی نمی باشد. دولت در نظر اسلام آن است که حکومتی بر اساس اخلاق و احیای فضائل انسانی را عهده دار باشد.
برپایی دولت اسلامی به دست پیامبر، پیاده کردن عملی عدالت و مساوات و فضیلت در جامعه ی اسلامی بود؛ و نمونه ای عملی از محو روح امتیازات کاذب و تبعیض نژادی و گسترش ایمان و فداکاری و امید به آنچه که در نزد خداوند می باشد و نیز برهان قاطعی است برای آن دسته از کسانی که مدّعی اند برپایی حکومت برتر و مبتنی بر اصول اخلاقی، آرزویی نیست که عملی شود ولی در صحنه ی عمل اجرا شد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه