سیاست ایران در قبال طالبان
مبتنی بر مدیریت و کنترل تنش است
چهار سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان میگذرد؛ چهار سالی که نهتنها معادلات داخلی این کشور را دگرگون کرده، بلکه بر مناسبات منطقهای، بهویژه روابط تهران و کابل، نیز سایه انداخته است. ایران که در سالهای نخست با احتیاط و تردید به تحولات کابل مینگریست، به مرور و با پذیدش واقعیت حاکم بر صحنه افغانستان و با تکیه بر اصل ارتباط با تمامی گروههای حاضر در همسایه مهم شرقی، تعامل با این گروه را آغاز کرد، هرچند هنوز میان «بهرسمیت شناختن رسمی» و «تعامل عملی» فاصلهای معنادار باقی است.
در این چهار سال، روابط ایران و طالبان از مسیر پرپیچوخمی عبور کرده است. از گفتوگوهای محتاطانه و دیدارهای دیپلماتیک تا تنشهای مرزی و بحران آب هیرمند، هر رخداد نشانی از توازن میان همکاری و رقابت بوده است. طالبان از یکسو خود را شریک بالقوه تهران در امنیت مرزها و مقابله با تهدیدهای مشترک معرفی میکند و از سوی دیگر با برخی رفتارهای یکجانبهاش، چالشهای تازهای برای همسایه غربی پدید آورده است.
مسئله مهاجران، قاچاق مواد مخدر، امنیت مرزها و مدیریت منابع آبی از اصلیترین نقاط اصطکاک میان دو طرف بوده است. ایران که میلیونها مهاجر افغان را میزبانی میکند، بارها از فقدان اقدام عملی طالبان در قبال وضعیت انسانی مردم افغانستان و تعلل در تشکیل به حکومت فراگیر با حضور همه گروهها، اقوام و مذاهب در این کشور گلایه کرده است. همزمان، بحران هیرمند و کاهش حقابه ایران و برخی برخوردهای نظامی در مرز، روابط را تا آستانه تنش نیز کشانده و نشان داده است که مناسبات تهران و کابل همچنان بر بستری شکننده استوار است.
با این حال، تهران در چهارمین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت همچنان کوشیده است در چارچوب منافع ملی خود، از باب تعامل و گفتوگو وارد شود. سیاست ایران در قبال طالبان بیش از هر چیز بر مدیریت واقعیتهای میدانی استوار است؛ واقعیتی که اگرچه با بسیاری از ارزشها و منافع تهران همخوانی ندارد، اما در بستر سیاست اصولی لزوم ارتباط با حاکمان کابل، در معادلات سیاست خارجی ایران نقشآفرینی میکند.
طالبان در دوره دوم تفاوتی نکرده است
محسن روحیصفت، دیپلمات پیشین و کارشناس ارشد مسائل شبه قاره هند در گفتوگو با ایرنا و در پاسخ به این سوال که چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، آیا میتوان گفت تهران به یک سیاست مشخص و پایدار در قبال این گروه سرپرستی افغانستان دست یافته است یا همچنان در مرحله آزمونوخطا قرار دارد؟، گفت: نکته نخست این است که آنها دیگر خود را حکومت سرپرستی نمی نامند و مصوب هیئت دولتشان است؛ در واقع این موضوع و این نامگذاری سیاستی بود که این حکومت از ابتدا برای فریب افکار عمومی آغاز کرده بود و اکنون روشن شده که این وضعیت موقت نیست. دوم اینکه، سیاستهای طالبان از روز اول تاکنون نشان داده که همچنان بر همان اصولی که اعلام کرده بودند پایبندند و تغییری در خطمشی آنها رخ نداده است. برخلاف ادعای کسانی که میگفتند طالبان در دوره دوم متفاوت است، چنین چیزی وجود ندارد. این گروه همچنان با همان دیدگاههای گذشته عمل میکند و بر مبنای یک رویکرد تکقومی و انحصاری، در حالی که افغانستان کشوری چندقومی و چندفرهنگی است، بنیادهای خود را بنا نهاده است. طالبان بخشی مهم از جامعه افغانستان، بهویژه زنان، را حتی در موضوعات آموزش نادیده گرفتهاند.
موضوع شناسایی طالبان بهصورت جمعی و در قالب اجماع منطقهای و بینالمللی دنبال میشود
وی افزود: از سوی دیگر، سیاست ایران همواره نسبت به حکومتهایی که در افغانستان بر سر کار آمدهاند، سیاستی پراگماتیک و مبتنی بر واقعیتهای روی زمین بوده است. حتی در دوران اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی، ایران روابط نسبتاً باثباتی با حکومت وقت کابل داشت و اکنون نیز بر همین اصول پای میفشارد. مهمترین دلیل این رویکرد، همسایگی و مرزهای طولانی با افغانستان است؛ بنابراین سیاست ایران مبتنی بر روابطی بدون تنش و تشنج است. نوع حکومت و نوع رفتاری که در افغانستان وجود دارد، مسئولیت خود مردم افغانستان است و آنها باید شیوه حکومتی مطلوبشان را مطالبه کنند. به همین دلیل، سیاست ایران نه مبتنی بر آزمون و خطا، بلکه تا حد زیادی روشن و واقعبینانه است. موضوع شناسایی طالبان نیز امری است که بهصورت جمعی و در قالب اجماع منطقهای و بینالمللی دنبال میشود. در نهایت، ایران امیدوار است که خود طالبان و مردم افغانستان به جمعبندی برسند که شیوه حکومت باید بر پایه خواست مردم باشد، نه یک گروه کوچک محدود که در ابتدا بیش از شصت هزار عضو نداشت.
رویکرد روسیه در قبال افغانستان امنیت محور و در تقابل با آمریکا است
این تحلیلگر مسائل افغانستان همچنین در پاسخ به این سوال که جدیدترین تحول در قبال مساله طالبان، به رسمیت شناختن این گروه از سوی روسیه است که این سوال مهم را در رسانهها و افکار عمومی ما ایجاد کرده که آیا ایران نیز در نقطهای قرار دارد که همین مسیر را پی بگیرد؟، گفت: تفاوت سیاست ایران با روسیه در این است که رویکرد مسکو بیشتر ژئوپلیتیکی و امنیتمحور و در تقابل با آمریکا بوده است و حتی بصورت عمد تلاش کرد این مساله خیلی در رسانهها پررنگ نشود، در حالی که ایران به دلیل پیوندهای تمدنی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی با افغانستان نمیتواند دیدگاه مردم آن کشور را نادیده بگیرد و این تفاوت ما با روسیه است. به نظر نمیرسد بتوان ایران و روسیه را در این حوزه یکی دانست.
رویکرد فعلی تهران در قبال طالبان مبتنی بر مدیریت و کنترل تنش است
روحی صفت در پاسخ به این سوال که چالش های ما با افغانستان از جمله موضوعاتی همچون مهاجرین، قاچاق مواد مخدر، حقآبه و تروریسم منحصر به طالبان نیست اما شاید در ابتدا این تصور وجود داشت که شاید بتوان بخشی از این چالشها را در مواجهه با این حکومت کاهش داد، در این چهار چالش در چه نقطه قرار داریم؟ گفت: پس از چهار سال روشن شده که شعارهای اولیه بیشتر پروپاگاندا بوده است. در کنار مسائل قدیمی مانند مهاجرت و آب، موضوعات تازهای همچون محدودیتهای فرهنگی، حقوق اقلیتها و زنان نیز به چالشها اضافه شده است که امیدوار هستیم که بتوانیم این چالشها را کاهش دهیم.
این دیپلمات ارشد همچنین در پاسخ به این سوال که سیاست خارجی ما در قبال طالبان همواره محل نقد رسانهها و افکار عمومی بوده و حتی سفر وزیر امور خارجه به کابل با واکنش زیادی در کشور مواجه شد؛ نگاه شما به نوع تعامل چیست؟ گفت: واقعیت این است که افغانستان موضوعی پیچیده است؛ نه تنها به دلیل ساختار درونی چندقومی و چندزبانی، بلکه به دلیل حضور قدرتهای بزرگ همچون آمریکا، روسیه، پاکستان، هند و اروپا که هر یک در تحولات این کشور نقش داشته و دارند. این پیچیدگی باعث شده است که فهم تحولات افغانستان دشوار باشد و دیدگاههای متفاوتی درباره آن شکل گیرد. برخلاف کشورهایی با شرایط سادهتر، افغانستان همواره در تاریخ صحنه رقابت و مداخله بوده است. بنابراین، چالشها ادامه خواهد داشت و ایران ناگزیر است با این واقعیت کنار بیاید. رویکرد فعلی تهران در قبال طالبان، رویکردی منطقهای است که بر مدیریت و کنترل تنشها، گسترش روابط و در نظر گرفتن منافع متقابل استوار است؛ رویکردی که تلاش دارد در دل دشواریها، ثبات نسبی را حفظ کند.
سردار فدوی: سپاه از 2 ماه پیش آمادهتر شده است
جانشین فرمانده کل سپاه سردار علی فدوی با بیان اینکه شهادت آرزویی است که همه دلدادگان انقلاب اسلامی دارند، اعلام کرد:« روزی در سختترین شرایط تعدادی جوانمرد در جنگ احد پیمان بستند تا از جان پیامبر حفاظت کنند در طول تاریخ تعداد زیادی به عهد و پیمان عمل کرده اند و تعدادی بی شمارتر منتظرند.»
وی افزود:« این روالی است که از صدر اسلام رایج بوده است. ما حتی یک ۲۴ ساعت را هم از دست نداده ایم تا روزی مثل این روز را با اقدامی مناسب پاسخ دهیم این اقدام در همه انواع خود جاری است که در لحظه به موقع و به هنگامی که به ما اعلام می شود اقدام پشیمانکنندهای برای خبیثان عالم و صهیونیست هایی جنایتکار رقم بزنیم.»
سردار فدوی یادآور شد: «شهادت، مطلوبِ فرمانده کل سپاه و همه سپاهیان بود و هست در عین حال در راستای انجام تکلیفی که بر عهده ماست منتظر بودیم تا آن را انجام دهیم این موضوع در هم سپاه روال دارد و نیروهای مسلح برای انجام اقدامات پشیمانکننده توانمندیهای بیشمار دارند.»