جامعه
مجید تختی- موضوع رشد تولید یا همان رشد اقتصادی همچنان مهمترین و فوریترین اولویت کشور است و تحقق آن موجبات افزایش درآمد سرانه و بهبود وضعیت معیشت عمومی را فراهم میآورد. تأمین سرمایه برای رشد تولید همواره از دغدغههای فعالان اقتصادی بوده است. هدایت سرمایه به سمت فعالیتها مولد موجب خلق ارزش افزوده شده و سرمایه گذاری مجدد ارزش ایجاد شده چرخه رشد اقتصادی را به حرکت در میآورد. نامگذاری سال ۱۴۰۴ به عنوان «سرمایهگذاری برای تولید» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، بیانگر یکی از حیاتیترین نیازهای اقتصادی ایران در شرایط کنونی است. در حالی که کشور با چالشهای متعددی همچون تحریمهای اقتصادی، تورم فزاینده، بیکاری، ناترازی انرژی و کاهش بهرهوری صنعتی مواجه است، توجه به سرمایهگذاری هدفمند در بخش تولید، میتواند به عنوان راهکاری راهبردی برای رشد اقتصادی و توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. سرمایهگذاری در تولید، نهتنها موجب افزایش ظرفیتهای اشتغال، کاهش وابستگی به واردات و تقویت تولید ملی خواهد شد، بلکه زمینهساز افزایش بهرهوری، توسعه فناوری و جهش صادراتی نیز خواهد بود در سال۱۴۰۴دولت باید شرایطی را فراهم کند که شهروندان توانایی و میل به سرمایهگذاری را نه برای صیانت از ارزش دارایی و ثروت خود از خطر کاهش ارزش ناشی از تورم به سمت ابزارهایی که اثری در تولید ندارند، بلکه برای تجهیز تولید در بخشهای مختلف، بهکار برند. بهعنوان مثال تغییر جهت منابع سرمایهگذاری مردم از طلا و ارز و حتی زمین و مسکن به بخشهای تولید، نیازمند سیاستگذاریهای تعیینکننده و مهم است که با توجه به مجموعه شرایط فعلی جامعه و فضای اقتصادی کشور بسیار دشوار است. سرمایه گذاری و بهرهوری دو بال رشد اقتصادی پایدار بوده و تداوم هریک در گرو رشد دیگری است. افزایش سرمایه گذاری بدون بهرهوری موجب اتلاف سرمایه است و افزایش بهرهوری نیز بدون سرمایهگذاری امکان تداوم پیدا نمیکند. با توجه به کوچک شدن اقتصاد مولد در ایران در ۱۵ سال اخیر تزریق هدفمند سرمایه به بخشهای مولد همچو خونی تازه تحرک اقتصادی را فراهم میآورد. اما جذب سرمایه در بخش تولید نیازمند الزاماتی مهم است. وقتی جذابیت سرمایهگذاری در بخشهای غیرمولد نسبت به بخشهای مولد بیشتر باشد به طور طبیعی سرمایه به تولید اختصاص پیدا نخواهد کرد. سرمایهگذاری در تولید، نیازمند منابع مالی پایدار و متنوع است. در ایران، سرمایه برای تولید را میتوان از دو بخش داخلی و خارجی تأمین کرد. در بخش داخلی، جذب سرمایههای کوچک و بزرگ مردم از طریق ابزارهایی مانند صندوقهای سرمایهگذاری، بازار سرمایه و اوراق مشارکت تولیدی را میتوان مدنظر داشت. بانکها و مؤسسات مالی که با تسهیل وامهای تولیدی با نرخهای بهره پایینتر و دورههای بازپرداخت بلندمدتتر میتوانند در تأمین منابع لازم برای سرمایهگذاری در تولید کمک کنند. بازار سرمایه، یکی از روشها و محلهای تأمین منابع مالی برای سرمایهگذاری در تولید کشور میتواند مدنظر قرار گیرد. صندوق توسعه ملی نیز یکی از منابع مالی در بخش داخلی است که میتوان از منابع مالی این صندوق برای سرمایهگذاری و حمایت از تولید استفاده کرد و در نهایت بحث مولدسازی داراییهای دولت است که در چند سال اخیر به عنوان یکی از روشهای تأمین مالی مورد توجه مسئولان امر قرار گرفته است. اما در بخش خارجی میتوان به سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) اشاره کرد که جذب سرمایهگذاران خارجی عمدتاً برای توسعه صنایع با فناوری بالا و افزایش تولید صادراتمحور، انجام میشود و یک راهکار دیگر در بخش خارجی نیز، شرکتهای مشترک (Joint Ventures) است که در قالب همکاری بین شرکتهای داخلی و خارجی، تأمین منابع مالی و انتقال فناوری محقق میشود. سرمایهگذاری در تولید، علاوه بر عوامل درونی مانند مدیریت بهینه منابع و بهرهگیری از فناوریهای نوین، تحت تأثیر محیط بیرونی از جمله سیاستهای کلان اقتصادی، نظام مالیاتی، قوانین کار و حتی وضعیت بازارهای بینالمللی قرار دارد. ازاینرو، توسعه سرمایهگذاری در این حوزه مستلزم توجه به مجموعهای از عوامل بههمپیوسته است که تنها در صورت تعامل مؤثر میان آنها، نتایج مطلوب حاصل خواهد شد.