صفحه اول
محمود فرازی- سرچشمه ارزشهای انقلاب اسلامی، دین مبین اسلام است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ارزشهای جامعه نیز دگرگون شد و تعلیم و تربیت الهی و توجه به معنویات و فضائل انسانی، جایگاهی ارزشمند یافت. در میان این ارزشها، مهمترین اصلی که مبانی اسلام و معارف شیعی بر آن تأکید فراوان کرده، «عدالت» به معنای وسیعش است. حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سالهای گذشته بخش اعظمی از بیانات خود پیرامون مسئله انقلاب اسلامی را به بررسی و تبیین «ارزشهای انقلاب اسلامی» اختصاص دادهاند. “سادهزیستى مسئولان»، «استکبارستیزى»، «سلطهستیزى»، «بیگانهستیزى»، «استبدادستیزی», «افتخار به انقلابیگرى»، «عدالتطلبی»، «دوری از تجملگرایی»، «اجتناب از اشرافیگرى», «نفى استثمار»، «نفى سلطهپذیرى»، «نفى تحقیر ملت به وسیله قدرتهاى سیاسى دنیا»، «نفى وابستگى سیاسى»، «نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور»، «نفى سکولاریسم اخلاقى و اباحیگرى»، «»دفاع از مظلومان جهان»، «فتح قلههاى دانش»، «کرامت انسان»، «سعى براى ایجاد برادرى و برابرى»، «اخلاق»، «ایستادگى در مقابل دشمن»، «ایمان»، «استقلال سیاسى، اقتصادى، فرهنگى»، «آزادى فکر»، «رواج اخلاق فاضله»، «حکومت مردمى»، «حکومت صالح و انسانهاى برخوردار از دین و تقوا در رأس کارها» و... ازجمله ارزشهای انقلاب اسلامی هستند که مقام معظم رهبری بر لزوم حفظ و تقویت آن تأکید کردهاند. «انقلاب، یک تحول بنیادین براساس یک سلسله ارزش هاست و یک حرکت به جلو محسوب می شود... اما این ارزش ها چیست؟... اگر بخواهیم این ارزش ها را در یک کلمه بیان کنیم، من عرض می کنم اسلام؛ اما اسلام یک کلمه مُجمل است و تفاصیل گوناگونی از آن می شود. ملت ما به دنبال ارزش هایی بود که همه اش در داخل اسلام هست و من به بخشی از آنها اشاره می کنم: 1. ارزش اول، ایمان است. مردم از هُرهُری مسلکی و بی بندوباری و بی ایمانی بیزار و ناراضی بودند و می خواستند دلشان به ایمانی قرص باشد. 2. ارزش بعدی، عدالت است. مردم می دیدند که جامعه، جامعه غیر عادلانه ای است. بی دریغ از بالا تا پایین ظلم می کردند... در قضاوت ظلم می شد، در تقسیم ثروت ظلم می شد، در کار ظلم می شد، به شهرهای دور دست ظلم می شد، به آدم های ضعیف ظلم می شد. همه جا ظلم محسوس بود و انسان با پوست وگوشتِ خودش ظلم را حس می کرد. 3. ارزش دیگر رفع شکاف طبقاتی و رفع فقر بود... مردم به دنبال رفع شکاف طبقاتی و نزدیک کردن فاصله ها بودند. 4. ارزش بعدی، دین داری است. مردم می خواستند متدین باشند. آن رژیم گذشته در همه جا؛ در محیط جامعه، در سربازخانه، در دانشگاه و در مدرسه، سعی می کرد مردم را به بی دینی سوق دهد؛ اما مردم نمی خواستند. مردم متدین بودند. مردم نشان دادند که ایمان و اعتقاد به اسلام، تا اعماق جان آنها نفوذ دارد. 5. ارزش دیگر، دوری از اسراف و تجمّل در سطح زمام داران است. البته تجمّل و اسراف در همه جا بد است؛ اما آن چیزی که مردم را وادار می کرد که نسبت به این قضیه حسّاسیت نشان دهند، رفتارهای مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجی ها با مال مردم در سطح حکومت بود. این از آن چیزهایی بود که مردم نمی خواستند. نظام اسلامی براساس این ارزش به وجود آمد که چنین چیزی نباشد. 6. ارزش دیگر، سلامت دینی و اخلاقی زمام داران است. مردم می خواستند کسانی که در رأس جامعه اند، متدین باشند؛ فاسد نباشند؛ اخلاقشان فاسد نباشد؛ رفتارشان فاسد نباشد؛ خودشان فاسد نباشند؛ دوروبری هایشان فاسد نباشند، که آن روز بودند. 7. رواج اخلاق فاضله، یکی دیگر از ارزش ها بود. مردم مایل بودند که اخلاق نیک و خلقیات اسلامی پسندیده در بین آنها شیوع پیدا کند و برادری، محبت، همکاری، صبر، اغماض، بخشش، دستگیری از ضعفا و کمک به ضعفا و گفتن حق بین آنها رایج شود. 8. آزادی فکر و بیان هم یکی از ارزش های انقلاب بود. مردم می خواستند آزادانه فکرکنند. آن روز، آزادی فکر، آزادی بیان و آزادی تصمیم گیری هم نبود. مردم این را نمی خواستند؛ می خواستند این آزادی ها باشد. 9. یکی دیگر از ارزش ها، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است. مردم می خواستند که این کشور از لحاظ سیاسی، محکوم فلان رژیم اروپایی یا امریکا نباشد. از لحاظ اقتصادی، اقتصادش وابسته به کمپانی های جهانی نباشد که هر کاری می خواهند، با این کشور بکنند. از لحاظ فرهنگی، با فرهنگ عمیق و غنی ای که دارد، کورکورانه تابع و دنباله روِ فرهنگ بیگانه نباشد. (سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نمازجمعه تهران در تاریخ 23 اردیبهشت 1379)