صفحه اول
جواد مومنی- شرایط فعلی جامعه باعث شده ضرورت «جهاد تبیین» اهمیت مضاعفی پیدا کند و به همین دلیل رهبر انقلاب روی این عنوان تاکید دارند. جهاد تبیین در دو وجه ضرورت مییابد؛ یکی بر اساس معنای خاص جهاد یعنی تقابل و مبارزه با دشمن و دیگری برحسب معنای عام آن، یعنی جهاد برای تبیین حقیقت برای ذات حقیقت که مصداق اتم آن همان انسان کامل و امام عدل (عج) است، و ناگفته نماند که این دو وجه با یکدیگر تعارض و تضاد ندارند؛ بلکه دو روی یک حقیقت هستند. در ادامه به برخی ابعاد و ویژگی های جهاد تبیین که در سخنرانی های متفاوت رهبری بر آن تأکید شده است، اشاره می شود: از مهمترین رویکردها و شیوههای حرکت انقلاب اسلامی تبیین است: «در مبارزات اسلامی، در همه حال تبیین خیلی اهمیت دارد.» «کار انقلاب از اساس با تبیین، روشنگری، بیان منطقی، مستدل و دور از جنجال بود.» و این در حالی است که «تفکر مارکسیستی آن روز اعتقاد به تبیین نداشتند؛ میگفتند مبارزه یک سنت است، تحقق خواهد یافت؛ چه بگوئید، چه نگوئید.» لذا «جزو راهبردهای اساسی کار ما از اول، مسئلهی تبیین بوده است.» و برهمین اساس هم تفکر انقلابی رواج پیدا کرد: «بدون تبیین و تبیین بلیغ، قطعا هیچ فکری و هیچ اندیشهی متقنی، توفیق رواج و اعتقاد عمومی را پیدا نخواهد کرد.» از جهت عقبهی دینی و اعتقادی هم اصل دعوتِ صدر اسلام بر پایهی تبیین استوار بود: «تبیین، بیان، مهمترین وظیفهی پیغمبران است. دشمنان پیغمبران از جهلها و پردهپوشیها استفاده میکنند.» تبیین حقایق در سیرهی علوی نمود پررنگی داشت: «شما خطبههای نهجالبلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیاتی است که در جامعهی آن روز وجود داشته.» ومبنای مهم قیام حسینی نیز تبیین بود: «امام حسین را فقط به جنگ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در منی و عرفات، خطاب به علما و نخبگان باید شناخت.» بنابراین «جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی و جهاد مالی است.» و نکتهی کلیدی اینکه اگر تبیین نباشد، فرصت برای اغواگری و گمراهسازی مردم توسط دشمن در عرصههای مختلف باز خواهد شد که تولید گروهک داعش یکی از نمونههای این مسئله در سالهای اخیر است: «امروز بهخاطر اینکه فریضهی تبیین را ما درست انجام ندادیم، یک عدهای دچار گمراهیاند و به خیال اینکه برای اسلام دارند کار میکنند، علیه اسلام دارند کار میکنند... به جای دشمن، اینها دارند با مسلمانها میجنگند.» هاد تبیین در معنای خاصش، ناظر به تقابل عملیاتی با جریان رسانهای دشمن -اعم از پدافند و آفند رسانهای- است؛ اما معنای عام آن یعنی «سعی جدی برای رسیدن به غایت و نهایت یک چیز» به چه معنا میتواند ضرورت آن را توجیه کند؟ آنچه از بیانات رهبر انقلاب در این باره و نیز از معنای عام جهاد رسانهای میتوان استنباط کرد، این است که ما تعهدی به حقیقت دادیم که در هر مقطع تاریخی ممکن است به یک صورت برای ما مسئولیت آفرین باشد. بدین توضیح که آنچه از راهبرد سهگانه انقلاب اسلامی یعنی برچیدن بساط استبداد سلطنتی، برپایی حکومت جمهوری اسلامی و تمهید مقدمات ظهور حجت خدا، میتوان استنباط کرد، این است که اصلیترین مسئولیت و تعهد جریان انقلابی به حقیقت، تعهدی است که نسبت به ظهور ولی خدا (عج) دارد؛ چراکه انقلاب اسلامی در نفی طاغوت و اقامه حکومت اسلامی موفق بوده و بر حسب معنای عام جهاد تبیین، نیازمند کنش انقلابی و جهادی در حوزه روشنگری، کشف و بیان حقایق و نفی حجابها در راستای راهبرد سوم است. بنابراین، جهاد تبیین در دو وجه ضرورت مییابد؛ یکی بر اساس معنای خاص جهاد یعنی تقابل و مبارزه با دشمن و دیگری برحسب معنای عام آن، یعنی جهاد برای تبیین حقیقت برای ذات حقیقت که مصداق اتم آن همان انسان کامل و امام عدل (عج) است، و ناگفته نماند که این دو وجه با یکدیگر تعارض و تضاد ندارند؛ بلکه دو روی یک حقیقت هستند. نکته نهایی که نیاز به یادآوری دارد این است که هر چقدر این جهاد تبیین در مقام عمل به کمال و فعلیت خود نزدیکتر میشود، ممکن است عملیات رسانهای و روانی دشمن نیز سیر اشتدادی بیابد و از لحاظ کمیت و کیفیت و ترفندها افزایش پیدا کند که این را از تأسیس شبکهها و وبسایتهای جدید و روشهای هدایت اذهان نوینی که به کار میگیرد باید تشخیص داد و برای خنثی سازی زهر القائات آن، برنامه و راهبرد منسجم و منطقی داشت.