جامعه
منیر یزدانی- از فضايل اخـلاقي مـورد تـأكيد در اسلام «عفاف» است كه در اصطلاح به نيروي دروني تعديل كننده شهوات و غرايز انسان اطلاق ميشود. توجه بـسيار آيات و روايات نشان از اهميت بيحد و حصر اين مسأله در اسلام دارد؛ چرا كه بدون آن انسان در مسير اعتدال قرار نـگرفته و به سعادت حقيقي خـود نـائل نخواهد شد. گويش صحيح عفاف به فتح عين است و نبايد آن را مترادف حجاب دانست؛ بلكه عفاف از ابعاد وسيعي برخوردار است كه حجاب يكي از مصاديق آن ميباشد و استعمال عفاف در معناي حجاب از قبيل استعمال لفظ كل در جزء آن اسـت. همچنين عفاف صفت مشترك ميان نوع انسان است لذا اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد و ميان مرد و زن مشترك است. ابعاد عفاف نيز جنبههاي مختلف زندگي بشر را در برگرفته و انسان هم در كردار، هم در گفتار و هـم افـكار دعوت به رعايت عفاف و خويشتنداري شده است. اهميت اين امر موجب گرديده كه قسمت عظيمي از دستورات اخلاقي اسلام بدان اختصاص داشته باشد. عفت یک صفت فطری است و همه انسان ها فطرتاً عفیف هستند. با بررسی اجمالی آیات قرآن می توان دریافت که عفت ریشه فطری دارد و از بدو خلقت همراه او بوده است. قرآن درباره آدم و حوا می فرماید: هنگامی که شیطان آن دو را فریب داد، و از آن درخت خوردند، و زشتی هایشان آشکار گشت، از برگ درختان بهشت خود را پوشاندند.امام خمینی (ره) با اشاره به فطری بودن عفت می فرماید:عفت از فطریات بشر است و فحشا و بی حیایی بر خلاف فطرت انسان است.شهید مطهری درباره فطری بودن عفت می فرماید:چیزی که در وجدان انسان است، مسأله عفت است.و از مجموع مطالب فوق می توان اذعان کرد که عفاف، امری فطری است. انسان موجودی متفکر در چرخه هستی است که نظام فکری متناسب با اهداف آفرینش و جهان بینی خود را دارد و رفتارها و دیدگاههای او برگرفته از نوع نگرش اوست. جامعه انسانی نیز شکل گرفته از انسان های هدفمند است که در سایه باورها و دانسته های خویش گام هایی جهت رسیدن به هدف و مطلوب خود برمی دارند. نگرش چه مثبت باشد و چه منفی، هدایتگر منش و روش انسان است. در نتیجه افرادی که نگرش مثبت و جهان بینی استوار بر معارف الهی دارند، به سوی رشد و تکامل گام برمی دارند اما آنان که گرفتار نگرش های الحادی و غیر الهی هستند، براساس نگرش خود، در پرتگاه گمراهی سقوط خواهند کرد.قانونگذار الهی جهت ایجاد جامعه سالم انسانی و هماهنگی با نظام هستی، شاخصه هایی را برای رفتارها و روحیات بشر بیان کرده، آنها را به سوی مؤلفه ها دعوت می کند. حیا، پاکدامنی، حفظ حدود و حریم ها و دیگر رفتارهای تعریف شده انسانی از جمله شاخصه ها هستند .نکته قابل توجه ارتباط ژرف و تنگاتنگ این مقوله ها با یکدیگر است به گونه ای که قابل تفکیک نیستند و جداسازی هر یک از این حلقه ها موجب گسست از مبانی و اصول می شود. عفاف و خویشتنداری، در برابر فزونخواهی شهوانی و کشش نفسانی، دارای ویژگیهای ذیل است: 1ــ خصلتی انسانی است؛ 2ــ حالتی درونی است؛ 3ــ نشانههای بیرونی دارد؛ 4ــ در رفتار و گفتار ظاهر میشود؛ 5ــ با رفتار و نشانههای متناقض، سازگار نیست؛ 6ــ فرد نه از موضع ناتوانی، بلکه از بلندای عزت و اقتدار، رفتار عفیفانه انجام میدهد. عفاف، خویشتنداری با علائم و نشانههای رفتاری و گفتاری است و وجود آن به وجود نشانههایش بستگی دارد؛ ازاینرو حفظ عفاف بدون رعایت نشانههای آن ممکن نیست. عفت نمیتواند امری صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانههای خویشتنداری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه میگیرد و یکی از نشانههای عفاف، پوشش است. عفاف، بدون رعایت پوشش، تصورکردنی نیست. نمیتوان به زن یا مردی، «عفیف» گفت، درحالیکه عریان یا نیمهعریان در انظار عمومی ظاهر میشود؛ گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی، در تفاوت خلقت و فطرت، گرایشها و منشها ریشه دارد. در اسلام از نشانههای مهم «عفاف» پوشش اسلامی (حجاب) است. شهید مطهری در «مسئله حجاب» نوشته است:«وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم جرأت نمیکنند متعرض آنها شوند»