سیاست
مرتضی عبداللهی- سرمايه انساني از اصلي ترين عوامل رشد و توسعه کشورها است و کمبود اين سرمايه در کشورهاي در حال توسعه فرايند رشد و توسعه را به تاخير مياندازد. متاسفانه جمهوري اسلامي ايران از جمله کشورهايي است که به طور پيوسته با پديده فرار مغزها روبرو بوده است. طبق آمار ارئه شده از سوي سازمان ملل، در بين 72 کشور در حال توسعه در جهان، ايران رتبه سوم فرار مغزها را با توجه به جمعيت خود دارا است. نتايج تحقيقات مختلف نشان مي دهد که بين طبقه اجتماعي و مهاجرت رابطه معناداري وجود ندارد، رابطه بين سبک زندگي ايراني و مهاجرت معکوس بوده و بين ساخت اجتماعي ايران و مهاجرت نخبگان رابطه مستقيمي وجود دارد. در جامعه ای که میان جمعیت، منابع و امکانات تعادل برقرار نباشد و افراد جامعه درآمد و امکانات خود را شایسته و منطبق با تحصیلات، تلاش و موقعیت خود ندانند، به فکر ترک جامعه می افتند. به عبارتی عدم تعادل میان امکانات و منابع انسانی موجب می شود شاهد سرریز نیروی متخصص انسانی به کشورهایی باشیم که حاضرند برای یک سرمایه انسانی حاضر و آماده امکانات خوبی فراهم کنند. مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج از کشور قدمتی ۶۰ساله دارد و این مهاجرت به علت مشکلات مختلفی در ایران ازجمله نبود فرصت شغلی و بیکاری، عدم حمایت مالی و معنوی از نیروهای متخصص، سطح پایین درآمد استادان، نخبگان و اعضای هیأت علمی، نارسایی های مالی و اداری، تبعیض اجتماعی و شکاف دستمزدها، عدم تناسب تخصص و درآمد، عدم شایسته سالاری، محدودیت فضای فرهنگی به ویژه در حوزه هنری، نظام کهنه و ایستای آموزشی و عدم امنیت و رضایت شغلی به ویژه برای زنان صورت می گیرد. در کنار مشکلات و عوامل دافعه در ایران، برخی جاذبه ها ازجمله وجود فرصت شغلی مناسب، چشم انداز مطلوب اقتصادی، وجود امنیت و آزادی های اجتماعی و فردی، چشم انداز آینده امن و قابل پیش بینی و شایسته سالاری در کشورهای توسعه یافته به افزایش این روند دامن می زند. متاسفانه در هر جامعه ای، این انتقال می تواند ساختار نیروی کار ماهر را در کشورهای ارسال کننده سرمایه انسانی بشدت تحت تأثیر قرار دهد. همچنین این تغییر کمبود نیروی انسانی، بی کفایتی در سیاست های مالی و مشکلات جمعیتی را به دنبال دارد. فرار مغزها از ایران به مهاجرت متخصصین و نخبگان علمی از ایران گفته میشود که یکی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی این کشور است. بنابر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کردهاند در زمره مهاجران نخبه دستهبندی میشوند. این افراد غالباً دارای مقامهایی در المپیادهای علمی بوده یا جزء نفرات برتر کنکور یا دانشگاهها میباشند. اگر بخواهیم به تعدادی از پیامدهای خروج نخبگان از کشور اشاره کنیم می توان به این موارد اشاره داشت: خروج سرمایه از کشور؛ طبق نظر کارشناسان، تربیت هر نخبه برای کشور چیزی در حدود یک میلیون دلار هزینه دارد، در کشور ما نیز سالیانه 150 هزار نخبه از کشور خارج می شود که با یک ضرب و جمع ساده سالیانه چیزی حدود 150 میلیارد دلار یا به عبارت دیگر 450,000,000,000,000 تومان پول از کشور خارج می شود. عقب ماندگی کشور؛ امروزه می بینیم که کشورمان در تهیه و ساخت تعدادی از تکنولوژی ها خاص دنیا با مشکل روبه رو می باشد اما همان تکنولوژی توسط یکی از هموطنانمان در گوشه ای از دنیا ساخته شده است و استکبارهای جهانی کشورمان را از دست یابی به آن تکنولوژی منع می کند. فرار مغزها برابراست با فرار ژن های ممتاز از کشور، که به احتمال زیاد کشور در دهه آینده با پدیده پایین آمدن آیکیو یا فکر خلاق و نوآور مواجه خواهد شد. از حرکت ایستادن چرخه اقتصادی کشور؛ در کشور ژاپن که منابع طبیعی اش ۲درصد، منابع سخت افزاری اش ۱۸ درصد و ۸۰ درصد نیرو و سرمایه انسانی دارد، از نیروی متخصص خود در چرخه اقتصادی کمک می گیرد اما با خروج نیرو متخصص و نخبه باعث از حرکت ایستادن چرخه اقتصاد کشور می شود.( چیزی که امروز در کشورمان به وفور دیده می شود). باید توجه داشت هرچه امید به آینده، بیشتر باشد، میزان مهاجرت کمتر میشود. امید به آینده جوانان در رابطه با شغل آیندهشان، میزان درآمد آنها، توانایی تشکیل زندگی، ازدواج، خرید مسکن، و… تأثیرگذارند و سرانجام امنیت کشور نیز در فرار مغزها بی تأثیر نیست. افراد، معمولاً جذب کشورهایی میشوند که از لحاظ جذابیت و امید به آینده روشن، اطمینان بیشتری داشته باشند. نماینده روسیه: پس گرفتن قطعنامه اروپا علیه ایران نشانه عقلانیت است نماینده روسیه در سازمان های بین المللی عقب نشینی اروپا از صدور قطعنامه انتقادی علیه ایران را نشان دهنده عقلانیت و فهم مشترک دانست. میخائیل اولیانوف نماینده دائم روسیه نزد سازمان های بین المللی در وین در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: اطلاعات منفی بسیاری پیرامون ما در جریان است اما واقعیت آنچنان که تصور می شود، بد نیست. به عنوان مثال هفته گذشته که E-3 (انگلیس، فرانسه، آلمان) پیش نویس قطعنامه عجیب خود درخصوص ایران را کنار گذاشت، نمایش عقلانیت و فهم مشترک بود. امیدواریم که در مورد سایر موضوعات حیاتی نیز عقل سلیم غالب باشد. هفته گذشته کشورهای اروپایی طرف برجام پیش نویس یک قطعنامه را در اختیار اعضای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دادند که در آن نسبت به آنچه عدم شفافیت هسته ای از سوی ایران عنوان شده بود، به ابراز نگرانی کرده بودند. اما این کشورها در روزهای اخیر از این اقدام خود عقب نشینی کردند و پیش نویس قطعنامه را پس گرفتند. اولیانوف در روزهای اخیر بارها بر لزوم اتخاذ تصمیمات درست و مسئولانه درخصوص برجام تاکید کرده و خواستار به کارگیری دیپلماسی برای حل اختلافات در این زمینه و عبور از بن بست کنونی شده است.