روزنامه کائنات
4

جامعه

1404 چهارشنبه 11 تير - شماره 4863

آرمان های مقاومت

 محمود رضا دولتخواه- حمله گسترده اسرائیل به زیرساخت‌های سوریه پس از سقوط بشار اسد  نشان داد که راهبرد جدید صهیونیست‌ها صرفاً علیه ایران تعریف نشده، بلکه یک دکترین تهاجمی عام علیه هر بازیگری است که به صورت بالقوه توان دفاعی، اطلاعاتی یا نظم ملی آن احتمال  گسترش در برابر اسرائیل  را دارد.  همانگونه که سقوط دولت در سوریه شرایط را برای نابودی همه زیر ساخت‌های نظامی، صنعتی و حتی انتظامی این کشور ایجاد کرد، زمینه سازی برای بی‌ثبات سازی کشورهایی چون لبنان، عراق، مصر، ترکیه و حتی پاکستان نیز می تواند فرصت‌هایی برای تل‌آویو محسوب شود تا به زعم خود، تهدیدات پیرامونی را پیش از بلوغ، از بین ببرد.
در این چارچوب، حمله به ایران در ۲۳ خرداد، نه از روی هیجان یا واکنش ناگهانی، بلکه با برداشت از یک فرصت راهبردی برنامه‌ریزی شد. تحلیل‌گران اسرائیلی تصور می‌کردند که تهران پس از تحولات اخیر در جغرافیای شامات (سوریه، لبنان و فلسطین) دچار فرسایش توان شده و آمادگی لازم برای مقابله با حمله‌ای برق‌آسا را ندارد. این تصور اشتباه، زمینه‌ساز تصمیم به آغاز عملیات شد.
انتشار خبر مذاکرات جولانی، سرکرده تحریرالشام، با رژیم صهیونیستی در حالی صورت می‌گیرد که سابقه این گروه به تروریست‌های تحت حمایت آمریکا و تل‌آویو باز می‌گردد. جولانی و جریانش سال‌ها با چراغ سبز غرب، پروژه تجزیه سوریه و تضعیف محور مقاومت را پیش برده‌اند. اکنون نیز این مذاکرات به‌جای آنکه اقدامی برای توقف حملات رژیم صهیونیستی باشد، ابزاری برای تکمیل پروژه قدیمی اشغال و چندپاره‌سازی سوریه است؛ پروژه‌ای که جولانی عملاً با سرکوب هدفمند قبایل و اقوام خاص در سوریه در راستای آن حرکت می‌کند.
طرح عادی‌سازی روابط میان دمشق و تل‌آویو، بیشتر از آنکه برآمده از یک روند واقعی باشد، تلاشی برای پوشش شکست‌های راهبردی رژیم صهیونیستی و آمریکا در مواجهه با ایران و محور مقاومت است. از منظر استراتژیک، تل‌آویو نیازمند نمایش دستاوردهای منطقه‌ای برای جبران ناکامی‌هایش در تجاوز به ایران و تثبیت جایگاهش در معادلات غرب آسیاست. در این چارچوب، بزرگنمایی توافق احتمالی با سوریه در رسانه‌های غربی، بخشی از عملیات روانی برای القای شکست مقاومت و پیروزی صهیونیسم معرفی می‌شود؛ در حالی که واقعیت میدانی، چیز دیگری را نشان می‌دهد.
ادعای سازش با رژیم صهیونیستی برای صلح در منطقه، سناریویی تکراری است. تجربه فریبکارانه مذاکرات اسلو و توافقات بی‌ثمر با لبنان، نمونه‌هایی روشن از همین مسیرند. آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره از سازش برای تحکیم اشغالگری و گسترش نفوذ خود بهره برده‌اند. به‌گونه‌ای که حتی در طرح ارائه‌شده برای توافق سوریه، شروطی همچون به رسمیت شناختن حاکمیت صهیونیست‌ها بر جولان مطرح شده است؛ چیزی که اگر پذیرفته شود، سوریه را به یک کشور چندپاره بدل خواهد کرد. جولانی در این میان، عملاً مهره اجرایی این تجزیه‌طلبی است.
در چنین شرایطی، تنها راه مقابله با این توطئه آمریکایی-صهیونیستی، بازگشت مردم سوریه به جبهه مقاومت است. دل بستن به سازش، نتیجه‌ای جز تحکیم اشغال و استمرار تجاوزگری نخواهد داشت. همان‌گونه که جنوب لبنان تنها با مقاومت آزاد شد و تجربه شکست صهیونیست‌ها در برابر ایران نشان داد که عقب‌نشینی صرفاً با قدرت بازدارندگی ممکن است. مردم سوریه باید هوشیار باشند که سازش سران دمشق، مقدمه‌ای برای تثبیت اشغال جولان و قنیطره و نقشه تجزیه کشور است. بازگشت جوانان سوری به آرمان‌های مقاومت، می‌تواند این سناریوی خطرناک را خنثی کند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه