صفحه اول
یوسف اکبری- انتظارها به پایان رسید و حمله گسترده موشکی و پهپادی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به جنایتهای رژیم صهیونیستی انجام و مواضع نظامی این رژیم در سرزمینهای فلسطین اشغالی با موفقیت هدف قرار گرفت. این رژیم جنایتکار و کودککُش در ادامه شرارتهایش در روزهای گذشته با حمله به ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در شهر دمشق، جمعی از فرماندهان نظامی ایران را به شهادت رساند و باید پاسخی محکم و بازدارنده دریافت میکرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با دهها فروند موشک و پهپاد و تاکتیکهای پیچیده، مواضع اطلاعاتی و پشتیبانی در حمله به ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق را به طور قابل ملاحظهای منهدم کرد. برخی معتقد بودند که هزینه مواجهه مستقیم ایران با اسرائیل بهدلیل توانایی هوایی رژیمصهیونیستی و حمایت بیچون و چرای ایالات متحده از این کشور، بالاست و جمهوریاسلامی راههای بسیار محدودی را برای رویارویی با صهیونیستها در پیش دارد و بههمین دلیل شاید پاسخ محدودی به اسرائیل آنهم در جایی غیر از خاک ایران بدهد اما ایران نشان داد که فراتر از تفاسیر موجود، تواناییهایی شگرفی را طی این سالها انباشته کرده که هیچگاه امکان ظهور و بروز آن برای غربیها متصور نبود و عملیات شامگاه ۲۵ فروردین نشان داد که جمهوریاسلامی عصری را آغاز کرده که میتوان از آن به دوره تثبیت برتری ایران یاد کرد. در حالی که حدود دو هفتهای است سطح آمادهباش در سرزمینهای اشغالی در بالاترین سطح ممکن بوده و برخی کشورهای غربی هم به کمک صهیونیستها آمده بودند اما این جمهوریاسلامی بود که اراده پولادین خود را برای نواختن سیلی به گوش دشمن خونخوار نشان داد و مشخص شد که بر خلاف ادعاهای مطروحه، صبر ایران برای پاسخ به اسرائیل نه از روی صعف بلکه راهبردی برای اتخاذ تصمیم صحیح و تنبیه متناسب متجاوزی است که تصور میکرد ایران توان و ارادهای برای رویارویی با او ندارد؛ برآوردی که کاملاً اشتباه بود و چهبسا اگر صهیونیستها ارزیابی درستی از ابعاد پاسخ جمهوریاسلامی داشتند، هیچگاه حماقت حمله به کنسولگری ایران را مرتکب نمیشدند.اگرچه نباید پاسخ محکم و غیرقابل پیشبینی ایران به اسرائیل را صرفا ً به ماجرای دمشق و ساختمان کنسولگری کشورمان منوط کرد بلکه چنین واکنشی ابعادی فراتر از این موضوع داشت. حملات دقیق، کوبنده، ویرانگر و مستقیم جمهوریاسلامی به اسرائیل، پیام تثبیت قدرت ایران در سطح بینالملل و آغاز دوران هژمونی منطقهای است. کشورهای منطقه باید درک کنند که تحت هیچ شرایطی ظرفیت پیشبردن برنامهای علیه منافع ایران را ندارند و خاور میانه راهی جز پذیرش قدرت و یکهتازی جمهوریاسلامی را نخواهد داشت. حالا وارد عصری شدهایم که ایران دست برتر را در تحولات دارد و از این دوره میتوان به عصری یاد کرد که آسیبهای وارده به غرور ملی ایرانیان طی قرنهای متمادی در حال ترمیم و بازسازی است. ایران تاریخ را از نو مینویسد و صدای اقتدار و عظمت خود را به جهانیان مخابره میکند. این بانگ اقتدار و شکوه ایران است.این حمله به اسرائیل حق برای جمهوری اسلامی بود که با تکیه بر تکنولوژی داخلی به ثمر نشست. اینجاست که معنای سخنان رهبری در مورد اقتدار نظامی را درک می کنیم: تقویت نیروهای مسلّح تقویت کشور است. یکی از ستونهای محکم در تقویت کشور، نیروهای مسلّح هستند. البتّه تقویت کشور فقط به نیروی مسلّح وابسته نیست؛ ستونهای محکم دیگری هم هستند: پیشرفت علمی مایهی پیشرفت کشور است؛ ایمان عمومی مردم و رسوخ ایمان در دلها مایهی استحکام ملّی است؛ حکومت برخاستهی از مردم و متّکی به مردم مایهی سربلندی یک کشور است؛ همهی اینها هست، لکن حضور نیروهای مسلّح و قدرت نظامی هم یک وسیلهی مهمّی برای تقویت بنیهی کشور است. این عوامل گوناگون میتوانند کشور را از آسیبها و دشمنیها حفظ کنند و حراست کنند. البتّه این مال همهی کشورها است، مخصوص کشور ما نیست؛ همهی کشورها احتیاج دارند به این ابزارهای استحکام، لکن در کشوری مثل کشور ما که با دشمنان قلدر و زورگو مثل آمریکا و امثال آنها روبهرو است، این اهمّیّت بیشتری دارد؛ لذا قدرت دفاعی باید تقویت بشود.