گزارش
محمود بیطرفان- هر رسانه می تواند با عملکرد و اعتمادی که از جانب مخاطب کسب می کند، به یک مرجع رسانه ای تبدیل شود. مساله ای که این سال ها با گسترش شبکه های اجتماعی و افزایش کانال های ماهواره ای مورد نقد کارشناسان قرار گرفته اند و خیلی ها معتقدند که مرجعیت رسانه های رسمی ایران در سطح ملی و بین المللی در حال کمرنگ شده است. اما چه عواملی در این مسأله تاثیر گذار است؟ چه راهکارهایی برای اینکه رسانه ای به مرجع قابل اعتماد برای مردم باشد، وجود دارد؟ دوشنبه ۱۵ شهریورماه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای سخنان رهبر معظم رهبری، خواستار ارائه نظرهای اهالی فرهنگ، ادب، هنر و رسانه در موضوعهای مهمی از جمله نقد وضعیت کنونی و خروج از وضعیت انفعال در حوزههای مختلف فرهنگی شد. محمدمهدی اسماعیلی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه درخواست کرد نظرهای راهبردی و ایدههای کاربردی خود را در موضوعهای متنوعی مطرح کنند؛ از «نقد وضع موجود»، «بیان مبانی تحول در ساختار فرهنگی»، «اصول موازین و محدودههای تحول» تا «الزامات و اولویتهای تحول و بازسازی انقلابی در ساختارها»، «خروج از وضعیت رهاشدگی و انفعال در حوزه فرهنگ»، «ظرفیتهای جدید فرهنگی، رسانهای» و.... وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساختار اداری نظام، اگرچه در حوزههای فرهنگی، هنری، رسانهای در محدوده اختیارات خود، قدرت عمل دارد و تنها متولی این حیطه نیست اما به عنوان یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی سیاستگزار قادر است تحولات مثبت و سازندهای را در بخش فرهنگ و اندیشه، پایه گذارد یا به تصحیح روندهای اصلی بپردازد. در سالهای اخیر موضوعهایی بودهاند که بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه رسانده که متاسفانه مرجعیت رسانهای کشور از داخل مرزها به خارج منتقل شده است و در این رهگذر تهدیدهای نرم و سخت زیادی را متوجه کشور کرده است.یکی از این موراد که اتفاقا اصلا غیرسیاسی بود را میتوان در ماجرای آتشسوزی ساختمان پلاسکو در دیماه ۹۵ مشاهده و بررسی کرد که همه تمرکز رسانههای معاند بر ارائه تفسیری دشمنانه و غیرواقعی از علت آتشسوزی بود و در مقابل، رسانههای جبهه داخلی، بهشکلی منفعلانه، تنها کاری که میکردند، تکذیب اخبار غیرواقعی و در واقع خبرسازیها بود و بس!کارشناسان ارتباطات، یکی از دلایل این امر را گسترش دسترسی به منابع خبری مجازی و غیرمجازی میدانند، زمانه کنونی با دو دهه گذشته متفاوت است و هیچ مخاطب کنجکاوی منتظر دست به کار شدن رسانههای داخلی برای تبیین یک موضوع نمیماند و به سرعت عطش کنجکاوی خود را با محتواهای دیگر رفع میکند؛ محتواهایی که الزما درست، حقیقی و مبتنی بر اصل بیطرفی خبری نیستند. به هرحال گامهای نخستین بازگرداندن مرجعیت رسانهای میلیونها ایرانی به داخل را اگر از همین امروز برداریم، در خوشبینانهترین حالت ممکن، میتوان در میان مدت بخشهایی از آن را عملیاتی کرد و به نتایج سرنوشتساز آن دل سپرد؛ اگر از همین امروز شروع نکنیم، ممکن است خیلی زود، دیر شود. فقدان استقلال حرفه ای، فقدان آزادی بیان و استقلال نهاد رسانه در همین راستا عباس عبدی فعال رسانه ای و رییس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران مهم ترین مسأله را فقدان استقلال حرفه ای، فقدان آزادی بیان و استقلال نهاد رسانه می داند و توضیح می دهد: این سه مسأله همدیگر را تشدید کردند و مرجعیت رسانه ای را از رسانه رسمی کشور زدوده اند. او پیشنهاد می دهد: استقلال حرفه ای نهاد های صنفی روزنامه نگاران و استقلال نهاد های رسانه ای برای تقویت مرجعیت خبری رسانه ها شرط ضروری است. او درباره راهکار های موجود برای این آسیب مهم در رسانه اصلی کشور، بیان می کند: این سه فقدان که به آن اشاره کردم، باید اصلاح شوند. اولا نهاد رسانه ای، استقلال نسبی از قدرت پیدا کند. دوم اینکه فعالان رسانه بتوانند حرفه ای کار کنند و بر اساس ضوابط حرفه ای فعالیت و استقلال نسبی داشته باشند. اما لازمه هر دو مسأله این است که آزادی نسبی آنها هم شکل بگیرد. این فعال رسانه ای درباره نقش و تاثیر فضای مجازی بر کارکرد مرجعیت خبری رسانه اصلی در کشور تصریح می کند: در ایران نه تنها فضای مجازی رقیب رسانه اصلی است حتی می توان گفت به نوعی دشمن آن است و دشمنی بین آنها وجود دارد. علتش این است که وقتی در غرب فضای مجازی شکل گرفت، رسانه های اصلی آنها برای انتقال اخبار، اطلاعات و تحلیل مشکلی نداشتند. به همین خاطر فضای مجازی، خلایی را پر کرد که رسانه های اصلی قادر به پر کردن آن نبودند. اما در ایران مسأله به شکل دیگری است. چرا که کارکرد اصلی فضای مجازی، جایگزینی برای نارساییهای رسانه اصلی بود و قصدش از همان ابتدا این بود که می خواست کل وظایف رسانه اصلی که زمین مانده بود را انجام دهد. به همین خاطر معتقدم نگاه رسانه اصلی به فضای مجازی بیشتر دشمنی است تا رقابتی. او با اشاره به تفاوت میان رقیب و دشمن میان رسانه ها توضیح می دهد: وقتی از رقیب صحبت می کنیم باید به هم سطح بودن نسبی دو نوع رسانه هم توجه کنیم. عملکرد بهتر و بدتر وقتی معنا دارد که دو رسانه همسطح و دارای کارکرد مشترک تلقی شوند. اما در دشمنی، یعنی بقای هر کدام به نفی کارکرد دیگری منجر می شود. عبدی با تاکید بر افزایش سواد رسانه ای مخاطبان می گوید: در نهایت فضای مجازی نمی تواند یک مرجعیت خبری کارآمد باشد، چون تهیه کنندگان خبر و محتوا ناشناس و غیرحرفهای هستند و ما نمی دانیم تا چه حد در کارشان حرفه ای، مستقل و بی طرف هستند. در حال حاضر ما با دو مجموعه رسانه روبرو هستیم که هر دو غیر کارکردی رفتار می کنند. به همین خاطر لازم است تا مخاطبان سطح دانش رسانه ای خود را بالا ببرند تا بتوانند به حقایق دست پیدا کنند. خطرپذیری در رسانه جای خود را به احتیاط بیش از حد داده است امیرعباس تقی پور، ضمن ارزیابی عملکرد رسانه ها معتقد است که دولت، مجلس و قوه قضاییه باید با سعه صدر بیشتری در مواجهه با رسانه ها عمل کنند. او می گوید: به دلیل رفتاری که در سال های مختلف با رسانه ها شده است، با عدم جسارت رسانه ها و خبرنگاران مواجه شده ایم. یعنی، عنصر خطرپذیری که در ذات کار خبرنگاری و رسانه داری است جای خود را به احتیاط بیش از حد داده است. امیرعباس تقی پور، مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات با تایید این مسئله که رسانه های رسمی کشورمان از مرجعیت لازم در عرصه ملی و بین المللی برخوردار نیستند، به شفقنا رسانه می گوید: هر اندازه در اعتمادسازی با افکار عمومی دچار مشکل شویم، استقلال رسانه ها و آزادی آن ها را زیر سوال ببریم، فعالیت خبرنگارانمان را با محدودیت های متعددی همراه کنیم و بر سر راه نهادهای حرفه ای مانع تراشی کنیم، به همان نسبت شاهد از دست رفتن مرجعیت رسانه ای هستیم. او ادامه می دهد: مسئله دیگر پیشرفت سریع تکنولوژیکی در حوزه های اطلاع رسانی است. این مسئله سبب شده تا رسانه های غیر رسمی در فضای مجازی این قابلیت را کسب کنند که در تولید و توزیع اطلاعات سریع عمل کنند. طبیعتاً از آنجایی که رسانه های رسمی ما نمی توانند در زمان لازم و سریع به بخشی از سوالات افکار عمومی پاسخ دهند، شاهد ضربه به مرجعیت رسانه ای هستیم. این مدرس دانشگاه در حوزهی روابطعمومی و رسانه گفت: رسانه هایمان باید برای جذب مخاطبان بالقوه تلاش کنند. علاوه بر آن حاکمیت، رسانهها و افکار عمومی باید به آسیب شناسی رفتار خود در چهار دههی اخیر بپردازند و راه حل هایی را در جهت نزدیک شدن به هم و پوشش وسیع تری از جمعیت به لحاظ پاسخگویی به انتظاراتشان پیدا کنند تا جلوی رجوع به رسانه های دیگر و رویش و فراگیری شایعه را بگیرند. تقی پور ادامه می دهد: به دلیل محدودیتهای برشمرده، رسانه های رسمی در حوزه فضای مجازی دنبال جریان سازی و تولید محتوای متفاوت نیستند. علاوه بر آن وقتی برای رسانه های رسمی در فضای مجازی محدودیت قائل می شویم، رسانه های غیر رسمی اوج می گیرند. هرقدر رسانه های غیر رسمی اوج بگیرند، مرجعیت رسانه های رسمی زیر سوال می رود. او تاکید می کند: باید خود مردم، رسانه ها و نهادهای مسئول برای ارتقاء سواد رسانه ای جامعه تلاش کنند و آموزش مواجهه با رسانه ها و پیام های تولیدی آنها را از سنین مناسب جدی بگیرند. مردم، قوای سه گانه و رسانه هرکدام مسئولیت هایی دارند. محدودیت اصحاب رسانه باعث کاهش مرجعیت رسانههای داخلی خواهد شد یک استاد علوم ارتباطات گفت: زمانی که مشارکت اصحاب رسانه و کنشگران رسانهای که درد و دغدغه این آب و خاک، دین، انقلاب و جامعه را دارند، محدود شود، باعث کاهش مرجعیت رسانهای داخلی خواهد شد. هادی خانیکی در مورد مواجهه رسانههای فارسی زبان داخل و خارج از کشور گفت: نگرانی در مورد وضعیت نهادها و روزنامه نگاران را ذیل یک نگرانی و پرسش بزرگتری قرار میدهم و آن مسئله اعتماد مردم به رسانههای داخلی و مرجعیت آنهاست. وی افزود: من میخواهم مسئله را کمی فراتر از وضعیت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور و صدا و سیما ببینیم و به این موضع بپردازیم که اصلاً ما بستر فراهم سازی روزنامه نگاری مؤثر و اثرگذاری رسانهها را در ایران را داریم؟ خانیکی با اشاره به شیوع بیماری کرونا در کشور و تأثیر آن بر روند کار رسانهها، گفت: در شرایط فعلی، جامعه وارد یک پارادایم و چارچوب ارتباطی جدید شده است؛ از یک طرف در قرنطینه قرار گرفته و از طرف دیگر نیازش به ارتباطات بیشتر شده و باید گفت در هیچ زمانی و در هیچ کجای جهان جامعه تا این اندازه به رسانهها نیازمند نبوده، زیرا با شرایط قرنطینه و محدودیتهای ایجاد شده مجبور به گسترش ارتباطات شدهایم. وی با اشاره به تحولی که تکنولوژی در رسانهها و نحوه اطلاع رسانی ایجاد کرد، گفت: وقتی با رسانههای جریان اصلی و بزرگ سر و کار داریم، آنها با هویتها و ساختارهای شناخته شدهای به میدان میآیند، اما در شبکههای مجازی اینگونه نیست. مهمترین ویژگی این شبکهها بی مرکز بودن و تعدد و تکثری است که در آنها وجود دارد. در جهان جدید و دنیای مدرن با پدیدهای به نام افکار عمومی مواجه هستیم که عوامل متعددی در شکلگیری آن دخیل هستند. این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: چیزی که میتواند به ما بگوید افکار عمومی در ایران در چه وضعیتی قرار دارد، بررسی روند تغییرات اجتماعی کشور از جمله تغییرات افکار و نگرشها، میزان سرمایه، امید اجتماعی و مشارکت اجتماعی و… بر مبنای تحلیل مسیرها است. در آخرین مطالعات و نظرسنجیهایی که قبل از شیوع بیماری کرونا صورت گرفت نشان میداد که سه ویژگی مهم در افکار عمومی ما بروز پیدا کرده است. خانیکی با تشریح این ویژگیها، گفت: نخستین ویژگی مطرح شده این بود که موضوعات و سطح نارضایتیها در کشور افزایش پیدا کرده است. دومین نتیجه به دست آمده این بود که یک نگرانی و هراس از آینده در جامعه شکل گرفته که میتواند آینده شغلی، اجتماعی و سیاسی باشد؛ و نتیجه سوم این بود که به دلیل تکثر و تنوعی که در جامعه شکل گرفته، ارزشها و عمومیتهایی که مردم روی آن توافق داشتند کاهش پیدا کرده و جامعه در بسیاری از زمینهها به سمت دو قطبی شدن پیش رفته است. چرا مردم به رصد رسانههای خارجی تمایل دارند؟ به گفته حمید ضیایی پرور: رسانه ها در تمام دنیا پس از ارکان سه گانه احزاب، قانون اساسی و نظام پارلمانی به عنوان رکن چهارم دموکراسی شناخته می شوند. وی گفت: نقش رسانه در نظام های دموکراتیک، نظارت بر قدرت است که این امر به معنای تمامی دستگاه های حاکمیتی اعم از قوای مجریه، قضاییه و مقننه است؛ بر همین اساس نیز رسانه ها را در نظام های دموکراتیک به عنوان ناظر برقدرت تعریف کرده اند. ضیایی پرور با بیان اینکه مسیر فعالیت رسانه ای و ژورنالیسمی را در ایران برعکس رفته ایم، اظهار داشت: رسانه های کشور خالی از مولفه های انتقادی و بعد نظارتی بر قدرت و حاکمیت شده اند و به همین دلیل مرجعیت رسانه ای به خارج از کشور رفته است و انبوهی از شبکه های رادیو و تلویزیونی و خبرگزاری های معاند توانسته اند بر اساس آمارهای ارایه شده حدود ۶۰ درصد ایرانیان را هدف قرار دهند. نویسنده کتاب شبکههای اجتماعی مجازی فرصتها و تهدیدها گفت: خبرگزاری های عربی و آمریکایی و غیره با راه اندازی نسخه های فارسی توانسته اند مخاطبان زیادی را جذب کنند چرا که رسانه های داخلی منفعل بوده و دولت دایره فعالیت آنان را بسیار محدود کرده است. وی افزود: متاسفانه این محدودیت ها سبب شده تا مردم برای کسب اخبار و وقایعی که در کشور روی میدهد، سراغ رسانه های داخلی نروند چرا که به سبب کنترل و نظارت تمامی محتوای آنان یا در مورد کرونا است و یا اضمحلال غرب و هیچ خبری از اعتراض های به حق مردم خوزستان و یا مشکلات شهروندان و کسب و کارهایشان دیده نمی شود. استاد دانشگاه و پژوهشگر رسانه و فضای مجازی خاطرنشان کرد: وظیفه ها و ماموریت اصلی رسانه ها، نظارت بر قدرت است، ولی متاسفانه در اغلب رسانه های کشور چنین چیزی به سلبب محافظه کاری مشاهده نمی شود و و دایره خط قرمز فرضی آنان آنچنان کوچک استد که حتی جرات انتقاد و افشاگری به مقامات رده پنجم کشور را هم ندارند. ضیایی پرور با تاکید بر اینکه چنین فضای رسانه ای قطعا به نفع کشور نبوده و سبب رسیدن رسانه های معاند نظام به اهدافشان می شود، گفت: کاکرد رسانه های ایران برخلاف جهتی است که در دنیا وجود دارد و اصلی ترین مساله آن نیز خالی بودن آنان از نقد است.