روزنامه کائنات
8

صفحه آخر

۱۴۰۰ يکشنبه ۳ مرداد - شماره 3945

محمدمهدی عسگرپور از «نظارت» و «سانسور» گفت؛

مسئول کیست؟!

  محمدمهدی عسگرپور کارگردان و تهیه کننده شامگاه جمعه اول مرداد مهمان برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش بود و توضیحاتی را درباره نظارت بر سانسور ارایه کرد.
در ابتدای گفتگو نیما رئیسی مجری برنامه ضمن اشاره به فعالیت عسگرپور در حوزه مدیریتی و کارگردانی، نظر او را در رابطه با نظارت و سانسور جویا شد.
عسگرپور پاسخ داد: این بحث طولانی و دامنه دار است و در طول چند دهه گذشته خیلی راجع به آن صحبت شده‌است. اساساً قبل از انقلاب هم مشخصاً در محدوده سینما، کمی تئاتر و بقیه حوزه‌ها این بحث‌ها وجود داشت. اما در چند دهه گذشته بعضی از این مفاهیم یک مقدار با همدیگر مخلوط شده‌اند. یعنی بحث نظارت یک بحث و بحث سانسور یک چیز دیگر است که ما در حال حاضر این ۲ را مترادف هم گرفته‌ایم و اساساً مترادف هم شده‌اند.
* نظارت دولت به نیابت از مردم
وی افزود: همه معتقد هستند و می‌دانند که نظارت در تمام کشورها روی محصولات فرهنگی، توسط دولت‌ها به نیابت از مردم صورت می‌گیرد اما این مفهوم ممکن است در هر کشوری به یک چیزی تبدیل شود. مثلاً در یک کشور نظارت تبدیل به شورایی می‌شود که درجه بندی سنی را انجام می‌دهد و در بعضی کشورها دامنه‌اش گسترده‌تر می‌شود به همین ترتیب یک سری باید و نباید دیگری شکل می‌گیرد و تبدیل به دفترچه و کتابچه می‌شود.
عسگرپور ادامه داد: مدل‌های مختلف در دنیا تجربه شده است؛ آن چیزی که من متوجه شدم این است که در کشورهایی که اساساً مسئولیت به عهده سرپرست یک مجموعه بوده که در روزنامه ما مدیر مسئول و سردبیر را می‌شناسیم و در سینما و تلویزیون هم تهیه‌کننده‌ها می‌توانند مسئول تلقی شوند؛ مادامی که این مسئولیت کامل به آن‌ها واگذار نشود انگار یک جریان دیگری باید به نیابت از آن‌ها بیایند و این کار را انجام دهند. انگار همه ما پذیرفتیم که این مسئولیت دیگر تقسیم و بخشی از آن در دولت تعریف شده، بخشی در نهادهای دیگر تعریف شده و بخشی هم توسط تهیه کننده است.
وی تأکید کرد: ما فعلاً از این ناحیه لطمه دیده‌ایم، یعنی شما اگر به تهیه کنندگان سینما بگویید که نظر شما درباره برداشته شدن پروانه ساخت از سینما چیست؟ می‌بینیم که در فضاهای مطبوعات همه موافق هستند و می‌گویند که باید برداشته شود اما من در عمل بارها با این موضوع مواجه شده‌ام که خیلی از همکاران ما در سینما با این موضوع مخالف هستند، البته دلیل هم دارند. می‌گویند که شما وقتی این لایه نظارتی را برمی‌دارید ما با یک چیزی مواجه می‌شویم که آمادگی آن را نداریم و زیرساخت آن وجود ندارد. یعنی برای مثال با قوه قضائیه مستقیم مواجه می‌شویم، بنابراین انگار ترجیح می‌دهند که دولت در اینجا در حداقل ۲ سطح یعنی پروانه ساخت و بعد هم در سکوی آخر یعنی پروانه نمایش حضور داشته باشد.
وی افزود: من همیشه این را مطرح می‌کردم که ما اگر به عنوان یک شغل به موضوع سینما دقت کنیم، تهیه کننده و کارگردان مراتبی را طی و پروانه‌ای را دریافت می‌کند که صلاحیت کار دارد مثل پزشک جراحی که بخواهد جراحی کند. آیا جراح برای هر عمل جراحی باید مجوز بگیرد؟ یا یک مجوز دارد و می‌تواند که جراح باشد و اگر خطا کرد آن زمان به خطایش رسیدگی شود. درواقع شما برای ادامه فعالیت، مسئولیت را به این شکل متوجه آن شخص کرده‌اید اما در این شکلی که ما داریم زندگی می‌کنیم هر کسی می‌تواند مسئول هر چیزی باشد و فیلم اگر شکست هم بخورد طبیعتاً تهیه کننده این شکست را متوجه خودش نمی‌داند. متاسفانه ما با این وضعیت زندگی کردیم و مفهوم نظارت و سانسور هم در دل همدیگر رفته‌اند.
* کن، ونیز و برلین هم محدودیت‌هایی برای اکران دارند
عسگرپور گفت: در این دوره‌ای که بنده مسئولیت داشتم و حتی در چند دوره گذشته هم این اتفاق افتاده که باتوجه به مقتضیات کشور، ما بعضی از فیلم‌ها را اساساً نمی‌توانیم نمایش دهیم که البته راستش را بخواهید این مساله در کشورهای دیگر با شکل دیگری دارد اتفاق می‌افتد. یعنی برای مثال در جشنواره‌های برلین، کن و ونیز هم این‌طور نیست که هیچ نوع محدودیتی وجود نداشته باشد. در آنجا هم در بعضی از موضوعات سیاسی محدودیت وجود دارد، به خصوص جشنواره‌هایی که با وزارت خارجه‌های آن کشور ارتباط مستقیم دارند بیشتر این را باید مراعات کنند اما فیلم‌های آن‌ها یک ظاهری دارد که ما وقتی با آن‌ها رو به رو می‌شویم احساس می‌کنیم که هیچ محدودیتی وجود ندارد.
وی ادامه داد: در کشور ما به هر حال این وضعیت وجود دارد، اساساً نه در کشور ما که در کشورهایی اسلامی در اطراف ما، این محدودیت‌ها وجود دارد البته در کشور ما متاسفانه دامنه‌اش یک مقدار عجیب و غریب شده و این را همه ما می‌فهمیم. منتها در جشنواره جهانی فجر، هم امسال و هم چند سال اخیر اگر فیلمی بود که می‌دانستیم آن فیلم می‌تواند قابل نمایش باشد اما یک نکاتی در موردش وجود دارد، با صاحب اثر وارد گفتگو می‌شدیم، به او توضیح می‌دادیم که ما یک یا دو پلان شما را نمی‌توانیم نمایش دهیم و حتی مشخصاً آن پلان‌ها را به آن‌ها می‌گفتیم.
وی افزود: البته گاهی اوقات سخت است و گاهی اوقات هم شکل نمی‌گیرد. می‌دانید که در حوزه فرهنگ هم متاسفانه تنها یک نهاد وجود ندارد، ما نهادهای زیادی داریم که همه‌شان دلواپس هستند و باید نظارت کنند. متاسفانه این مشکلی است که وجود دارد اما عکس‌العمل آن‌ها عکس‌العمل عجیب و غریبی نیست و تقریباً ما را می‌شناسند.
* اشتباهی که در سینما کردیم، در وی‌اودی‌ها تکرار نکنیم
در ادامه برنامه نغمه دانش دیگر کارشناس برنامه درباره ممیزی‌های ساترا پرسشی را مطرح کرد که عسگرپور پاسخ داد: قبل از اینکه من با دوستان همکار شوم این بحث در این صنف وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. یک مجموعه جلساتی هم در مجلس دارد منعقد می‌شود که من هم سه، چهار جلسه در آن حضور داشته‌ام. چون بحث قانون اداره صدا و سیما قرار است در مجلس مطرح شود که یکی از موضوعات آن وی او دی هاست. من آنجا هم گفتم که ما در سینما چهار دهه است که جلو رفته‌ایم و الان تا حدی متوجه شدیم که ای‌کاش این دیوار از اول یک جور دیگر چیده می‌شد؛ شما دقیقاً همان تجربه را دارید یک جور دیگر و با آسیب‌های بیشتر مرتکب می‌شوید که یکی از این آسیب‌ها همان نکته‌ای است که به آن اشاره کردید و از عجایب هم هست که برای ممیزی پول دریافت می‌شود. من فکر می‌کنم یکی از مفاسدی که در این حوزه در پیش خواهد بود اتفاقاً در همین بخش است.
عسگرپور ادامه داد: من حتی یک مثال زدم؛ یکی از سایت‌های خبری تیتری مبنی بر این زدند که «پیش بینی مشکوک فلانی». منظور من فقط نتفلیکس و امثال آن نبود که البته راستش را بخواهید این‌ها هم می‌تواند باشد؛ من درواقع گفتم که اگر وی او دی‌های خارجی، بخواهند در حوزه ایران فعالیت کنند شما بر آنجا چطور می‌خواهید نظارت کنید؟ چون من خبردار شدم که ممکن است این اتفاق بیفتد. می‌خواهید اول فیلتر کنید، بعد وی پی ان می‌آید و… آیا فکر نمی‌کنید که باید در تمام این حوزه‌ها مدیر مسئول تعریف کنیم؟ نه اینکه مدیر مسئول بگوید که من به مقدار زیادی راش تحویل می‌دهم، کسانی که ممیزی را انجام می‌دهند هم خسته می‌شوند و بالاخره چانه هم می‌زنیم، چرا که ما در تلویزیون این را دیده‌ایم و در پلتفرم‌ها هم این موضوع اتفاق افتاده‌است. برای مثال هفده مورد اشکال می‌گیرند، چانه می‌زنند و به سه مورد کاهش می‌دهند. بنابراین آن چهارده مورد انگار الکی گفته شده‌است!

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه