صفحه اول
یاشار علیدوستی- «کولبر» در ادبیات مردم محلی مناطق کردنشین به افرادی گفته میشوند که برای کسب درآمد زندگی خود به حمل اجناسی بین دو طرف خط مرزی ایران و عراق اقدام میکنند. کولبران بیشتر در استانهای کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و ایلام مشغول به کولبری هستند. قاچاق کالا یکی از مشکلات مهم اقتصاد ایران به شمار میرود و مسئولان در دولتهای مختلف تلاش ویژهای برای مقابله با این پدیده دارند، اما آنطور که برخی کارشناسان میگویند در بسیاری موارد جای خشکاندن ریشه قاچاق یا بستن مبادی اصلی، با آن نوع قاچاقی مقابله میشود که معیشت مرزنشینان به آن وابسته است. تهلنجی و کولبری نوعی از قاچاق است که البته حجم چندان زیادی از کل قاچاق را هم به خود اختصاص نمیدهد. برآوردها نشان میدهد حجم تهلنجی و کولبری نهایتا سه میلیارد دلار است. این برآورد مربوط به زمانی است که حجم قاچاق ۲۵ میلیارد دلار اعلام میشد. بر این اساس سهم تهلنجی و کولبری از کل حجم قاچاق به کمتر از ۱۵ درصد میرسد. با وجود این، بسیاری از مرزنشینان در استانهای غربی و جنوبی کشور با واسطه و بیواسطه از این طریق امرار معاش میکنند. میتوان در این زمینه اقدامات موثری انجام داد. اگر بناست که جلو کولبری را بگیریم، باید فکری به حال شغل و معیشت مرزنشینان کنیم. کولبری که یکی از راههای ورود قاچاق با حجم پایین بوده، در نتیجه معیشت سخت مرزنشینان به شغل اصلی آنها تبدیل شده است.باوجود ظرفیتهای مناسب جغرافیایی و طبیعی مناطق مرزی ضعف سیاستگذاری موجب محرومیت مرزنشینان و اشتغال آنها به کولبری شدهاست.اما سوال اینجاست که با وجود آگاهی مرزنشینان از مخاطرات این مشاغل و درآمد ناچیز، انگیزه آنها از تن دادن به کولبری و سوختبری چیست؟ اطلاعات مرکز آمار نشان میدهد نرخ بیکاری در استانهای غربی که کانون فعالیت کولبران است نسبت به میانگین بالاتر است. کرمانشاه در اکثر مواقع بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارد و نرخ بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی نیز دو رقمی و بالاتر از میانگین است. چنین وضعیتی باعث شده جوانان در این استانها جذب مشاغلی مانند کولبری شوند. آنها با این کار از دو جهت ضربه میخورند. اول اینکه مشغول به کاری سخت با دستمزد پایین هستند. از طرف دیگر فعالیت آنها غیر قانونی و غیر رسمی محسوب شده و با خطرات مختلفی رو بهروست، تا جایی که در مواردی به جان باختن آنها ختم میشود. بعد از چند سال که درباره ساماندهی فعالیت کولبران وعده و وعید داده میشود، باید بالاخره فکری جدی برای آنها کرد و حدود ۸۰ هزار نفر را از شرایط برزخی نجات داد. پایین بودن شاخصهای اجتماعی و اقتصادی، نبود فرصت شغلی مناسب، درآمد ناکافی و وضعیت نامناسب معیشتی مولفههای اصلی زندگی مرزنشینان است. باوجود ظرفیتهای مناسب جغرافیایی و طبیعی مناطق مرزی، محرومیت مرزنشینان و اشتغال آنها به کولبری نتیجه ضعف سیاستگذاری است. سیستانوبلوچستان معروف به گنجینهای از انرژیهای تجدیدپذیر از جمله همین مناطق است که با وجود امکانات بسیار با معضل سوختبری دستوپنجه نرم میکند. کولبران از نقاط سختگذر و میانبری عبور میکنند که هم زودتر به مقصد برسند و هم از دید ماموران مرزی پنهان بمانند اما با توجه به حساسیتهای مناطق مرزی، با آسیبها و تهدیدات فراوانی روبهرو میشوند. از سوی دیگر بقایای مین و مواد منفجره باقیمانده از زمان جنگ تحمیلی در نوار مرزی ایران با عراق همچنان در این مناطق قربانی میگیرد که کولبران یکی از قربانیان آن هستند. قطع و نقض عضو، پیری زودرس، بیماریهای حرکتی از جمله دیسک کمر و گردن، پا درد از جمله آسیبهایی است که کولبران را تهدید میکند. نیم نگاهی به گذشته تجارت مرزی در منطقه، ما را به این نکته میرساند که این پدیده نه از بین میرود و نه لزومی بر از بین بردن آن وجود دارد. تجارت مرزی در گذشته محدود به کالاهای مورد نیاز و ضروری ساکنان مرزی بود. کالاهایی که تهیه کردن آن از بازار داخلی به مراتب پر هزینهتر و مشکلتر بود. اما امروز پدیده کولبری و قاچاق مرزی به یک شغل فراگیر در مناطق مرزی تبدیل شده است؛ به نحوی که ظرفیتهای اصلی اشتغال به دست فراموشی سپرده شد. درآمدهایی که از یک سرویس کولبری نصیب کولبر میشود باعث میشود که تن به کارهایی از قبیل کشاورزی، دامداری، زنبورداری و... که درآمد و سود فوری (quick win) عاید فرد نمیکند، ندهند.