روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۳۹۹ چهارشنبه ۵ آذر - شماره 3790

سِلفی، هشتگ و لایک

 رومینا منصوری - فعال مدنی- چند روزی است که با مرگ مبدع چالش آب یخ بار ئیگر موضوع استفاده از ظرفیتهای مجازی برای امور خیریه در صدر توجه قرار گرفته است. پاتریک کوین که چند سال پیش چالش سطل آب یخ را برای یاری‌رساندن به بیماران ALS راه انداخته و به فراگیرشدن آن کمک کرده بود، روز یکشنبه در سی‌وهفت سالگی بر اثر همین بیماری درگذشت.
کوین که خودش سال ۲۰۱۳ به بیماری عصبی اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مبتلا و زمینگیر شده بود، با کمک به شناخته‌شدن بیشتر چالش سطل آب یخ توانست بیش از ۲۲۰ میلیون دلار از سراسر جهان برای کارهای پژوهشی مربوط به این بیماری جمع کند.
سال ۲۰۱۴، چالشی به راه افتاد به‌اسم «چالش سطل آب یخ». مردم سراسر دنیا، ازجمله ایران، یک سطل آب یخ روی سر خودشان خالی می‌کردند و از آن فیلم می‌گرفتند. این چالش قرار بود برای حمایت از بیماران مبتلا به نوعی بیماری عصبی ناشناخته باشد، اما امروز خودش هم، به‌اندازۀ آن بیماری، از یادها رفته است. بااین‌حال، جالب است بدانید که این چالش کمک بسیاری به تحقیق و درمان این بیماری کرده است.
چالش آب یخ از طریق شبکه‌های اجتماعی گسترش یافت. میلیون‌ها نفر به‌منظور مبارزه با بیماری لو گهریگ(ALS ) در حال خالی‌کردن سطل آب یخ روی سرشان از خود فیلم گرفتند. کاربران فیسبوک بیش از هفت‌میلیون ویدئو ارسال کردند و شخصیت‌های مشهورِ بی‌شماری همچون بیل‌گیتس، جاستین تیمبرلیک و لئوناردو دی‌کاپریو در این کارزار شرکت کردند. به‌این‌ترتیب بیماری‌ای که تا همین اواخر کمتر شناخته شده بود و مبارزه با آن با کمبود بودجه مواجه بود، برای چند هفته بر افکار عمومی حکم‌فرما شد.
طبق گزارش‌ها در سراسر جهان ۲۲۰میلیون دلار برای سازمان‌های آی.ال.اس جمع‌آوری شد؛ سازمان ای.ال.اس آمریکا تنها در هشت هفته سیزده برابرِ کل کمک دریافت‌شده در سال پیش را دریافت کرده بود. آگاهی عمومی بالا رفت: این چالش پنجمین جست‌وجوی محبوب گوگل در سال ۲۰۱۴ بود. به گفته برایان فردریک، معاون ارتباطات و گسترش سازمان ای.ال.اس، «این چالش باعث شد تعداد بسیار زیادی از مردم، که احتمالاً حتی نمی‌دانستند لو گهریگ چیست،از این بیماری آگاه شوند. این چالش چهرۀ ای.ال.اس را برای همیشه تغییر داد».
به‌بیان واضح‌تر، پول جمع‌آوری‌شده باعث شد تحقیقات بیشتری انجام شود و رسیدگی به بیماران افزایش پیدا کند. بنیاد ای.ال.اس بودجۀ سالانۀ خود برای تحقیقات را سه برابر افزایش داد و وجوه حاصل از چالش سطل آب یخ روند کار آن‌ها را سرعت بخشید.
 این درست است که بیشترِ کسانی که در حین برگزاری چالش به درمان ای.ال.اس کمک مالی کردند، بعدازآن، دوباره کمک‌های خود را تکرار نکردند. اما کمک‌های مالی به بنیاد ای.ال.اس نسبت‌به سالِ پیش از چالش، ۲۵درصد افزایش داشت و این میزان افزایش را تا امروز حفظ کرده است. همچنین متوسط سن اهداکنندگان از ۵۰ به ۳۵ سال کاهش یافت. معمولاً جمعیت جوانْ کمتر از قشرهای دیگرِ جامعه در کمک‌های مالیِ خیرخواهانه شرکت می‌کند. این چالش، با استفاده از قدرت رسانه‌های اجتماعی در انتشار کلمات و با تسهیل پرداخت کمک‌ها با استفاده از موبایل، توانست بر این مشکلات غلبه کند.
پیتر فریتس، دیگر فعال حوزه مبارزه با بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک و چهره سال هفته‌نامه تایم هم خودش به این بیماری عصبی مبتلا و یار کوین در چالش سطل یخ بود که سال گذشته در سی‌وچهار سالگی از دنیا رفت.
فقط در آمریکا ۱۲ تا ۱۵ هزار نفر به این بیماری مبتلا هستند و آمار مرکز پایش و پیشگیری از بیماری‌ها نشان می‌دهد 5 تا ۱۰درصد موارد بیماری ارثی است. هنوز دلیل اصلی به وجودآمدن بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مشخص و درمانی برای آن پیدا نشده است.
چالش سطل آب یخ از ابزارهایی همچون سِلفی، هشتگ و لایک، که معمولاً برای سرگرمی یا منافع سازمانی از آن‌ها استفاده می‌شود، به‌منظور ارتقای خیر عمومی بهره برد. منتقدین کارزار گفتند اگر مردم برروی سرشان آب یخ نمی‌ریختند احتمالاً می‌توانستند برای ریشه‌کن‌کردن مالاریا فعالیت کنند. اما اگر در این چالش شرکت نمی‌کردند، به‌احتمال زیاد به‌جای آن، تصاویر گربه‌ها را تماشا می‌کردند یا مثل امروز بازی های رایانه ای می‌کردند. مسئله این نیست که چالش سطل آب یخْ جریانی زودگذر در خیریه بود. مسئله این است که هیچ‌کس نفهمید چطور می‌توان چنین کارزارهایی را تکرار کرد.
هشدار نسبت به عادی تلقی شدن دعوای زوجین
 مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: علت ضعف در معرفی درست اورژانس اجتماعی و سامانه ۱۲۳ و خدمات خانه‌های امن به زنان در معرض خشونت، عدم دسترسی سازمان بهزیستی به ابعاد فرهنگی و رسانه‌ای است.
محمود علی‌گو، در وبینار تخصصی مداخلات تخصصی با رویکرد خانواده محور در کار با زنان تحت خشونت خانگی که در جهاد دانشگاهی واحد الزهرا برگزار شد، اظهار کرد: ما باید به دور از هرگونه حاشیه به معرفی درست اورژانس اجتماعی، سامانه ۱۲۳ و خدمات خانه‌های امن به زنان در معرض خشومت و خشونت دیده بپردازیم چراکه اورژانس اجتماعی باید نقطه اتکا و امید افراد خشونت دیده باشد.
وی مطابق با نظریه فراگیری اجتماعی ادامه داد: مطابق با این نظریه مشاهده خشونت به عنوان اولین گام مسیر خشونت بسیار حائز اهمیت است. اینکه افراد چه سطحی از خشونت را در قالب رفتار با چه کسانی مشاهده می‌کنند نیز اهمیت دارد، برای مثال فرزندی که شاهد خشونت عاطفی علیه مادر خود است، خودش این خشونت را در سطح عاطفی بروز نمی‌دهد بلکه در گام های گستره تر و بالاتری آن را بروز می‌دهد. به عبارت دیگر افراد پس از مشاهده خشونت، رفتار پرخشونت‌تری از خود برو می‌دهند و از این رو ما با بروز آسیب‌های جدید مواجه می‌شویم.
علی‌گو خشونت‌ را بر پایه ساختار محیطی، رفتاری و باورها استوار دانست و ادامه داد: شاید قوانین بتوانند محیط را تغییر دهند اما تغییر باورها هیچ گاه با قوانین محقق نخواهد شد چراکه الگوهای مبتنی بر فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها خود را بروز می‌دهند. همچنین الگوهای فرهنگی، فرهنگ رسمی و نقش رسانه‌ها مانند برچسب زدن و اعطای نقش قدرت‌مندی به پسران در این میان بسیار اهمیت دارد.
مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: مدل فراگیری اجتماعی از مشاهده رفتار آغاز می‌شود و در ادامه به آموزش می‌رسد به همین علت مهم‌ترین نهادی که در خط مقدم پیشگیری از خشونت خانگی علیه زنان قرار دارد، مهدهای کودک و آموزش و پرورش هستند چراکه تغییرات نگرشی و باورها باید در حوزه آموزش تغییر کند.
وی معتقد است که در جامعه ما افراد به ساختار فرهنگی به عنوان کالای دست دوم نگاه می‌کنند در حالی که یکی از عوامل اصلی پیشگیری از خشونت علیه زنان بها دادن به ساختارهای فرهنگی است.
علی‌گو ادامه داد: تعریف اکثر افراد از تاب آوری، قضاوت نکردن است در حالی که تاب آوری دارای ابعاد گسترده‌ای نظیر بروز رفتار عقلانی در هنگام مواجهه با مسائل است. در جامعه کنونی ما به شکلی تربیت نمی‌شویم که در هنگام مشاجره از گفت‌وگو استفاده کنیم و دقیقا همین لحظه است که خشونت شکل می‌گیرد چراکه مرد به جهت قدرت امنیتی و منابع درآمدی خود سعی در قبولاندن سخن خود از طریق تنبیه و تشویق دارد.

خشونت منجر به مرگ در زنان ۴ برابر مردان است
 به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور و مطابق با آمار سازمان بهداشت جهانی( WHO) ، میزان تجربه خشونت فیزیکی و یا جنسی در خاورمیانه حدود ۳۷ درصد است. همچنین آمار خشونت منجر به مرگ در خانم‌ها یک نفر در هفته و این آمار برای مردان یک نفر در ماه است؛ بنابراین می‌توان گفت که خشونت منجر به مرگ در زنان ۴ برابر مردان است.
حبیب الله مسعودی فرید در ارتباط مجازی با  وبینار تخصصی «مداخلات تخصصی با رویکرد خانواده محوردر کار با زنان تحت خشونت خانگی» که در جهاد دانشگاهی واحد الزهرا برگزار شد، اظهار کرد: خشونت خانگی یکی از شایع ترین اشکال خشونت علیه زنان است که حتی گاها در دوران بارداری نیز بر خانم‌ها اعمال می‌شود. به طوری که ۱۵ درصد از مصاحبه شوندگان پژوهشی در اینباره  اینگونه خشونت‌ها را اثری طبیعی و مساله‌ای درون خانوادگی بیان کردند که نیازی برای مطرح کردن آن ندارند و در این میان است که بحث سواد سلامت روانی و اجتماعی برای افراد مطرح می‌شود.
به گفته وی، خشونت خانگی دارای انواع مختلفی نظیر جنسی، روانی، عاطفی، اقتصادی است که می‌تواند در رسیدن به اهداف انسان ممانعت‌های زیادی اعمال کند. همچنین مطابق با برخی پژوهش‌ها تاثیرات خشونت روانی به مراتب می‌تواند پایدارتر از خشونت جسمی باشد. از سوی دیگر مطابق با برخی پژوهش‌ها شرایط فعلی پاندمی کووید ۱۹ می‌تواند منجر به افزایش ریزفاکتورهای مربوط به خشونت علیه زنان شود.
مسعودی فرید گفت: بسیاری از خشونت‌های خانگی اطلاع داده نمی‌شود که می‌توان از آن‌ها تحت عنوان خشونت‌های پنهان خانگی نام برد. درواقع خشونت‌های خانگی مانند کوه یخی هستند که ما تنها قله آن را می‌بینیم. از این رو فعالیت در جهت افزایش سواد سلامتی و اجتماعی افراد و اورژانس اجتماعی می‌توانند به منع این خشونت‌ها کمک کنند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: ما اغلب دید کلی به خشونت علیه زنان نداریم و آن را موضوع کوچکی می‌پنداریم و تصور می‌کنیم خشونت امری فردی است که با ارایه آموزش به افراد می‌توان آن را از بین برد. از سوی دیگر شاهد افزایش اختلالات روانشناختی در ۲۳ درصد از جمعیت ۱۵ ساله به بالا هستیم که به علت افزایش احتمال خشونت خانگی در آن‌ها نیازمند مداخله روانشناختی هستیم. بنابراین باید در جهت رفع خشونت بر روی افراد، روابط بین فردی و جنبه‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی کار کنیم.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه