گزارش
جمیله اسکندری - رعایت حقوق زن در ابعاد مادی و معنوی، از موضوعات مهمی میباشد که اصل 21 قانون اساسی تضمین و احیای آن را وظیفه دولت دانسته است. از جمله این حقوق، حق انتخاب شدن است. زنان واجد شرایط نیز حق دارند مانند مردان، برای تصدی مناصب سیاسی و اجتماعی، داوطلب شوند. از جمله این مناصب، منصب ریاست جمهوری میباشد. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان موضوعی را مطرح کرد که باعث اظهار نظرهای فراوانی خواهد شد. دیروز سخنگوی شورای نگهبان درباره اینکه آیا کاندیدایی به خاطر زن بودن رد شده است؟ گفت: ما هیچ وقت به دلیل زن بودن کاندیدایی را رد نکردهایم.سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی درباره اینکه شما تاکید کردید که ثبت نام در انتخابات بلامانع است و رییس جمهور آتی میتواند از بین زنان باشد، این در حالی است که هیچ کاندیدای خانمی از سوی شورا تایید نشده است. آیا نظر فقها در خصوص مصادیق رجل سیاسی تغییر کرده است؟ گفت: من عرضم این بود که بحثهای فرهنگی در کشور ما جدی است و مسالهای نیست که با یک قانون حل شود انشاءالله در دورههای آتی مساله فرهنگی حل شود.وی افزود: نظر فقها درباره بحث ریاست جمهوری خانمها هیچ تغییری نکرده است. آیا واژه رِجال سیاسی خانمها را هم شامل میشود؟ در این میان انگار یک عبارت در قانون اساسی محل اختلاف نظرهای بسیاری شده است؛ عبارتی که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی آمده و به بحث درباره چگونگی انتخاب رئیسجمهور میپردازد. مطابق این اصل رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب شود: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. و حالا این موضوع مطرح است که معنای رجال سیاسی آیا به معنای صرفا مرد بودن است؟در کتاب مبانی نظری قانون اساسی که حاصل سخنرانیهای شهید بهشتی در حسینیّه ارشاد است، بر موضوع «آزادی امکان ریاست جمهوری زنان» تاکید شده است؛کما اینکه به جز شهید بهشتی برخی دیگر از صاحب نظران نیز معتقدند بحث «رجل سیاسی» در قانون سیاسی به معنای رجل بودن در عالم سیاست است؛ یعنی یک بحث مفهومی مطرح شده است نه یک بحث جنسیتی. شهید بهشتی همچنین به عنوان رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و یکی از اصلیترین صحنهگردانان تدوین این قانون، در جواب گزارشگری که سؤال کرد آیا زنان هم میتوانند رئیسجمهور شوند؟ به نکات مهمی اشاره کرده و گفت: «در اینکه خانمها میتوانند رئیسجمهور باشند یا خیر، در میان فقها چه در میان مراجع و چه در میان فقیهان مجلس خبرگان، نظر یکسانى وجود نداشت. عدهاى آن را منطبق با موازین اسلام میدانستند و عدهاى نمیدانستند... متن به صورتى تنظیم شد که انشاءالله در آینده اگر این بینشى که میتواند گستردهتر شود، حمایت دو سوم مردم را به دست آورد، آنوقت راه براى این منظور هموار شود. دقت بفرمایید خواهران! شما میدانید که عملاً براى مدت طولانى، جامعه ما وقتى میخواهد رأى بدهد و انتخاب بکند، به آن مرحلهاى که خواهرى براى تصدى اینگونه سمتها فرصت و رأى کافى را به دست بیاورد، نمیرسد. این مسئلهاى است که از نظر زمان با آن روبهرو خواهیم بود. این بود که اصل به این صورت تنظیم شد. ابتدا اصل را طورى تنظیم کرده بودند که صریحاً میخواست بگوید از نظر اسلامى بانوان نمیتوانند رئیسجمهور شوند که این رأى نیاورد، چون آرای مخالف حتى از فقهاى حاضر در جلسه زیاد بود، بنابراین به این صورت درآمد که قانون اساسى به بنبست کشیده نشود، ولى معلوم باشد که این مسئله در روند زمان باید همچنان مورد توجه قرار بگیرد.... در قرآن این مسئله نه نفى و نه اثبات میشود، یعنى نه در قرآن آیهاى هست که با صراحت و دلالت کافى بگوید کـه زن نمیتواند زمامدار باشد و نه در قرآن آیهاى هست که با صراحت بگوید زن میتواند زمامدار باشد...» بنابراین در بحث فقهی هم شهید بهشتی به عنوان یک عالم دین پژوه معتقد است که چنین منعی در سنت اسلامی وجود نداشته و در قانون اساسی نیز که برگرفته از آرای شخصیتهایی همچون شهید بهشتی است به جای تاکید بر عنوان «مرد» بر «رجل سیاسی» مطرح شده است. دلیل عمده این امر نبود «زمان کافی» برای مطرح شدن بحثهای نظری بود، بنابراین تدوین کنندگان قانون اساسی برای اینکه چنان منعی را به شکل رسمی مطرح ننمایند، با گنجاندن مفهوم «رجل سیاسی» راه را برای انجام بحثهای مختلف باز گذاشته تا در آینده و در یک فضای مناسب، بحثهای نظری مبتنی بر آموزههای دینی به عنوان پشتوانه بحث فراهم آید. علاوه بر این مقام معظم رهبری هم در یکی از بیانات خود در دیدار با اعضای هیئت دولت در سال ۱۳۸۴ به معنای رجل سیاسی در قانون اساسی اشاره داشته و فرمودند: «این شعار (رفتار بر اساس ضوابط اسلامی) بسیار باارزش است. انشاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدیتر، بیآسیبتر و واقعیتر کنید؛ چون گامی بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها و همانطور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را میخواهد. البته «مردان» که میگوییم به معنای «رجال» در قانون اساسی نیست، شامل خانمها هم میشود، یعنی کسان و عناصر و کارگزارانِ خودش را میخواهد. به قول شاعر، آن دو صد من استخوان را داشته باشند تا بتوانند این صد من بار را بردارند.» اما تکلیف یک سوال دیگر هم باید معلوم شود. چرا تا به حال رئیس جمهور خانم در کشورمان نداشتیم؟ فریده غیرت کارشناس مسائل حقوقی در پاسخ به این سوال گفته است: اگر رئیس جمهور زن نداشتیم به این سبب است که داوطلبی هم در این زمینه نداشتیم و تلاشی هم در این باره انجام نشده است؛ البته به طور طبیعی یک عده هم در این میان مخالف حضور خانمها بوده و گفتند که معنای رجل به معنی مرد است، اما این تفسیر به هیچ عنوان درست نیست زیرا رجال سیاسی هم شامل زنان و هم مردان میشود؛ البته این مساله سادهای نیست و تمام جوانب امر باید سنجیده شود. کدخدایی هم در این باره اینگونه توضیح داده است که قوانین بخشی از این مساله است اما از نظر من، بخش عمدهای از آن بحث فرهنگی است. میتوانیم همین سوال را به این صورت مطرح کنیم که چرا در آمریکا بعد از سیصد سال هنوز رئیس جمهور زن نداریم. آیا بحث تفاوت بین زن و مرد بوده است؟ به نظر میرسد بیشتر این موضوع فرهنگی است. بگذارید مثال دیگری از داخل کشور خودمان بزنم. در همین انتخابات اخیر، تعداد خانمهایی که برای نمایندگی مجلس ثبتنام کردند و تایید صلاحیت شدند بسیار زیاد بود. از بین آنها تعداد ۱۶، ۱۷ نفر انتخاب شدند. یعنی خانمها هم به خودشان رای نمیدهند، اینجا که دیگر شورای نگهبان مقصر نیست. راه حلهایی برای حل یک چالش ناگفته نماند که بر اساس سیاستهای کلی انتخابات که ۲۴ مهرماه سال ۹۵ از سوی مقام معظم رهبری خطاب به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، شورای نگهبان مأموریت یافت «معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری» را تعیین و اعلام کند. کمااینکه حسین کنعانی مقدم تحلیلگر مسائل سیاسی هم در این باره گفته است که تشخیص معنای رجل سیاسی بر عهده شورای نگهبان بوده و قانون اساسی باید این واژه در قانون اساسی را تفسیر کند؛ بنابراین موضوع تشخیص رجل سیاسی باید مجددا مورد بررسی قرار گرفته و یا توسط قانون گزاران قانون جدیدی وضع شود. در پایان باید گفت که با توجه به این موارد گفته شده اینطور به نظر میرسد که در کشورمان علیرغم اختلاف نظرهای گسترده؛ منعی برای حضور زنان صرفا برای جنسیتشان در کرسی ریاست جمهوری وجود ندارد و البته شاید لازم باشد جامع شناسان نیز در این باره نظر خود را ارائه کنند؛ شاید به قول آقای کدخدایی در آینده حضور زنان را هم در کرسی ریاست جمهوری شاهد باشیم. در ایران ریاستجمهوری یک زن را تجربه خواهیم کرد پیش از این در همین زمینه طیبه سیاوشی شاه عنایتی، نماینده تهران در مجلس دهم به اصل ۱۱۵ قانون اساسی اشاره کرد و گفت: مرجع تفسیر رجل سیاسی شورای نگهبان است و هنوز هم شورای نگهبان یک تعریف دقیق جنسیتی از این موضوع ارائه نداده است و فقط شورای اعلام کرده که رجل سیاسی کسی است که شایستگیهایی را در مناصب حاکمیتی و دولتی داشته و قبلاً سمت مهمی را در کشور احراز کرده باشد؛ بنابراین هیچ گاه بحث جنسیتی مطرح نشده و هر زمانی که مرحوم خانم طالقانی ثبت نام میکردند، دلیل رد صلاحیتشان، جنسیت نبوده است. این نماینده سابق مجلس اظهار کرد: امروز سخنگوی شورای نگهبان اعلام کردهاند که زنان میتوانند کاندید شوند اما ایشان اشاره میکنند که موانع فرهنگی وجود دارد به نظر میرسد این موانع فرهنگی را حاکمیت باید از بین ببرد؛ یعنی آموزشها و پستها و سمتها در جهت عدالت جنسیتی باشد متأسفانه در کشور ما تعداد زنان ایرانی واجد شرایط به دلیل همین موانع موجود که صرفاً هم موانع فرهنگی نبوده بلکه موانع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز هست، بسیار کم است و افراد بسیاری نتوانستهاند این صفت را احراز کنند. وی ادامه داد: کسانی که شرایط رجل سیاسی را دارند، از مراحل اجازه همسر و مسائل این چنینی عبور کردهاند و این مراحل را رد کردهاند بنابراین این اشخاص میتوانند نقش مهم تصمیم سازی و تصمیمگیری را در کشور ایفا کنند. سیاوشی گفت: دنیا به سمتی پیش میرود که رؤسای جمهور یا نخست وزیران را از میان خانمها انتخاب کند چون خانمها حرفهای جدیدی برای گفتن دارند و در شرایط بحران کرونا و زمانی که بحث مهاجرت گسترده به اتحادیه اروپا و آلمان مطرح شد، کسانی مانند خانم مرکل، مدیریت بهتری نسبت به کشورهای دیگر داشتند و به نظر میرسد دنیا در حال پیشروی به این سمت است؛ خاورمیانه و ایران با تأخیر اما به هر حال به این نتیجه خواهد رسید که بتوانیم یک رئیسجمهور زن را در آینده داشته باشیم. زنان باید مطمئن شوند که از آنان سوءاستفاده نمی شود در ماه گدشته زهرا شجاعی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در پاسخ به سوالی درباره آن که هربار که صحبت از اصلاح قانون انتخابات و تعریف رجل سیاسی می شود، وعده وعیدهایی هم درباره زنان داده می شود. اخیرا هم آقای کدخدایی گفتند که شاید رئیس جمهور آینده یک زن باشد؛ اما این اتفاق ۴۰ سال است که نیافتاده و موانع کار کجاست؛ گفت: اگر بخواهم به صورت نظری و تئوریک به سوال پاسخ بدهم باید به حکومت و امارت زنان اشاره کرد که همانند قضاوت کردن توسط آنان را خلاف شرع دانسته و می گویند همانطور که زنان نمی توانند قضاوت کنند، وارد حکومت هم نمی توانند شوند. این موضوع بعدا از سوی فقهای نواندیش رد شد و بعد از انقلاب اسلامی نیز زنان مسئولیتت های قابل توجهی را بر عهده گرفتند. هرچند که این قبول مسئولیت از سوی زنان با اعتراضات برخی ها رو به رو شد. فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان آنکه یکی دیگر از شرایط رئیس جمهوری زنان، تفسیر شورای نگهبان از رجل سیاسی است، بیان کرد: بنابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی این کلمه برای مردان تفسیر شده است در حالی که در ادبیات دینی رجل به معنای شخصیت به کار رفته است. به طور مثال در یکی از آیه های سوره جمعه رجال به معنی شخصیت است. در آیات دیگر نیز از واژه «رجل» استفاده شده است مانند آیه ۳۷ سوره نور« رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه» و آیه ۴۶ سوره اعراف« وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ» که در این آیات نیز به معنای شخصیت است و نه مرد بودن. مضاف بر این علم رجال، علم شناسایی راویان احادیث بوده و در کتاب های رجالی نام زنان برای راوی حدیث امده است شجاعی ادامه داد: درمذاکرات قانون اساسی در مجلس خبرگان هم بحث بر سر این موضوع زیاد بود که عده ای می گفتند مردان بنویسم و شهید بهشتی واژه رجال را پیشنهاد می دهند.برخی موانع فرهنگی هم برای رسیدن زنان به ریاست جمهوری وجود دارد. زهرا شجاعی در پاسخ به اینکه چهره مناسب برای ریاست جمهوری زنان در ایران چه کسی است؛ پاسخ داد: نمی توان الآن به این سوال پاسخ داد. زنان بسیاری هستند که در تعریف رجل سیاسی می گنجند اما با توجه به فضای مسموم سیاست نمی توان در حال حاضر از آنان نام برد؛ زیرا بنای اعتراض نسبت به آنان باز می شوند.