صفحه اول
عضو هیات علمی دانشگاه اهواز با بیان اینکه اگر دولت نتواند راهی برای کاهش تنشها پیدا کند، امسال با رکود تورمی بزرگ مواجه خواهیم شد، پیشبینی کرد در پایان ۱۴۰۴ تورم از ۶۰ درصد هم بیشتر خواهد شد. آمارهای رسمی هم از وخامت اوضاع در ایران خبر میدهند. آخرین آمار تورم کشور نشان میدهد که تورم نقطه به نقطه در آستانه عبور از مرز ۵۰ درصدی قرار گرفته است. این در حالی است که بررسی جزییات نشان میدهد تورم اقلام مصرفی عمومی، مانند خوراکیها و آشامیدنیها به مراتب شدت بیشتری از تورم عمومی و دیگر کالاها و خدمات دارند. از سوی دیگر برآوردهای مختلف از گسترش دامنه فقر خبر میدهند. در حالی که مرکز پژوهشهای مجلس از فقر ۳۰ درصدی جامعه برای سالهای گذشته خبر داده بود، برآوردهای جدید از افزایش جمعیت فقرا تا ۳۶ درصد خبر میدهند. همچنین این طرف و آن طرف نسبت به بحران گرسنگی هم هشدار میدهند به نحوی که اخیرا یکی از محققان مرکز پژوهشهای مجلس ادعا کرده بود که ۴ میلیون نفر از ایرانیان (حدود ۵ درصد کشور) درآمدشان کفاف تامین حداقل غذای ماهانه آنها را نمیدهد. به زبان سادهتر از هر ۲۰ ایرانی یک نفر دچار گرسنگی مزمن است و با توجه به تورم بالای فعلی، میتوان پیشبینی کرد که هم شدت گرسنگی و هم میزان گرسنگان در سالهای آینده افزایش هم پیدا کند. مرتضی افقه، عضو هیات علمی دانشگاه اهواز با ابراز نگرانی دبرباره شرایط فعلی به خبرآنلاین گفت: صادقانه فکر میکنم باید کسانی در این باره توضیح بدهند که ادعا داشتند تحریمها هیچ است و ورق پارهای بیش نیست. آنها که مدعی بودند بدون رفع تحریمها، دولتهای ایران خواهند توانست از این بن بست خارج شوند، اکنون باید توضیح دهند چرا به این وضعیت اسفناک رسیدهایم. او ادامه داد: از سوی دیگر باید دولتها و کسانی که مدعی بودند با افزایش هزینهها از جمله نرخ بنزین و ارز، بدون ایجاد تورم میتوان کشور را به سمت توسعه هدایت کرد. آنها امروز هم دوباره فعال شدند و دولت را تشویق میکنند به افزایش قیمتها. کاری که دولتها هم از سال ۹۷ تا به امروز، با وجود تغییر سه رییس جمهوری، از آن دست بر نداشتهاند. افقه پاسخ داد: واقعیت این است با اعمال تحریمها از سال ۹۷ به این سو، ارز حاصل از فروش نفت به شدت کاهش یافت و این موجب شد تا دولت در تامین هزینههای خود دچار مشکل شود. پر واضح است برای تامین این کسری، دو راه وجود دارد، یک راه آن این است که بخشی از هزینهها کاسته شوند یا اینکه باید درآمدهایی برای جایگزینی با درآمدهای نفتی پیدا شود. دولتهای ما متاسفانه اغلب راه دوم را بر گزیدند و در این جا هم به جای درآمدزایی پایدار، دست خود را در جیب و سفره مردم بردند. وی افزود: افزایش درآمد بر این اساس که خدمات دولتی به مردم گرانتر فروخته شوند گرچه برای یک سال ممکن است به افزایش درآمد دولت منجر شود اما از آنجایی که تورمزا است، مشکل ساز هم خواهد بود. دولت اگر در پی جایگزینی درآمد است باید از طریق نظام مالیاتی و با اخذ مالیات از دانه درشتها، سوداگران و برندگان وضع موجود، جایگزینی پایدار پیدا کند. حال آنکه چون آن افراد، قدرتمند هستند، سراغ کار سادهتر، که به زیان تودههای مردم است، رفتند. عضو هیات علمی دانشگاه اهواز درباره کاهش هزینهها توضیح داد: از سوی دیگر بخش بزرگی از هزینههای بودجهای دولت، صرف امور نا لازم میشود. این هزینهها در شرایط وفور درآمدهای نفتی، به راحتی تامین میشدند اما امروز به یک عامل بیثباتساز تبدیل شدند. دولت باید سراغ حذف این هزینهها برود تا بدون اینکه تورم ساخته شود و یا فقر گسترش یابد، کسری بودجه را تامین کند. به باور این تحلیلگر اقتصادی هم اکنون، هزینه تمام خدمات عمومی گران شده اما برای افزایش قیمت بنزین هنوز جرات کافی وجود ندارد. افقه با یادآوری فقر گسترده گفت: عجیب نیست امروز به جایی برسیم که خوشبینانهترین برآوردها از فقر ۳۰ تا ۳۶ درصد جمعیت خبر میدهد. این وضعیت محصول اقدامات دست راستی تا کنونی بوده که همچنان برخی آن را به دولت توصیه میکنند. نتیجه آن سیاستها، این است که صدها هزار نفر امروز، آن قدر درآمد ندارند که بتوانند فقط غذای لازم را بخورند. این سیاهچاله فقر در کشور را سیاستهای دیروز به وجود آوردهاند.