روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 دوشنبه 21 مهر - شماره 4930

کائنات احتمال میانجی گری پوتین بین تهران و تل آویو را بررسی می کند

نقش روس ها در پرونده هسته‌ای

 سید کرامت دهمرادی- عراقچی: روسیه پیام اسرائیل مبنی بر عدم قصد این رژیم برای جنگ مجدد با ایران را به ما منتقل کرد
عراقچی گفت: ادعای روس‌ها درباره ارسال پیام از سوی رژیم صهیونیستی به پوتین مبنی بر عدم تمایل به درگیری با ایران را تأیید می‌کنم.
وزیر امور خارجه ادامه داد: چند روز گذشته تماس تلفنی بین نتانیاهو و آقای پوتین بوده است. بعد از این مکالمه پیام به سفیر ما در روسیه منتقل شده است.عراقچی ادامه داد: گفته بودند که قصد جنگ و درگیری مجدد با ایران را ندارند.او همچنین گفت: این خبر تغییری در ارزیابی ما نداشت. امکان فریبکاری از جانب رژیم بسیار زیاد است.
به گزارش کائنات، پوتین در دومین اجلاس روسیه و آسیای مرکزی تاکید داشت که ایران مایل به دنبال کردن مسیر دیپلماتیک برای حل‌وفصل برنامه مسئله هسته‌ای خود است.او گفت: ما با شرکای ایرانی خود در تماس نزدیک هستیم و عزم آنها را برای یافتن راه‌حل‌های قابل قبول متقابل و از سرگیری همکاری سازنده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی احساس می‌کنیم.
رئیس‌جمهور روسیه تأیید کرد که با «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، به تفصیل در مورد وضعیت پیرامون برنامه هسته‌ای ایران گفتگو کرده است. وی گفت: اگر توجه داشته باشید، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیراً از کشور ما بازدید کرد. ما این موضوع را به تفصیل مورد بحث قرار دادیم و او همچنین به تعهد طرف ایرانی برای حل همه مسائل اشاره کرد.
به گفته پوتین «هنوز مسائل فنی وجود دارد، اما همه آنها، هنگامی که توافقات حاصل شده اجرا شوند، در دستیابی به توافق نهایی در مورد این مسئله بسیار پیچیده منطقه‌ای نقش خواهند داشت.»
وی همچنین با تاکید بر اینکه رژیم صهیونیستی تمایلی به هیچ نوع رویارویی با ایران ندارد و به‌دنبال حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اوضاع» است، افزود: «ما به تماس‌ها با اسرائیل ادامه می‌دهیم و از رهبران اسرائیلی پیام‌هایی دریافت کرده‌ایم تا به دوستان ایرانی‌مان منتقل کنیم و آن این است که اسرائیل خواهان حل‌وفصل دیپلماتیک است و به دنبال درگیری نیست.»
سود روس‌ها از میانجیگری
روسیه از سردی و وخامت رابطهٔ تهران و غرب سود می‌برد، اما اگر روند وخامت روابط دو طرف به نقطهٔ غیرقابل کنترل برسد و در نتیجهٔ آن، ایران درگیر جنگ و بی‌ثباتی شود، دیگر روابطش با جمهوری اسلامی چه سودی عایدش خواهد کرد؟
احمد زیدآبادی گفت: روسیه از روابط بحرانی کنونی بین ایران و غرب سود می‌برد، پس چه دلیلی وجود دارد که بخواهد برای بهبود آن میانجیگری کند؟" این پرسشی است که هر گاه به نقش میانجیگری روسیه بین ایران و اسرائیل و به طور کلی جهان غرب اشاره می‌کنم، با آن روبرو می‌شوم.
از نظر من پاسخ کوتاه و روشن است. بله! روسیه از سردی و وخامت رابطهٔ تهران و غرب سود می‌برد، اما اگر روند وخامت روابط دو طرف به نقطهٔ غیرقابل کنترل برسد و در نتیجهٔ آن، ایران درگیر جنگ و بی‌ثباتی شود، دیگر روابطش با جمهوری اسلامی چه سودی عایدش خواهد کرد؟ در آن صورت فقط هزینه برای مسکو تولید خواهد شد.
دوستی با هر کسی فقط تا زمانی برای افراد سودجو سودمند است که طرف روی پای خود ایستاده باشد، اما اگر او به هر دلیلی از پا بیفتد، دیگر جز هزینهٔ سرسام‌آور بیمارستان و زحمت تیمار دائمی چه حاصلی دارد؟
سران کرملین گرچه مستبدند اما دو دو تا چهارتا که سرشان می‌شود!
آنها حتماً می‌دانند که جناح تندرو در ایران پایگاه بسیار محدودی دارد و تسلط تمام‌عیار آنها بر مقدرات کشور جنگ خارجی و بی‌ثباتی گستردهٔ داخلی به دنبال دارد. پس به سهم خود می‌کوشند اوضاع را کنترل کنند.
روس‌ها در جنگ ایران و اسرائیل کجا بودند؟
روس‌ها در جنگ۱۲ روزه ایران با اسرائیل، مواضع اعلامی متناقض با اصل روابطشان با ایران، نداشتند، اما در حوزه نظامی، حمایتی را که مورد انتظار ایران بود، از خود نشان ندادند. این موضوع دلایل و عوامل متعددی دارد
روسیه در دفاع ۱۲ روزه ایران، رسماً تجاوز صهیونیست‌ها و آمریکا به ایران را محکوم کرد. در پرونده هسته‌ای ایران که گام بعدی فشار غرب علیه ایران بود هم این کشور به حق غنی‌سازی صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، تأکید کرد.
در فضای داخلی کشور اما برداشت این بود که روسیه از موضع‌گیری رسمی در حمایت از ایران، فراتر نرفته است و برخلاف آنکه ایران در جنگ اوکراین حمایت‌هایی از روسیه داشت، حالا این کشور در مواجهه با تجاوز به ایران، با احتیاط و محافظه‌کاری پیش می‌رود. بعد از توقف جنگ، این گلایه در مواضع مقامات وزارت خارجه ایران هم صراحتاً بیان شد. اما به نظر می‌رسد در تحلیل نوع تعامل ایران و روسیه، می‌بایست چند نکته را مورد توجه قرار داد:
۱- روسیه در میانه جنگ با اوکراین، تحت فشار شدید اروپا و آمریکا قرار دارد و به همین خاطر تا جای ممکن از افزودن به دامنه درگیری‌هایش، اجتناب می‌کند.
۲- به نظر می‌رسد، حمایت نه چندان پررنگ روسیه از ایران، ناشی از درک غلط در مورد جنگ ایران با رژیم صهیونیستی و محدود دیدن دامنه آن به درگیری با ایران است.
۳- ایران می‌بایست ضمن تجدید نظر در برخی مناسبات با روسیه به این موضوع نیز توجه کند که در تعاملات بین‌المللی و همکاری با کشورها، سود و زیان حاصل از این روابط است که آن را منسجم می‌کند و در این مورد روسیه نیز از دیگر کشورها مستثنی نیست.
فارغ از انتقاداتی که به رفتار روسیه در جریان دفاع ایران در برابر تجاوزات دشمن وارد است، اما در داخل کشور دو مواجهه غلط با رفتار روسیه در جریان دفاع ایران، صورت گرفت؛ از یک طرف برخی با نگاهی کاملاً بدبینانه رفتار روسیه را نقد کرده و حتی تا حذف روسیه به عنوان متحد استراتژیک ایران پیش رفتند، البته این مواجهه ریشه در تحلیل‌های بدبینانه آن‌ها در مورد روسیه آن هم برای از دست ندادن موقعیت بهبود روابط با غرب است و در سمت دیگر نیز برخی با نگاهی کاملاً خوشبینانه از آن طرف بوم افتاده و برخی اقدامات روسیه در این جنگ را با بزرگ‌نمایی مورد تحلیل قرار می‌دهند.اما به دور از افراط و تفریط‌ها باید برمبنای واقعیات بین‌الملل و تحولات حال حاضر، رفتار روسیه را مورد بررسی قرار داد.
روس‌ها در این جنگ، مواضع اعلامی متناقض با اصل روابطشان با ایران، نداشتند، اما در حوزه نظامی، حمایتی را که مورد انتظار ایران بود، از خود نشان ندادند. این موضوع دلایل و عوامل متعددی دارد که در گفت‌وگو با «شعیب بهمن» کارشناس مسائل روسیه به بررسی آن و همچنین چشم‌انداز آینده روابط ایران و روسیه پرداختیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.
مواضع اعلامی و اعمالی روسیه در دوران جنگ و بعد از آن، تغییراتی داشته است؟
مواضع روس‌ها از ابتدا و بعد از درگیری به وجود آمده، مشخص بود. آن موضع تا انتها هم ادامه پیدا کرد. هرچند که موضع‌گیری روس‌ها، نقاط ضعف و قوت هم داشت، در ابتدای جنگ، روس‌ها خواهان پایان درگیری بودند، اسرائیل را به عنوان متجاوز شناختند و تهاجم اسرائیل را محکوم کردند، اما در مجموع، موضع‌گیری‌شان چندان قوی نبود یا دست کم موضع‌گیری‌ای که در ایران، انتظار می‌رفت به این معنی که روس‌ها با شدت بیشتری در این قضیه ایستادگی کنند و مواضع‌شان را قوی‌تر و جدی‌تر بیان کنند، دیده نشد. اما رفته رفته و به ویژه بعد از سفر آقای عراقچی به مسکو و انتقال پیام صریح رهبری، به نظر می‌رسد که روس‌ها مواضعشان را شفاف‌تر کردند، چه در اعلام مواضعی که مقامات رسمی کشورشان داشتند چه در نهادهای بین‌المللی مثل جلسات مختلف سازمان ملل، از جمله جلسه شورای امنیت که در این زمینه تشکیل شده بود، روس‌ها مواضع دقیق‌تر و جدی‌تری اتخاذ کردند، بنابراین، می‌شود گفت که اگر چه موضع روس‌ها در مورد ایران، مشخص و ثابت بود؛ اما در ابتدا ضعیف بود و به مرور اصلاح و دقیق‌تر شد و تجاوز اسرائیل و آمریکا را صریحاً محکوم کردند. از این حیث می‌توان گفت مواضع روس‌ها، تکاملی پیدا کرد. اما اینکه تناقضی وجود داشته باشد به این معنی که در یک موضوع به نحوی موضع گرفته باشند و بعد از آن تغییر کرده باشد، اساساً چنین چیزی مشاهده نشده است.
روسیه، می‌تواند چه نقشی داشته باشد؟
روس‌ها برمبنای ظرفیت‌ها و ویژگی‌هایی که دارند، می‌توانند، فعالیت‌هایی را انجام دهند. روسیه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است و قاعدتاً در آنجا می‌تواند، مباحثی را به نفع ایران و در راستای منافع ایران، مطرح کند و از پدید آمدن قطعنامه‌هایی بر ضد ایران، ممانعت به عمل بیاورد؛ اما این نقش، بیشتر از آنکه ایجابی باشد، سلبی است. یعنی روس‌ها بیشتر از آنکه بتوانند کمک کنند تا قطعنامه‌ای به نفع ایران صادر شود، می‌توانند از شکل‌گیری قطعنامه‌ای علیه ایران، جلوگیری کنند، دلیل آن هم این است که روسیه در سال‌های بعد از فروپاشی شوروی با نگاه غیریت‌آمیزی از سوی کشورهای غربی، مواجه بوده است و این نگاه بعد از جنگ اوکراین نیز تشدید شده است، به این معنی که روس‌ها در شرایط فعلی در موقعیت و جایگاهی نیستند که بتوانند رایزنی‌های گسترده‌ای بین کشورهای غربی و به ویژه اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل داشته باشند و بخواهند نظر مساعد آن‌ها را نسبت به موضوعی جلب کنند. براین اساس، رویکردهای روسیه در شورای امنیت، بیشتر از آنکه ایجابی باشد و به سمت شرایطی رود که روس‌ها یک قطعنامه اجماعی در حمایت از ایران، ایجاد کنند، بیشتر سلبی است و روس‌ها می‌توانند از ایجاد و تصویب قطعنامه‌هایی علیه ایران، جلوگیری کنند.
در حوزه بین‌المللی هم واقعیت این است که روس‌ها، بعد از جنگ اوکراین با فشارهای شدیدی از سوی غرب مواجه بودند برای آنکه در انزوا قرار بگیرند که البته آن سیاست غرب به دلیل موقعیت و جایگاهی که روسیه دارد، چندان کارا نبود اما بین کشورهای غربی، دست کم در شرایط فعلی، روسیه جایگاه و موقعیت بازی‌سازی را ندارد؛ اما بین کشورهای غیرغربی این فرصت برای روس‌ها وجود دارد که از ظرفیت‌های دیگر استفاده کنند، کمااینکه از این ظرفیت‌ها در نهادهای دیگر، مثل گروه همکاری شانگهای و گروه بریکس، برای حمایت از ایران، استفاده شده است؛ اما در مجموع واقعیت است که بیشتر از آنکه نگاه متمرکز بر این باشد که روس‌ها در سطح بین‌المللی، اقداماتی برای ایران، انجام دهند آن نگاه و موضع فردی روسیه کارکرد دارد و نه آن اجماع‌سازی بین‌المللی که روس‌ها در شرایط فعلی، فاقد این قدرت و توان هستند.
بعد از جنگ ایران، نسبت ما با روسیه، چه خواهد بود
حتماً در برخی از ملاحظات، تجدید نظرهایی صورت خواهد گرفت. اشاره کردم که موضع اولیه روس‌ها با آنکه موضع اشتباهی نبود، اما از طرفی موضع به شدت ضعیفی تلقی شد و به این دلیل هم وزیر خارجه در سفر به مسکو و دیداری که با آقای پوتین داشت، پیام گلایه‌آمیز رهبری را به طرف روس منتقل کرد. این موضوع نشان می‌دهد که انتظارات ایران در مواضع اولیه روسیه برآورده نشده است.
البته روس‌ها در ادامه این درگیری، تلاش کردند مواضع خودشان را بازسازی کنند و بهبود بخشند اما واقعیت این است که این تجدیدنظر در حوزه‌هایی صورت خواهد گرفت، البته به این معنا نخواهد بود که سطح روابط ایران و روسیه کاهش پیدا خواهد کرد و یا دو کشور وارد دوره‌ای از تیرگی روابط خواهند شد؛ قطعاً مناسبات و همکاری‌های دوکشور به روال سابق ادامه پیدا خواهد کرد؛ اما طرف ایرانی در برخی محاسبات خود، تجدید نظر خواهد کرد و برخی از حوزه‌های همکاری که با روسیه داشت را با شرکای جدید برقرار خواهد کرد و صرفاً محدود به همکاری با روس‌ها نخواهد ماند و تلاش خواهد کرد، تنوع بخشی را در برخی حوزه‌های همکاری به ویژه در همکاری‌های نظامی با کشورهای دیگر هم داشته باشد و به همکاری‌هایی که ایران و روسیه با یکدیگر داشتند، محدود نشود. با وجود اینکه ایران، تمایلی به تیره شدن روابط با مسکو ندارد و در عین حال روس‌ها هم تمایلی ندارند که جنگ تأثیر منفی بر روابط دو کشور بگذارد؛ اما حتماً در برخی محاسبات ایرانی نسبت به طرف روس، تجدید نظرهایی صورت خواهد گرفت.
راهبرد عاقلانه در مواجهه با روسیه چیست؟
سطح همکاری‌ها را در سطح عادی، ادامه دهیم و حتی همکاری‌ها را در حوزه‌های مختلف، گسترش خواهیم داد. محدودیتی در این زمینه در روابط ایران روسیه وجود ندارد؛ اما در عین حال، در برخی از حوزه‌های حساسی که با روس‌ها همکاری داشتیم، به سمت متنوع‌سازی شرکای خود، حرکت خواهیم کرد این عاقلانه‌ترین راهبردی است که می‌توانیم در قبال روس‌ها داشته باشیم و اساساً در شرایط فعلی نیز باید با همین دست فرمان، پیش برویم.
علل اصلی موضع نه چندان قوی در مواجهه با جنگ اسرائیل علیه ایران
نکته اصلی که به نوعی باعث گلایه طرف ایرانی از روسیه در این ایام شد، به این موضوع برمی‌گردد که ایران در زمان جنگ اوکراین، این جنگ را صرفاً بین روسیه و اوکراین تحلیل و ارزیابی نکرد. بلکه در سطحی کلان‌تر و بین روسیه و ناتو، جنگ را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد که در موضع‌گیری‌های مقامات ارشد کشور هم کاملاً آشکار بود. اما در اینجا روس‌ها دچار خطای تحلیلی شدند، یعنی روس‌ها تجاوزی را که اسرائیل علیه ایران انجام داد، به تقابل و منازعات صرفاً بین ایران و اسرائیل تقلیل دادند.
در حالی که اینجا هم باید این نگرش کلان و استراتژیکی که ایرانی‌ها به جنگ اوکراین داشتند، روس‌ها نسبت به ایران می‌داشتند. این تقابل هم اساساً تقابل صرف ایران و اسرائیل نبود، بلکه تقابل بزرگی بود که در آن تمام امکانات، توانمندی‌ها و تجهیزات ناتو، پشت سر اسرائیل قرار داشت و اگر طرف مقابل به پیروزی دست پیدا می‌کرد، می‌توانست تبعات خطرناکی را برای کشورهایی مثل روسیه و چین داشته باشد. در نظام فکری نخبگان علوم سیاسی غرب همیشه این موضوع مطرح بوده که ایران، روسیه و چین سه ضلع مثلثی هستند که اگر روزی قرار باشد غرب را به چالش بکشند، این سه کشور، در رأس اضلاعی هستند که این کار را انجام خواهند داد. در ایام اخیر و بعد از تحولاتی که در منطقه شاهد بودیم، این تحلیل در بین غربی‌ها شکل گرفت که اگر بخواهیم اتحاد و همراهی سه کشور را از بین ببریم، در حال حاضر ایران به دلیل اتفاقاتی که در منطقه رخ داده، در موقعیت ضعف قرار دارد. بنابراین اگر به دنبال آن هستیم که رأس اضلاع ضدغربی را از بین ببریم، بهترین راه ضربه زدن به ایران است و بعد از آن باید به سراغ روسیه و چین برویم. براین اساس اگر روس‌ها و چینی‌ها دچار تحلیل تقلیل‌گرایانه شوند و این نزاع و جنگ را به درگیری‌های ایران و اسرائیل تقلیل دهند، دچار تحلیل اشتباه و خطای راهبردی شدند و تبعات آن می‌تواند، دامن‌گیر خودشان در آینده نیز بشود. اما اگر تحلیل کلان و درست و دقیق داشته باشند، قاعدتاً شرایطشان متفاوت خواهد شد. تحلیل درست نیز این است که این درگیری و جنگ را در سطح تحلیل کلان‌تر، استراتژیک‌تر و در چهارچوب همان رویارویی‌ها با غرب، ببینیم. همان رویارویی که روس‌ها را وادار کرد، وارد جنگ با غرب شوند، همان رویارویی‌ها که ممکن است، چینی‌ها را وادار کند که ناگزیر وارد جنگ در تایوان شوند. اگر از این زاویه به جنگ نگاه کنیم، هم روسیه هم چین باید در مواضع و همکاری‌هایشان با ایران، تجدید نظرهای اساسی به عمل بیاورند.
فصل تازه روابط راهبردی- تاكتیكی ایران و روسیه
در تاریخ دهم مهر ماه، درحالی وزارت خارجه فدراسیون روسیه در بیانیه‌ای بسیار مهم، لازم‌الاجرا شدن معاهده مشاركت استراتژیك میان روسیه و ایران را اعلام كرد و آن را به عنوان مرحله‌ای تعیین‌كننده در تاریخ روابط دو كشور توصیف نمود كه می‌توان با اطمینان گفت كه این معاهده، یكی از عملیاتی‌ترین و اجرایی‌ترین و پرثمرترین توافق‌ها در طول تاریخ سیاست خارجی ایران است، چراكه تهران وارد یك معاهده استراتژیك با یكی از اعضای دایم شورای امنیت و یكی از قدرت‌های اتمی جهان شده است. همچنین این توافق نشان داد كه دولت فدراسیون روسیه عزمی جزم برای تعمیق مناسبات با تهران دارد.
به گفته روح‌اله مدبر،اهمیت این موضوع در روزهای گذشته، در شرایطی كه برخی جریان‌های اروپایی و امریكا با همكاری اسراییل، رویكردی خصمانه علیه ملت ایران در فعال‌سازی مكانیزم ماشه اتخاذ كرده بودند، به‌وضوح آشكار شد. دولت روسیه، به عنوان عضو دایم شورای امنیت، در اقدامی بی‌سابقه و تاریخی، ضمن عدم به رسمیت شناختن روند فعال‌سازی مكانیزم ماشه، یك ائتلاف و جبهه‌ای منسجم برای حمایت از ایران در نظام بین‌الملل ایجاد كرد.
این اقدام و همین جبهه به ایجاد شكاف قابل‌توجهی در شورای امنیت و سازمان ملل منجر شد و جایگاه ایران را در تعاملات بین‌المللی تقویت كرد. این اقدام، یكی از ملموس‌ترین و مثبت‌ترین رویكردهای دوستانه روسیه در قبال ایران محسوب می‌شود و از آثار عملی توافق راهبردی دو كشور به شمار می‌رود. یكی از بندهای این توافق، حمایت و مساعدت روسیه از ایران در سازمان‌های بین‌المللی است و بنابراین، اقدام فدراسیون روسیه در نپذیرفتن و نامشروع دانستن مكانیزم ماشه، كه جریان‌های غربگرا و اروپایی قصد داشتند از آن به عنوان ابزاری برای اعمال فشار علیه ایران استفاده كنند، عملا یك تعریف جدید حقوقی در عرف بین‌الملل ایجاد می‌كند. آن مساله‌ای كه قابل‌توجه است معاهده ۴۷ ماده‌ای مشاركت استراتژیك ایران و روسیه، از نظر ابعاد، بسیار گسترده و متنوع است و حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-هویتی را در بر می‌گیرد.
هر یك از این حوزه‌ها، در صورت عملیاتی شدن و اجرای برنامه‌ای منسجم، می‌تواند دستاوردهای بزرگی برای دو كشور به همراه داشته باشد. علاوه بر این، اراده و عزم مشترك رهبران ایران و روسیه، یك ركن مهم و تضمین‌كننده پیشبرد این توافق و عملیاتی شدن آن ارزیابی می‌شود، اما بعد امنیتی و نظامی این توافق، به‌ ویژه قابل توجه است. ازجمله مهم‌ترین محورهای آن، تبادل تجربیات اطلاعات و همكاری‌های امنیتی میان نهادهای ذی‌ربط دو كشور برای مقابله با تهدیدات مشترك است، بالاخص همكاری‌های مستشاری و فنی برای مواجهه با چالش‌های ویژه منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ ویژه در زمینه مبارزه با تروریسم، افراط‌گرایی، جرایم سازمان‌ یافته و حتی تهدیدات مستقیم امنیتی ازسوی دشمنان متخاصم، بخش مهم و برجسته این توافق راهبردی را تشكیل می‌دهد.  علاوه بر این، معاهده بر همكاری مشترك ایران و روسیه برای تحكیم صلح و امنیت در مناطق حساس مانند كاسپین، قفقاز، غرب آسیا و فرامنطقه‌ای تاكید دارد. اهمیت این همكاری زمانی مضاعف می‌شود كه ناتو برنامه‌های جدی برای بحران‌سازی در این مناطق و هدف قرار دادن منافع ایران و روسیه را دنبال می‌كند.  یكی دیگر از دستاوردهای مهم این توافق، ایجاد زیرساخت‌های پرداخت و تبادلات مالی مستقل از دولت‌های ثالث و سازگار با شرایط ضدتحریم است. روسیه نیز برای حمایت از ایران، حدود ده سال قبل فضایی فراهم كرد تا یك بانك ایرانی در داخل فدراسیون روسیه تاسیس شود و تبادلات مالی مستقیم، فارغ از محدودیت‌های تحریمی، امكان‌پذیر گردد، یكی دیگر از اقدامات بسیار مهم و دوستانه روسیه این است كه دست تهران را برای فراهم كردن امكان چرخش مالی ایران خارج از مرزهای خود و بدون محدودیت‌های سرویس‌های بین‌المللی فراهم می‌كند. اما در كنار ابعاد متنوع سیاسی، امنیتی، در زمینه زیرساختی و اقتصادی و نیز حمایت روسیه از ایران در سازمان‌های بین‌المللی نوآورانه و مبتكرانه مانند بریكس، شانگهای و سایر ابتكارات و مشاركت تهران در شكل‌گیری نظم جهانی جدید، یكی از وجوه بسیار مهم و تعیین‌كننده این توافق به شمار می‌رود. همچنین وجود جهت‌گیری‌ها و چارچوب‌های كلیدی منسجم در این توافقنامه، آن را به سندی جامع و كامل برای ارتقای سطح روابط دو كشور تبدیل كرده است. شواهد نشان می‌دهد كه مسكو زیرساخت‌های لازم برای تعمیق مناسبات استراتژیك با ایران را در تمامی ابعاد فراهم كرده و اكنون نوبت تهران است تا زیرساخت‌های عملیاتی در حوزه‌های اقتصادی، ترانزیتی و نزدیكی‌های سیاسی را، فارغ از رویكردهای شعاری و نمایشی، ایجاد كند. انتظار می‌رود تهران هر چه سریع‌تر پیوست‌های عملیاتی خود را در این زمینه اعلام كند. با این همه یكی از آسیب‌های مهم، تلاش جریان‌های غرب‌گرا و مخالف روابط ایران و روسیه، به‌ ویژه اپوزیسیون خارج از كشور كه تحت نفوذ بریتانیا فعالیت می‌كند، برای ایجاد مانع در مسیر توسعه همكاری‌ها از طریق شایعه‌سازی، دروغ‌پراكنی و انتشار اخبار كذب است. به همین دلیل، ماده ۳۳ این توافق جامع اشاره شده كه دو كشور با اقدامات عملیاتی، مانع از فضاسازی‌ها و تبلیغات روس‌هراسانه و ایران‌هراسانه خواهند شد. به ‌طور قاطع باید تاكید كرد كه هیچ شایعه یا تبلیغ ضدایرانی در رسانه‌های رسمی روسی، به‌ ویژه رسانه‌های دولتی، منتشر نمی‌شود.
در همین راستا، ایجاد یك گام عملیاتی برای مقابله با شایعه‌سازی‌ها و تبلیغات منفی علیه روسیه و روابط ایران و روسیه ضروری است، زیرا ایجاد آرامش در ذهن جامعه مخاطب، به ‌ویژه فعالان اقتصادی و تجار، موجب تقویت اقدامات عملیاتی و همگرایی بین دو ملت خواهد شد.
روسیه امروز فرصتی طلایی برای ایران در مسیر گذار به نظم جهانی جدید فراهم كرده و ویژگی‌های پویا و استراتژیك این توافق موجب خشم طرف‌های غربی و امریكایی شده است.
از این رو، هر چه سریع‌تر آماده كردن زیرساخت‌های لازم در ایران برای اجرایی شدن این توافق، امری حیاتی و ضروری است.
لازم است به دو نكته مهم و ضروری اشاره كنم؛ متاسفانه در شرایطی كه همه زیرساخت‌های لازم ازسوی طرف روس خصوصا با لغو تعرفه‌های گمركی برای محصولات ایرانی در فرمت توافق اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای صادرات سهل و گسترده و ورود ایران به بازار وسیع روسیه و اوراسیا فراهم شده لكن متاسفانه تهران هنوز نتوانسته این فرصت طلایی كم‌نظیر را پرورش دهد و سطح صادرات ایران به روسیه رقم بی‌نهایت اندك و ناچیز دو میلیارد دلار است. لذا ضروری است ایران این نقیصه مهم را با حذف بروكراسی دولتی و سفرهای تشریفاتی پرهزینه و فاقد دستاورد و عكس‌های یادگاری تكراری برخی افراد اصلاح و مسوولان مرتبط در این حوزه به جای مصاحبه‌های شعاری به گزارش عملكرد میدانی از فعالیت‌های ملموس قابل ارزیابی‌شان بپردازند و همزمان دست بخش خصوصی برای فعالیت گسترده تجاری نیز باز شود. علاوه بر این یكی از دستاوردهای فوق‌العاده مهم و راهبردی در همكاری‌های ایران و روسیه مشاركت و تبادل دانش فنی در حوزه فضایی است. تاكنون نزدیك به ده ماهواره ایرانی با مشاركت ماهواره‌برهای سایوز روسی به فراجو پرتاب شده‌اند و روسیه با ساخت ماهواره مدرن خیام برای ایران تحولی شگرف در باب صنعت فضایی برای ایران پدید آورد.  به عبارتی مساله راهبردی همكاری فضایی و كسب دانش نوین دراین حوزه از روسیه به عنوان پیشكسوت و كشور پیشگام در حوزه دانش و تكنولوژی فضایی نقش ویژه‌ای برای ارتقای این بعد مهم توسعه‌ای برای ایران دارد. این همكاری در شرایطی رخ می‌دهد كه غرب و امریكا ایده هر كشوری را برای تبادل دانش فضایی و پرتاب ماهواره برای ایران منع و تحریم می‌كنند؛ لكن روس‌ها بی‌توجه به تهدیدات غرب قاطعانه در كنار ایران ایستاده‌اند.

آیا  روابط اسرائیل با روسیه پیچیده، اما راهبردی است؟
  «اندیشکده چتم هاوس» که اندیشکده‌ای معتبر و معروف در سطح بین‌المللی به شمار می‌رود و در لندن مستقر است، در مقاله‌ای به قلم «کسنیا سوتلووا» (Ksenia Svetlova) عضو همکار در برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای این اندیشکده که به تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۲۵ (اول فروردین ۱۴۰۴) رابطه اسرائیل و روسیه را پیچیده، اما راهبردی توصیف کرده است.
در مقاله این اندیشکده آمده است، اسرائیل پیوسته سیاست ابهام راهبردی را در زمینه روسیه دنبال کرده است؛ حتی این امر پس از فوریه ۲۰۲۲ که روسیه به اوکراین حمله کرد، ادامه یافت. زمانی که بیشتر کشورهای غربی تحریم های جامعی را [علیه روسیه] بکار بستند، اسرائیل پاسخی سنجیده را برگزید و رابطه همکاری با روسیه را حفظ کرد.
در بخش دیگری از مقاله اندیشکده چتم هاوس با اشاره به تحولات سوریه آمده است: تحولات اخیر نشان می‌دهد اسرائیل نه تنها در حال حفظ رابطه خود با روسیه است، بلکه آن را تقویت نیز می‌کند. بنابر گزارش‌ها، مقامات اسرائیلی با سران واشینگتن لابی کرده‌اند تا پایگاه‌های روسیه در سوریه حفظ شود. این کار نیز بدین خاطر از سوی اسرائیل انجام شده تا در ارتباط با نفوذ ترکیه بر سوریه پس از سقوط اسد توازن ایجاد شود؛ همچنانکه اسرائیل حضور منطقه‌ای مداوم روسیه را ارزشمند می‌بیند. همچنین اعزام «رومن گافمن» به مسکو برای مذاکره در این خصوص، جدیتی را که رویکرد اسرائیل در ارتباط با روسیه دارد، آشکار می‌سازد.
با این حال، مقاله اندیشکده چتم هاوس به ایران که می‌رسد، می‌گوید: مسکو یک توانایی از خود نشان داده که می‌تواند رابطه‌اش را مجزا کند؛ به طوری که در عین حالی که رابطه خود را با اسرائیل حفظ کرده، همزمان رابطه‌اش با تهران را عمیق کند.
پوتین در کنار زوجی یهودی بزرگ شد
اما جدای از مسائل راهبردی، اندیشکده آمریکایی بروکینگز در مقاله‌ای با عنوان «نقش روسیه در بحران غزه و اسرائیل» چیست؟ که به تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۲۴ (۱۱ بهمن ۱۴۰۲) منتشر شده، به نکات جالبی در خصوص شخص ولادیمیر پوتین اشاره کرده است.
این مقاله در ابتدا با اشاره به سیاست اتحاد جماهیر شوروی سابق در ممانعت از خروج یهودیان این کشور می‌نویسد: پس از فروپاشی شوروی محدودیت‌ها در خروج از کشور برای یهودیان برداشته شد و موجی از مهاجران یهودی از روسیه و دیگر کشورهایی که پیشتر جزو اتحادیه جماهیر شوروی بودند، به اسرائیل، آمریکا و اروپا رفتند.
این اندیشکده در ادامه می‌نویسد: تا سال ۲۰۰۰ و تا زمانی که ولادیمیر پوتین بر سر کار بیاید، بیش از یک میلیون اسرائیلی به نوعی دارای میراثی از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند و بسیاری از آن‌ها به روسی تکلم می‌کردند. با گذر زمان، پوتین این جمعیت را به عنوان فرصتی برای روسیه تلقی کرد؛ چرا که او نیز دارای ارتباطاتی با خانواده‌های یهودی بود. پوتین در لنینگراد (که بعدا سن پترزبورگ نام گرفت) بزرگ شد و کودکی خود را در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی پس از جنگ جهانی در آنجا گذراند. او در آپارتمانی اشتراکی رشد یافت و در بیوگرافی که تقریبا از سوی خود او نوشته شده، در خصوص یک زوج یهودی صحبت کرده که به نوعی پدر و مادر بالفعل او شده بودند؛ چرا که پدر و مادر واقعی او همیشه سرکار بودند.
پوتین همچنین در زندگی نامه خود از معلم مورد علاقه‌اش صحبت می‌کند که به او آلمانی یاد می‌داد و او نیز یهودی بود و بعدا به اسرائیل مهاجرت کرد.
روابط اقتصادی روسیه و اسرائیل
روسیه و اسرائیل مبادلات زیادی نیز در زمینه تجاری با همدیگر دارند. بنابر مقاله‌ای که در تاریخ هفتم اوریل ۲۰۲۵ (۱۸ فروردین ۱۴۰۴) در مجله «مرکز مطالعات امنیت ملی» دانشگاه علوم کاربردی رامایای هند (Ramaiah University of Applied Sciences) منتشر شده، روابط دوجانبه میان اسرائیل و روسیه از زمان فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ به شکلی چشمگیر افزایش یافته؛ به طوری که بر اساس اعلام بانک اسرائیل در سال ۲۰۲۲، این رقم به حدود سالانه ۵ میلیارد دلار می‌رسد. این در حالی است که میزان تجارت میان اسرائیل و روسیه در سال ۱۹۹۱ تنها حدود ۷۰ میلیون دلار بود. این رقم اما ظرف ۵ سال یعنی تا سال ۱۹۹.۹ برابر شد و به رقم ۶۵۰ میلیون دلار رسید و از آن زمان به بعد، اسرائیل و روسیه موفق شدند تا رابطه اقتصادی راهبردی خود را حفظ کنند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه