گزارش
مجتبی گیوی- سید عباس صالحی، وزیر ارشاد در توئیتی نوشت:"دهه محرم فرصتی برای تقویت انسجام ملت ایران است. از صدا و سیما، خطبا، مداحان، هیاتها، مساجد، حسینیهها، موکبهای خیابانی، رسانه وگروههای مجازی و.. نباید صدای اختلاف و دوقطبی شنید.برای دعوا وقت داریم! امروز روز اتحاد ملی است.هر صدای تفرقه افکن صدای دشمن است، به آن مجال ندهیم." با فرارسیدن ماه محرم، تقویم فرهنگی ایران رنگ دیگری به خود میگیرد؛ آیینها جان میگیرند، سنتها زنده میشوند و ملتها در امتدادی فراتر از جغرافیا، در یک زبان مشترک به نام عاشورا با یکدیگر سخن میگویند. محرم، دیگر تنها یک مناسک مذهبی نیست؛ ظرفیتی تمدنی و رسانهای است که ایران از طریق آن، چهره انسانی، معنوی، اخلاقمدار و عدالتمحور خود را در قالب هنرها، آیینها و مشارکتهای مردمی به جهان عرضه میکند. پیش از آتشبس، در شبهایی که هنوز صدای پدافندها در آسمان ایران شنیده میشد و در روزهایی که مردم دلنگران و داغدیده اما مقاوم پای ایران ایستاده بودند، همگی چشم به راه محرم بودیم. چشم به راه اینکه عاشورای حسینی دیگر بار از راه برسد و دلهای داغدار ما را تسکینی باشد. چشم به راه شور و شیدایی حسینی که گامهای ما را استوارتر کرده و امید به پیروزی را در وجودمان تقویت کند. شکر خدا حالا که محرم رسیده است، آرامش به شهرها با آتشبس بازگشته است اما همگی میدانیم که ایران امسال عاشورای متفاوتی را تجربه خواهد کرد. عاشورایی که امسال بناست در تکیههایش از ایران و خونهای تازه ریخته شدهاش، خوانده شود. عاشورایی که بناست امسال در زیر علم ابوالفضل عباس(ع) از برادری و وفاداری مردمی بگوید که با تفاوت رنگ و زبان در کنار یکدیگر و ایران ایستادند. هر سال، با آغاز محرم، ایران به صحنهای باشکوه از تجلی فرهنگ شیعی تبدیل میشود. آیینها، نمادها، صداها، حرکتها و باورها، در هم تنیده و در قالبی منسجم، پیام تمدنی عاشورا را بازتاب میدهند. در همین حال، کشورهایی چون عراق، لبنان، پاکستان، هند، آذربایجان، ترکیه و حتی جوامع شیعی در اروپا و آمریکای شمالی نیز، در آیینهایی مشابه، با ایران همنوا میشوند. این همصدایی فرهنگی، نوعی «دیپلماسی بیواسطه» را شکل داده که در سالهای اخیر، به یکی از مهمترین ابزارهای قدرت نرم ایران بدل شده است. محرم، آیینهای است که در آن میتوان فرهنگ، هنر، تاریخ، ادبیات، آیین و جهانبینی ایرانی را مشاهده کرد. این آیینه، امروز نهتنها برای مردم داخل کشور، که برای ملتهای دیگر نیز الهامبخش شده است؛ ملتهایی که با زبانها، رسوم و زمینههای اجتماعی متفاوت، اما با یک پیام مشترک به نام «حسین» گرد هم میآیند. عاشورا؛ پیوند فرهنگی فراتر از مرزها از پیادهروی میلیونی اربعین در عراق تا آیینهای عزاداری در کراچی و کشمیر، از اجرای تعزیه در سارایوو و برلین تا مراسم نخلگردانی در یزد و طبس، پیوندهای فرهنگی ناشی از عاشورا، به شبکهای گسترده از ارتباطات انسانی و تاریخی در جهان اسلام تبدیل شده است. در این میان، نقش ایران بهعنوان مرکز تولید، انتقال و بازتولید این آیینها برجسته است. ساختار شکلگرفته در ایران برای عزاداری، از زبان هنر بهره میگیرد، مفاهیم را در قالب نمادین منتقل میکند و گفتمان مقاومت و معنویت را به تصویر میکشد. در دهههای اخیر، بخش قابل توجهی از جامعه جهانی، به ویژه در کشورهای منطقه، ایران را نه از دریچه بیانیههای سیاسی، بلکه از منظر آیینهای مذهبی و فرهنگی آن در محرم میشناسند. در چنین بستری، محرم تبدیل به ابزار تعامل فرهنگی و گفتوگوی تمدنی شده است؛ ظرفیتی که در بسیاری از تعاملات فرهنگی، جایگزینی برای سازوکارهای رسمی دیپلماتیک محسوب میشود. تعزیه؛ نمایش آیینی ایران در صحنه جهانی یکی از درخشانترین نمودهای فرهنگی محرم در ایران، آیین تعزیه است؛ هنری که ریشه در سنتهای شفاهی دارد اما با عناصر نمایشی، موسیقایی، دراماتیک و ادبی عجین شده است. تعزیه در ایران نهتنها میراثی ملی، بلکه جهانی است؛ چنانکه در سال ۱۳۸۹ در فهرست میراثفرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسید. امروز، تعزیه در بسیاری از کشورهای جهان، با اقتباس از الگوی ایرانی، به زبانهای مختلف اجرا میشود و بازتابی از هنر آیینی ایرانی در قلمروهای فرهنگی دیگر است. در شهرهایی چون پاریس، رم، لندن، استانبول و بیروت، تعزیه یا بازآفرینی آن، نهتنها مخاطبان ایرانی، بلکه تماشاگران بینالمللی را جذب کرده است. این نمایشها، ابزارهایی برای معرفی فرهنگ شیعی و روح حماسی عاشورا هستند که در قالب فرم هنری قابل فهم برای دیگر ملتها ارائه میشود. موکب؛ بازتاب سبک زندگی حسینی موکبهای ایرانی، بهویژه در پیادهروی اربعین، یکی دیگر از ظرفیتهای ملموس دیپلماسی فرهنگی هستند. حضور هزاران موکبدار ایرانی در مسیر نجف تا کربلا، صرفاً یک فعالیت خدماتی نیست؛ این موکبها، به ویترینهایی از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی تبدیل شدهاند؛ سبکی که در آن مهماننوازی، سادهزیستی، مهربانی، ادب، پذیرایی و احترام به زائر در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. این موکبها، در میان زائران غیرایرانی نیز بازتاب مثبتی داشتهاند. در گفتگوهای مردمی، بسیاری از زائران از کشورهای عربی و حتی اروپایی، «موکبهای ایرانی» را بهعنوان خاطرهانگیزترین بخش سفر خود یاد میکنند؛ جایی که با فرهنگ، غذا، آداب و رسوم و منش ایرانی آشنا شدهاند. بازتاب محرم در رسانههای جهانی در سالهای اخیر، بازتاب آیینهای محرم ایران در رسانههای بینالمللی، افزایش چشمگیری داشته است. شبکههایی مانند الجزیره، فرانس۲۴، RT و BBC عربی، بهصورت ویژه به پوشش دستههای عزاداری، مراسم نخلگردانی، تعزیه و موکبها پرداختهاند. در گزارشهای این رسانهها، ایران بهعنوان کشوری با فرهنگ مذهبی ریشهدار، معنوی و مردمی معرفی میشود. این روایتها، در تعارض کامل با تصویرسازی منفی برخی جریانهای رسانهای غرب از ایران است. محرم، در چنین بستری، نقش یک «پادروایت فرهنگی» را ایفامیکند؛ روایتی که بر عدالت، انسانیت، مقاومت، کرامت و عقلانیت تأکید دارد و چهرهای واقعیتر، انسانیتر و تمدنیتر از ایران به جهانیان ارائه میکند. نماد دائمی برای مبارزه و ایستادگی از دیگر سو عاشورا به عنوان نماد ایستادگی در برابر ظلم و ستم، در طول تاریخ الهامبخش مبارزههای مردم ایران بوده است. این واقعه تاریخی به ویژه برای شیعیان، نمادی از مظلومیت، ایستادگی در برابر ظلم و شهادت در راه حق است. با نگاهی به تاریخ مبارزههای مردم ایران میتوانیم رد سرخ حماسه حسینی را ببینیم که در مبارزهها و مقابله با دشمنان سرلوحه قرار گرفته است. نمونه پررنگ این پیوند را میتوانیم در جنگ هشت ساله ایران با عراق مشاهده کنیم. پیوندی که برخاسته از مکتب امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بود. «بچهها و جوانهای ما خیال نکنند که مسئله، مسئله ملت گریه است. این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید ملت گریه. آنها از همین گریهها میترسند برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است. دستههایی که بیرون میآیند مقابل ظالم هستند، قیام کردهاند، اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود، اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود». (صحیفه امام، ج۱۰، ص۳۱۵) خدمت متقابل امر ملی و امر مذهبی با وجود این پیوندهای عمیق عاطفی و مذهبی است که امروز ما میتوانیم از خدمات متقابل ایران و عاشورا سخن بگوییم. ایرانیان همان طور که در طول تاریخ در تنگناها از مضامین والای مکتب حسین(ع) بهره بردهاند، خود نیز یکی از علمداران تاریخی این مذهب بودهاند. علمدارانی که طی قرنها پرچم سرخ عاشورای حسینی را بالا نگه داشته و نسل به نسل منتقل کردهاند. امروز ما میتوانیم از گذشتگان خود درس بگیریم و به تعامل سازنده دو عنصر پررنگ در ایران یعنی امر ملی و امر دینی بیندیشیم و نشانههای آن را در اجتماعات پیش رو در تکیهها، هیئتها و سوگواریها وارد کرده یا بازیابی کنیم و این گونه اتحاد و همدلی که این روزها از آنها به عنوان اصلیترین دستاورد جنگ ۱۲ روزه نام برده میشود، حفظ و تقویت کنیم. در این ایام هیئتها، تکیهها و حسینیهها مانند دوران جنگ و مانند هر لحظهای که ایرانی در دوران سختی قرار داشته، میتوانند پناهگاه و ملجأ مردم آسیبدیده و داغدار باشند. منبرها، اشعار و مداحیها میتوانند به روایت هر چه بیشتر این جنگ ۱۲ روزه و مقاومت مردمی بپردازند. مهربانی و همدلی مردم در این ایام نشانهای از نصرت الهی بود، با مردم از این نشانهها سخن بگوییم و با بیان آنچه کردهاند، خدمات قهرمانانهشان را ارج نهیم. خوب است این روزها در کنار به یاد آوردن نام فرماندهان و نظامیان و تلاش دانشمندان، از زحمات امدادگران و حضور مردم عادی نیز سخن بگوییم. به یاد داشته باشیم هر مسجد و هر هیئتی میتواند مرکزی برای ساماندهی مردمی باشد که مشتاقاند برای هموطنان آسیبدیده خود کاری انجام دهند و دردی را التیام بخشند. هیئت امام حسین(ع) برای همه است در انتها باید به این نکته هم اشاره کرد که با توجه به اقبال مردم در این ایام به مجالس عزای حسینی و همچنین اهتمام دست اندرکاران هیئتها به حضور هر چه بیشتر مردم، مراقبتهایی لازم است مد نظر قرار بگیرد. مراقبتهایی که حجتالاسلام زائری نیز در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به آن پرداخته و با بیان اینکه عاشورا برای مردم ما فرهنگ است، از آداب برخورد با افرادی گفته است که شاید امسال برای نخستین بار به هیئتها آمده یا پس از سالیان دوباره به این مجالس بازگردند. نکاتی مانند برخورد محترمانه، مدیریت محتوا و همچنین پرهیز از نتیجهگرایی. با توجه به این نکات خوب است، در این روزها که حرم سرخ حسینی آغوشش را به روی مردم پس از جنگ ۱۲روزه باز کرده است. از این فرصت پیش آمده بهره برده و به یاد داشته باشیم یکی از آداب دیرینه هیئتها و مجالس عزا این است که درِ خانه امام حسین(ع) به روی همه مردم باز است. از آنجا که بانیان مجالس، طبق سنت کهن و باور مذهبی، صاحب عزا را خاندان اهل بیت(ع) میدانند، پس در این مجلس نه از دستهبندی خبری بوده است و نه از غربالگری. در این ایام به یادآوری این سنت دیرین درِ مساجد و تکایا را به روی همه مردم از هر قشر با تفاوتهای فرهنگی و پوشش، باز بگذاریم. میدانیم که مجلس امام و ذکر اهل بیت(ع) آداب و ترتیبی دارد اما آنکه برای عرض ارادت و التیام به این مجلس میآید، انشاءالله خود واقف به این ادب بوده و برگزارکنندگان نیز بهتر است با صبر و دوراندیشی با این تفاوتها برخورد کنند تا همچون گذشته همگی زیر پرچم سرخ امام حسین(ع) گرد آمده و مجتمع شویم.عاشورا، زبان مشترک ملتها برای گفتوگوی فرهنگی با ایران در جهانی که روزبهروز مرزهای رسانهای و فرهنگی گستردهتر میشوند، ملتها برای درک یکدیگر به زبانهای جدیدی نیاز دارند؛ زبانهایی که از دل آیینها، هنرها، اسطورهها و خاطرههای جمعی برمیخیزند. عاشورا، یکی از آن زبانهای جهانی است؛ زبانی که ایران بیش از هر ملت دیگری به گویش آن مسلط است. محرم، امروز فرصتی است که ایران از آن برای معرفی خویش به جهان استفاده میکند. معرفی نه از طریق سیاست، بلکه از طریق فرهنگ؛ نه از مجرای قدرت سخت، بلکه از طریق قدرت نرم؛ نه با تریبونهای رسمی، بلکه با صدای طبل، نوحه، اشک، نمایش، هنر و آیین. در آیینه محرم، جهانیان ایران را میبینند؛ ایرانی با چهرهای معنوی، مردمی، اهل گفتوگو، صاحب تاریخ و پیامآور اخلاق. این چهره، سرمایهای فرهنگی برای آینده دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است؛ سرمایهای که ریشه در کربلا دارد و شاخههایش در دل ملتها روییده است. سیر تاریخی عزاداری محرم در ایران در سرزمین های اسلامی و به خصوص ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان آل بویه بود. «ای فرزندم به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنان بگو، پدرم غریب و دور از وطن و در راه خدا شهید شد او را ندبه کنید و بر او گریه و عزاداری نمایید» این جمله ای است که بزرگ شهید دشت کربلا در آخرین لحظات، قبل از شهادت خطاب به فرزندش امام زین العابدین (ع) گفت. دستور امام بر زمین نماند و از عصر روز عاشورا تا همین امروز، شیعیان شیفته امام حسین(ع) در سالروز شهادت او چون عزادارانی که تازه عزیزی از دست داده باشند گریه و زاری می کنند. حضرت زینب در کربلا و کوفه و شام، ام السلمه همسر پیامبر در مدینه، جابر بن عبد الله انصاری در کربلا و آل بویه در ری اولین کسانی بودند که سنت عزاداری برای امام را در نقاط مختلف مرسوم کردند، پس از آنها عزای حسین هر روز و هر سال پر رونق تر، فراگیرتر و حزن انگیزتر شده و انگار نه انگار که از آن تاریخ ۱۳۳۲ سال خورشیدی گذشته است. در سرزمین های اسلامی و به خصوص ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان آل بویه بود، آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که جد آنها ابوشجاعِ بویه پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرامگور ساسانی میرسد. تا پیش از آن عصر شیعه قدرت سیاسی را در دست نداشت و با به قدرت رسیدن آل بویه، شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشد و معزالدوله دیلمی که پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند. از همین روز تاریخ نگاران معتقدند اولین دستههای عزاداری که به طور رسمی در خیابانها با مرثیه خوانی و مقتل خوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتد. این نوع عزاداری تا پایان حکومت آلبویه مرسوم بود و با برآمدن سلجوقیان از تخت حکومت تقریباً ضعیف میشود. پس از آن عزاداری در سالروز حادثه عاشورا از حالت رسمی و عمومی به خانه ها و قلوب شیعیان عقب نشینی کرد، تا اینکه حکومت قدر قدرت صفویان ظهور کرد. در منطقه شرق آناتولی و آذربایجان و قسمتهایی از قفقاز محل زندگی ترکهایی؛ معروف به قزلباش بوده است، قزلباشها چند قبیله بودند که ائتلاف ایشان را قزلباش میگویند؛ زمانی که شاه اسماعیل به کمک قزلباشها در ایران به حکومت میرسد و دولت صفویه را تاسیس میکند برای اولین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند و عزاداری امام حسین علیهالسلام از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاصی می گیرد، همین قزلباشها که نیروی نظامی دولت صفویه را تشکل میدهند و همراه با اسب و شمشیر و کتل و سنج و طبل بودند در ایام عاشورا همراه مردم عزاداری میکنند ولی چون نظامی هستند زمانی که عزاداری میکنند دستههای عزاداری ایشان بیشتر حالت حماسی و نظامی دارد. نمونههای این عزاداری در اطراف آذربایجان هنوز مرسوم است که به آن شاخ سین(شاه حسین)میگویند، شاخ سین یک گونه عزاداری است که نظم خاصی دارد و افراد در کنار هم قرار میگیرند و با نظم خاصی همراه با بدست گرفتن شمشیر و با آهنگی که با نواخته شدن طبلها ساخته میشود و با سرودن اشعار حماسی و آهنگین در «بحر رجز» مراسم را ادامه میدهند. بعدها که صفویه بر کل ایران مسلط میشود و مذهب رسمی ایران شیعه میشود کم کم گونههای دیگری به عزاداری اضافه میشود مانند گونههای شاخ سین(شاه حسین) که عزاداری حماسی است و پس از آن زنجیر زنی نیز اضافه شد، البته برخی منشا آن را از هند و پاکستان میدانند و برخی از عربها اما سینه زنی با نظم خاص و دستههای خاص در دوره صفویه رواج پیدا میکند و همه گیر میشود و دستهها و هیئتهای عزاداری براه میافتد و اشعار خاصی برای عزاداری در این دوره اضافه میشود. تا قبل از این دوره، اشعار ما بیشتر عربی بودند ولی از قرن نهم به بعد اشعار فارسی و ترکی هم اضافه میشود و گونههای عزاداری، تنوع بیشتری پیدا میکند یعنی مرثیه خوانی؛ مقتل خوانی، روضه خوانی؛ زنجیر زنی؛ شاخ سین(شاه حسین) و برخی دیگر از انواع دیگر نیز افزوده میشود و تقریباً یک سنت ثابت بر جای می ماند. پس از صفویان در دوره های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی می ماند، به عنوان نمونه در دوره زندیه چون شخص کریم خان مقید به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دسته جات عزاداری را برپا میکرد در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد، خصوصاً در عهد ناصری دهه اول محرم عزاداری و حرکت دستهها در مساجد و تکایا و برگزاری مراسم دیگر به اوج خود رسید که عامل اصلی این امور علمای بزرگ شیعه بودند که در تهران و شهرستانها این آیین را همراه با اطعام و پذیرایی از عزاداران سیدالشهداء رواج دادند. دوران قاجار اما سرآغاز برآمدن سبک و شیوه های نوینی در مراسم عزاداری محرم و عاشورا بود، چر ا که از این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری به نام " شبیه خوانی " به مراسم اضافه میشود، بر این اساس در عزاداری به بر پایی مراسمی جهت بازسازی حادثه عاشورا میپرداختند و عدهای مانند تئاترهای امروزی نقش افراد را بازی میکردند البته این نوع عزاداری شعرهای خاص خود را داشت و این گونه عزاداری در دوره قاجاریه و فتحعلی شاه بیش از هر زمان دیگری رواج پیدا میکند. شبیه خوانی به خصوص در دوره فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه با برپایی تکیه و ساختمانهایی که جهت برقراری تعزیه خوانی تاسیس شده بودند رسم و رسوم و شیوه خاص خودش را پیدا کرد. در سال ۱۲۴۸ شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار تکیه دولت با گنجایش ۲۰ هزار تماشاگر ساخته شد. بسیاری بر این باورند که دوره قاجار بیشترین تنوع در گونه های عزاداری را مرسوم کرد، چرا که علاوه بر شبیه خوانی و تعزیه، بر پایی سقا خانه؛ تیغ زنی، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا، مراسم تشت گذاری و.. . نیز در این دوره مرسوم شد. پس از قاجاریان و با به تخت نشستن رضا شاه، دوره رکود دسته جات و هیئت های عزاداری شروع شد، در این دوره تکیهها بسته و عزاداری ممنوع شد و این رویکرد منجر به آن شد که گونه دیگری از عزاداری در قالب هیئتهای عزاداری خانگی رشد بیشتری کنند و این جلسات به صورت هفتگی یا ماهانه برقرار شود. در دوره پهلوی دوم اما محمدرضا شاه هر چه کرد نتوانست با قدرت و تاثیر گذاری هیئت های مذهبی و دهه محرم مقابله کند. به گونه ای که به باور بسیاری کلید انقلاب اسلامی از دهه ” ۱۳۴۰و به ویژه محرم ” ۱۳۴۲در ایران زده شد. علاوه بر این راهپیمایی میلیونی در تهران و سراسر ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در سال ۵۷ به مثابه تیر خلاصی بود به حکومت شاهنشاهی که پایان آن را حتمی کرد. پیروز شدن انقلاب همچون دمیدن خون تازه ای در رگ های شیعیان و سنت های عاشورایی بود، از ان تاریخ تا کنون همه شیوه های مقبول و مرسوم عزاداری در نقاط مختلف ایران پیاده و اجرا می شود. حال و هوای محرم در شهرهای ایران رسم و رسوم وابسته به آیینهای ماه محرم با وجود شباهتهایی که در نقاط مختلف به هم دارند، اما در عین حال با شیوه خاص همان منطقه برگزار میشود. در هر شهر و روستا، مردم با آیینها و رسمهایی که نسل به نسل منتقل شده است، سوگواری خود برای شهادت امام حسین (ع) را نشان میدهند. ایسنا در یک سلسله گزارش قصد دارد تا به رسوم خاص برخی شهرهای کشور بپردازد. اسدالله طاقتی احسن - فرهنگیار فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صداوسیما - در منطقه کبودرآهنگ استان همدان ، با بیان اینکه زبان منطقه مردم کبودرآهنگ استان همدان ترکی با لهجه محلی و مشترک با آذری زبانها است، گفت: ماه محرم در گویش ما «موحَرّم آیی» گفته میشود. شهرستان کبودرآهنگ گسترده و دارای ۲۲۰ روستا و سه بخش است؛ منطقه مهربان شامل بخش شیرینسو و بخش گلتپه دارای ۶۰ روستا است که مراسم و آیین مشترک و نزدیک به هم دارند. در کبودرآهنگ و بخش مرکزی مراسم متفاوت از این دو بخش است. به گفته او مردم این منطقه علاقه زیادی به ائمه اطهار و حضرت امام حسین (ع) دارند، به همین خاطر قبل از رسیدن ماه محرم مجالس شادی و عروسی را تمام میکنند. زنان هم آرایش وحنا گذاشتن را قبل از محرم انجام میدهند و در دو ماه محرم و صفر، جشن و شادی و حنا و آرایش تعطیل میشود. طاقتی به غبارروبی مساجد، شستوشوی ظرفها و فرشها و آماده کردن امکانات مختلف برای عزاداریهای ماه محرم اشاره کرد و افزود: با شروع ماه محرم زنان، مردان و کودکان لباس سیاه به تن کرده و پرچم عزای حسینی در معابر، مساجد و حسینیهها برافراشته میشود. تغییر شیوه عزاداری در طول زمان او با اشاره به اینکه در گذشته خبری از امکانات امروزی و سیستم صوتی و تصویری نبود و عزاداری به صورت سنتی و ساده برگزار میشد، اظهار کرد: مراسم شبها در مسجد بالا و روزها در مسجد پایین برگزار میشود؛ به این صورت که یک منبری روحانی برای دهه اول محرم انتخاب میکنند تا سخنرانی کند. بعد از منبر سینهزنی و زنجیرزنی در مسجد با مداحی مداحان و حضور مردم برگزار میشود. این فرهنگیار ادامه داد: در قدیم که مداح سواد نداشت تا با کتاب نوحه بخواند، چند نفری که صدای خوب داشتند، از خودشان جملاتی را در سوگ و عزا میگفتند و حاضرین تکرار کرده به سینه میزدند. مردان پیراهن را تا کمر باز کرده و چنان سینه میزدند که سینههایشان سرخ میشد و حتی برخی از هوش میرفتند. او با بیان اینکه ابیات نوحه معمولا ابتدایی و برخاسته از ذوق و سلیقه مداح بود، اظهار کرد: مثلا: «حسین وای / شهید وای / امام وای / حسین یارا لاریا قوربان اولوم» به معنی حسین قربان زخمهایت شوم. در آخر مراسم هم برخی بر یزید و شمر لعنت میفرستادند و حاضرین در پاسخ میگفتند: بیش باد. ماجرای یک رسم منسوخ شده محقق و فرهنگیار فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صداوسیما ادامه داد: در گذشته در نزدیکی شهرستان شیرینسو مکانی به نام «نشانگاه» وجود داشت که به شکل دایرهای سنگهای فسیلی جمع کرده بودند و این محل را مقدس میدانستند. مردم شبانه از مسجد عزاداری کنان با چراغهای دستی و زنبوری به «نشانگاه» میرفتند. این مکان و این مراسم این روزها منسوخ شده است. او با بیان اینکه عزاداری ماه محرم همزمان با روز هفتم ماه محرم شدت پیدا میکرد، اظهار کرد: در این منطقه روز هفتم به «قَتیل عباس» معروف است. مردم معتقدند در این روز حضرت عباس (ع) به جنگ رفته است. روزهای بعد را هم به روز حضرت قاسم (ع)، روز علیاکبر (ع)، تاسوعا، عاشورا، شام غریبان و سوم امام و... را برگزار میکنند. دو ماه عزداری بیوقفه طاقتی گفت: شاید در سایر مناطق کشور فاصلهای بین دهههای مختلف ماه محرم و صفر وجود داشته باشد، اما منطقه شیرینسو تنها منطقهای است که دو ماه محرم و صفر را تماما عزاداری میکنند. با پایان یافتن مراسم در مساجد در شام غریبان، مردم دوباره به مساجد و حسینیهها برگشته و تا اربعین عزاداری را ادامه میدهند. گروهی از افراد با چندین اتوبوس راهی قم و مشهد میشدند و عزاداری را تا آخر ماه صفر ادامه میدادند. او درباره ویژگی خاص نوع عزاداری در کبودآهنگ، توضیح داد: یکی از ویژگیهای عزاداری در کبودرآهنگ و روستاهای اطراف این است که سینهزنی به شکل دو ضرب و سه ضرب است که به «قتلمه» به معنای خم شدن معروف است. در این شکل از سینهزنی، سینهزنان سیه پوش با یک دست، کمرِ نفرِ جلویی را گرفته و با دست دیگر به سینه میزنند و در هر ضرب، یک درمیان به پایین خم شده، به سینه میزنند و دوباره بلند شده و به سینه میزنند. در این سینهزنی شدت ضربه دست زیاد است. حاجتخواهی با عَلَم این فرهنگیار با تاکید بر اینکه برای مراسم محرم تهیه عَلَم، کَجاوه، زنجیر، طبل و سنج از ملزومات است، بیان کرد: عَلَمها را از روز اول حاضر میکنند، پرچمها و پارچههای سالهای قبل را تمیز کرده و دوباره به عَلَم میزنند. علمها معمولا از چوبهای سبک و بلند ساخته شده است و بالای آن فلزِ پنجه میزنند و در اطراف عَلَم پارچههای نذری مردم و بیشتر زنان را میزنند. زنان به سلیقه خود و برای برآورده شدن نیت و حاجت خود روسری یا دستمال بلند به عَلَم هدیه میدهند و همه را به عَلَمها میزنند تا در مراسم استفاده شود. او افزود: چند نفری هم نَعش (پیکر نمادین از شهدا) و کجاوه از چوب درست میکنند. نَعشها (پیکرهای نمادین) معمولا پیراهن و شلوار پرکرده از کاه است که روی آن رنگ قرمز به نشانه خون میریزند. کجاوهها هم به شکل مکعب و هرمی است که روی آن پارچههای رنگی و مشکی میکشند. نَعش و کجاوه در روز تاسوعا و عاشورا داخل دستههای عزاداری بر دوش مردم حمل میشود. گهواره حضرت علیاصغر (ع) هم در بین دسته حمل میشود و مردم نذری داخل آن میریزند. امروزه مراسم شیرخوارگان هم به عزاداریها اضافه شده و در جمعه اول ماه محرم زنان به تن نوزادان و کودکان کوچک دو تا سه ساله لباسهای سبز و سفید میکنند و به مکانهای عزاداری شیرخوارگان میبرند. طاقتی ادامه داد: روز تاسوعا دستههای عزاداری در کوچهها و خیابانها عزاداری میکنند و عموم مردم هم شرکت کرده و نذورات پخش میکنند. در روز عاشورا نیز دسته عزاداری از مسجد بالا و با نوحه همیشگی: «محمل یولا دوشدو اویان ابالفضلیم / زینب ایراقلاشدی اویان ابالفضلیم» به معنی «محمل و دسته به راه افتاد، بیدار شو ابوالفضلم / زینب دور شد، بیدارشو ابولفضلم» شروع به حرکت میکند. دسته عزاداری حرکت کرده به طرف مسجد پایین و در آنجا هم جمعیت جمع شده و هر دو دسته به هم ملحق میشوند و با نوای حزین نوحه و سینهزنیِ حاضرین گریه و ماتم میگیرند؛ سپس دستههای عزاداری مرتب پشت سرهم سینهزنان و زنجیرزنان با صدای مداحان و طبل و سنج به مسیر راهپیمایی ادامه میدهند و مداحان هم به نوبت مداحی میکنند. همه مردم سیاه پوش هستند و برخی به شانههایشان گِل میمالند. «نَذِرگه» معروف در کبودرآهنگ چیست؟ او نذری دادن در روزهای ماه محرم را یکی از رسوم دیرینه مردم منطقه کبودرآهنگ معرفی کرد و گفت: به نذری «نَذِرگه» میگوییم. نذورات شامل دام و طیور، نقل و شیرینی و شکلات، آش، شله زرد، نان فطیر و پنیر، نان و سبزی، شربتهای خانگی است. ناهار و شام به اقوام و مستمندان با غذای محلی «اِی ران شوربا»، «اِی ران شوربا آبگوشت» که با دوغ و کشک تهیه میشود، میدهیم. این فرهنگیار بیان کرد: یکی از نذوراتی که از قدیم رایج بوده توزیع نان فطیر است. این نان توسط زنان در تنور و یا روی ساج پخته میشود. روی آن زرده تخممرغ میزنند و بسیار خوشمزه است. نان فطیر و پنیر را در داخل مسجد شب و روز عاشورا در بین مردم داخل دستههای عزاداری توزیع میکنند. نان و سبزی و پنیر هم با نان لواش لقمه شده بین عزاداران توزیع میشود. او با بیان اینکه توزیع حلیم نذری هم از هفتم محرم تا آخر ماه صفر در اکثر خانهها مرسوم است. جوانان و علاقهمندان در پخت حلیم به صاحبخانه کمک میکنند و مردم با بردن ظرف نذری میگیرند. در پخت و توزیع حلیم زنان نقش مهمی دارند. در قدیم سینیهای بزرگ مسی به نام مجمعه را از آش و حلیم پر میکردند و خانه به خانه پخش میکردند. «عَلَم یاتِردما» چگونه برگزار میشد؟ طاقتی ادامه داد: روز عاشورا راهپیمایی و عزاداری در مسیرهای تعیین شده برگزار میشود و هنگام ناهار در مسجد بالا جمع شده و بعد از گوش کردن به سخنرانی و جمعآوری نذورات نقدی و کمکهای مردم و پس از اقامه نماز ظهر عاشورا در جلو مسجد برای رسم قدیمی به نام «عَلَم یاتِردما» به معنی علم خواباندن جمع میشدند. در این مراسم چند نوحه از واقعه کربلا خوانده میشد، سپس یکی از عَلَمها را خم کرده و سینه میزدند. در این بین هرکس نذری داشت به عَلم دست میکشد و زنان، بچههای تازه متولد شده را سه بار از بالا و زیر عَلَم رد میکردند و مریضان را زیر عَلَم میآوردند تا شفا بگیرند. بعد از عَلَم چند خیمهگاه چوبی و پارچهای را آتش میزدند. چند بچه را نمادین اسیر میبردند و شمر با اسب در بین جمعیت تاخت و تاز میکرد و در پایان عَلَم را به مسجد بر میگرداندند. عَلَم خواباندن این روزها کمرنگ شده است. به گفته او در روز عاشورا اکثر خانهها ناهار نذری میدهند و مردم بعد از مراسم برای صرف ناهار به خانهها میروند. شب شام غریبان نیز بعد از گوش کردن سخنرانی در مسجد و یا مزار شهدا شمع روشن کرده، نوحهخوانی و سینهزنی میکنند. این فرهنگیار بیان کرد: در ایام محرم مجالس قرآنخوانی در بیشتر خانهها دایر است و از قاریان قرآن دعوت میشود. بعد از ختم قرآن نیز برای اموات و تازه درگذشتگان دعا میکنند. او در پایان تاکید کرد: در منطقه ما مردم معتقدند عشق و علاقه به امام حسین (ع) را پدران و مادران ما و نسل گذشته به ما آموختهاند واین مراسم ماندگار است. در نوحه خود میگویند: «یِل یاتار طوفان یاتار / یاتماز حسینین پرچمی» به معنای «باد وطوفان میخوابد / اما پرچم حسین نمیخوابد». مداحان در نوحهخوانی از نوحههای شاعران و مداحانی مثل یحیوی، کلامی، علیزاده، موذنزاده و... استفاده میکنند. نوحهها اغلب به زبان ترکی است. بعضی مواقع نوحههای فارسی و عربی هم در بین عزاداری استفاده میشود. مراسم عزاداری معمولا تا اربعین ادامه دارد تا عزاداران با هزینه خود به صورت کاروانی عازم قم و مشهد شوند.