صفحه اول
عبدالله غفوریان- فلسفه عاشورا در مبارزه با ظلم و فساد و احیای دین اسلام نهفته است. امام حسین(ع) با قیام خود در برابر حکومت یزید، که نماد فساد و انحراف از مسیر اسلام بود، ایستاد و با شهادت خود، درس مقاومت و ایستادگی در برابر ستم را به مسلمانان آموخت. هدف اصلی امام حسین(ع) اصلاح امت اسلامی و بازگرداندن آن به مسیر درست و احیای احکام و واجبات الهی بود. امام در سخنان گهربار خود اهداف خود را از قیام علی بنی امیه فرموده اند: اول: افشای چهره واقعی حکومت بنی امیه (لعنه الله). امام حسین فرموده بودند در حکومتی که در راس آن یزید باشد، دیگر امیدی به بقای دین اسلام نخواهد ماند. برداشت ازین سخن امام این است که باید با این قوم مقابله کرد و چهره واقعی آنها را اقشا کرد. دوم احیای سنت رسول اکرم (ص):امام حسین در نامه ای به به اهالی بصره نوشته بودند : من شما را به قران و سنت پیامبر دعوت میکنم با اینکه این قوم بنی امیه نگذاشتند چیزی از سنت رسول باقی بماند. سوم مبارزه با بدعت ها چهارم مبارزه با فساد و گناه آشکار. پنجم احیای حدود الهی ششم مبارزه با کسانی که حرام خدا را حلال شمردهاند هفتم: مبارزه با پیمان شکنان هشتم: مبارزه با ظلم و ستم نهم: اجرای حق و مبارزه با باطل. امام در مسیر کربلا در جمع لشکریان حر در خطبه ای فرمودند: ایا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیشود؟ در این شرایط مومن واقغی باید برای دیدار پروردگار راغب باشد. دهم: مبارزه با کسانی که اموال فقیران را تصاحب و اتلاف میکردند یازدهم: احیای حق و بر پایی امر به معروف و نهی از منکر اباعبدالله درخطبهای که پس از برخورد با حرّ بنیزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند: ای مردم ! رسولخدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسولخدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار میکند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (ای مردم) بدانید که اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کردهاند و من شایستهترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم . از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را میتوان این امر دانست كه حاكمان بنیاُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتكب شدهاند: الف ـ فرمانبری از خدا را رها كرده و به اطاعت از شیطان رو آوردهاند؛ ب ـ فساد را (در زمین) آشكار كردهاند؛ ج ـ حدود الهی را تعطیل كردهاند؛ د ـ بیتالمال را به خود اختصاص دادهاند؛ ﻫ ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام كردهاند. از این رو است كه در زیارات وارده در باره امام حسین(ع)، شهادت به برپایی احكام الهی و سنّت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) توسط حضرت، داده شده است: «اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلاهَ وَ آتَیْتَ الزَّكاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِكَ بِالْحِكْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» شهادت میدهم كه تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام كردی و نماز را بپا داشتی و زكات دادی و امر به معروف و نهی از منكر كردی و (مسلمانان را) با پند و اندرز نیكو، به راه روش خود، فراخواندی. و همچنین:شهادت میدهم كه تو به عدل و داد امر كردی و(مسلمانان را) به سوی این دو دعوت كردی.